طرفداری | شاید اگر به بدبینترین هوادار رئال مادرید یا منتقدان همیشگی کارلو آنچلوتی هم یک هفته پیش میگفتید رئال مادرید قرار است در یک هفته چهار گل از رئال سوسیداد بخورد، مقابل والنسیای پایین جدولی در سانتیاگو برنابئو ببازد و مقابل آرسنال نمایشی خجالت آور داشته باشد، باور نمیکردند. ولی همه این اتفاقات ظرف هفت روز رخ دادند! بردهای رئال مادرید که همانند یک سپر، ضعفهای تیم از ابتدای فصل را پوشانده بودند، افتادند و حالا کارلو آنچلوتی مانده و چند بازی که تعیین کننده سرنوشت او روی نیمکت رئال مادرید خواهند بود.
فصل گذشته رئال مادرید قهرمان لالیگا شد و در اروپا هم عنوان قهرمانی را به دست آورد. بخشی از این موفقیتها بدون شک به دلیل عملکرد دفاعی خوب رئال مادرید بود. تیم کارلو آنچلوتی در مجموع فصل گذشته لالیگا فقط 26 گل خورد در حالی که بارسلونای دوم جدولی 44 گل دریافت کرده بود و حتی اتلتیکو مادرید با سیمئونه 43 بار دروازهشان باز شده بود.
در اروپا هم رئال مادرید در بزنگاههای مهم خوب ظاهر شد. بازی مقابل منچسترسیتی در اتحاد را به یاد دارید؟ هرچند مادریدیها خوش شانس هم بودند ولی عملکردشان در فاز دفاعی فوق العاده بود و حتی در فینال هم مقابل دورتموند کلین شیت کرد. حالا مقایسهاش کنید با این فصل. جایی که رئال مادرید با اصرار کارلو آنچلوتی به استفاده از شوامنی در قلب خط دفاعی چندین بار شکست بد داشت و بالاخره وقتی مرد ایتالیایی مجبور شد، از آسنسیو استفاده کرد و نتیجهاش را هم دید.
اما واقعیت امر جای دیگری است. همه فوتبالیها به خوبی میدانند کارلو آنچلوتی در برخی تصمیمات به شدت لجباز است و البته عادت دیگری که هم دارد، تلاش برای راضی نگه داشتن همه است. هرچند این موضوع هم بد است و هم خوب. در تیمی پرستاره مثل رئال مادرید، کارلو آنچلوتی همیشه به دلیل مدیریت قدرتمند خود ستایش شده و حتی زمانی که در میلان پرستاره هم حضور داشت، به همین علت بارها و بارها ستایش شد.
مدیریت رختکن یا باج دادن به ستارهها؟
اما راضی نگه داشتن بازیکنان با باج دادن به آنها متفاوت است. هواداران رئال مادرید این روزها حس میکنند سرمربی تیمشان در حال باج دادن به برخی بازیکنان است. وینیسیوس جونیور که بعد از دریافت نکردن توپ طلا حتی سایهای از بازیکن فصول گذشته هم نبوده، مدام در ترکیب فیکس بازی میکند و کارلتو حتی او را از زمین مسابقه تعویض هم نمیکند. وقتی نوبت تعویض میشود، براهیم دیازی که هر بار به زمین آمده عملکرد خوبی داشته باید در دقایق پایانی آن هم به جای رودریگویی به بازی بیاید که به مراتب بهتر از وینیسیوس بوده است!
چنین وضعیت در رئال مادرید باعث شده عملا واژهای به نام «شایسته سالاری» بیمعنی شود. وقتی شما هر عملکردی داشته باشید، به نیمکت دوخته میشوید و بازیکن دیگری فقط به علت اسمش، هرچقدر هم بد باشد در زمین مسابقه میماند، امید رنگ میبازد و باید فاتحه آن تیم را خواند.
وینیسیوس جونیور؛ ستاره افت کردهای که میداند هرچقدر هم بد باشد، قرار نیست «کارلو آنچلوتی» او را تعویض کند.
همه در دنیا میدانند کارلو آنچلوتی از لحاظ فنی سرمربی ضعیفی است. حتی خودش بارها گفته فوتبال را از این دید فنی نگاه نمیکند و بیشتر آن را وابسته به مسائل روحی و روانی میداند. وقتی کتاب کارلو آنچلوتی با نام «رهبری خاموش» را بخوانید، متوجه میشوید کارلتو، فوتبال را به چشم نوعی مدیریت نگاه میکند. ولی حالا باید مدیریت او در رئال مادرید را هم زیر سوال برد. بها دادن به برخی بازیکنان مثل وینیسیوس جونیور و مندی (تا پیش از مصدومیت) و اصرار به استفاده از دیگر بازیکنان در برخی پستهای غیرتخصصی، شرایط رختکن را هم بحرانی کرده است.
پایان ثبات در رئال مادرید؛ کارلتو وسط بحران خودساخته
کارلتو در بخشی از کتاب خود نوشته بود:
نخستین مرحله خواستگاری است که در آن باشگاه به کار شما علاقهمند میشود و تلاش میکند از خدمات شما بهرهمند شود. بعد ماهعسل آغاز میشود که در آن، همه از جمله بازیکنان، همکاران و هواداران، به شما زمان میدهند که بتوانید در موقعیت جدید جا بیافتید. اما متأسفانه همانند دیگر موقعیتهای مشابه در زندگی، این دوران زیاد طول نمیکشد. سپس، اگر توانایی تحقق آنرا داشته باشید، دورهی موفقیت و ثبات از راه میرسد. موفقیت برای باشگاههای برتر به معنی فتح جام است، اما در ردههای پایینترِ لیگ، با معیارهای متفاوتی سنجیده میشود. سرانجام دوران ثبات هم به مراحل پایانی خود میرسد، رفتهرفته مشکلات ظاهر میشود و اینجاست که رابطهها تَرَک برمیدارد.
او درست میگوید و به نظر میرسد حالا زمان ترک برداشتن رابطهها در مادرید رسیده است. شکست سنگین مقابل آرسنال، اوضاع را به بحرانیترین شکل ممکن کرده است. حال رئال مادرید از ابتدای فصل خوب نیست و بارها و بارها درباره ضعفهای فنی تیم صحبت شده ولی همچنان همان ضعفها باقی ماندند. همچنان کارلو آنچلوتی اعتقادی به تغییر ندارد. این تغییر نه در تاکتیک بلکه در ترکیب رئال مادرید هم دیده نمیشود. کارلو آنچلوتی درست مثل دوره اول حضورش در رئال مادرید حاضر است حتی شغلش را از دست بدهد ولی دست به تغییر نزند.
افتخارات گذشته، تضمین کننده آینده نیست
کارلتو سه بار با همین رئال مادرید قهرمان اروپا شده که دوبارش در دو سال اخیر بوده است ولی او باید بهتر از هر کسی دیگری بداند در مادرید، افتخارات گذشته، تضمین کننده آینده نیستند و فلورنتینو پرز و هواداران رئال مادرید صبر کمی دارند. فصل برایشان بدون لالیگا یا لیگ قهرمانان اروپا تمام شود، یعنی ناکامی و این معنی را میدهد که زمان شما در مادرید تمام شده است.
کارلو آنچلوتی یک بار گفته بود:
هنگام قطع یک ارتباط، جزییات کوچکی هست که روی هم جمع میشود و تأثیر میگذارد.
حق با اوست. دو شکست سنگین مقابل بارسلونا، باخت برابر لیل، میلان، لیورپول و... کنار اتفاقات و اشتباهات تکراری از ابتدای فصل، همان جزییات کوچکی هستند که حالا ممکن است به اخراج از مادرید ختم شود.
با توجه به شکست 3-0 در بازی رفت و فاصله 4 امتیازی با بارسلونا، آیا کارلو آنچلوتی به خط پایان رسیده است؟ برنابئو با معجزه عجین شده و اگر کارلو آنچلوتی در هر تیم دیگری بود، میتوانستیم بگوییم کار تمام شده ولی فراموش نکنید رئال مادرید همیشه تا دروازههای جهنم میرود و زنده برمیگردد. این بار کارلو آنچلوتی مقابل جهنمی ایستاده که خودش درست کرده و باید دید آیا راه فرار را پیدا میکند یا همچنان ترجیح میدهد بدون درس گرفتن از اشتباهات گذشته، مسیری را برود که در نهایت به درهای خروجی منتهی میشود؟
البته ناگفته نماند حتی اگر کارلتو از این جهنم به سلامت عبور کند هم شاید فصل آینده روی نیمکت رئال مادرید حضور نداشته باشد.
کارلو آنچلوتی بهتر از هر کسی میداند فلورنیتنو پرز منتظر نمیماند؛ اگر رئال جام نگیرد، او سریع وارد عمل میشود و تصمیمات که لازم باشد را میگیرد.