کاری به آبی ها نداریم، سوت شروع بازی آنها هنوز به شکلی رسمی به صدا در نیامده است، اما این ماجرا برای پرسپولیس فرق دارد، تقریباً از سه ماه پیش بود که رویانیان مدیر عامل سابق این باشگاه بعد از کشمکشهای فراوان بالاخره استعفا داد تا کرسی مدیریتش به علی پروین برسد و این درست همان شروع بازی بود، از همین موقع بود که مدیران وزارت نشین بدون پوشیدن شورت ورزشی وارد میدان شدند و شروع کردند به بازی کردن با سرنوشت پرطرفدارترین تیم باشگاهی این مملکت، از پیشکسوتان و مدیران و بازیکنان بگیر تا هواداران بینوا که دستشان به هیچ جا بند نبوده و نیست درگیر بازی آقایان شدند. باز هم بازی خصوصی کردن دو باشگاه مردمی شروع شد.
بازیهای مالی و ریاستی آقایان ادامه داشت و در روزهای آخر با انتشار آن لیست کذایی که هنوزم معلوم نیست واقعی بود یا نه به اوج خودش رسید تا اینکه بالاخره لیگ با نایب قهرمانی سرخپوشان به پایان رسید و آنها صاحب یکی از سهمیه های فصل بعد ایران در لیگ قهرمانان آسیا شدند. از فردای اتمام لیگ صحبتها برای مشخص شدن مدیرعامل و اعضای جدید هیئت مدیره آغاز شد، یک بازی جدید آن هم در حالی که ابتدا قرار بود چند روز پیش از هفته آخر لیگ یعنی در تاریخ بیست فروردین پرسپولیس به بخش خصوصی واگزار شود، اما فصل تمام شد و حالا هم چند روزی از آن تاریخ گذشته است اما انگار نه انگار و تازه آقایان به دنبال انتصاب خدم و حشم جدید نیز هستند.
نکته جالب اینجاست که پیش از سال نو علی پروین و شرکا در باشگاه پرسپولیس توانستند یک اسپانسر جدید برای تیمشان جذب کنند، اسپانسری که بخاطر وتو مدیران وزارت نیامده رفت، آن هم صرفاً بخاطر اینکه دوستان دولتی ما معتقد بودند تیم قرار است واگذار شود و نفر بعدی که تیم را تحویل می گیرد خوش باید اسپانسر را انتخاب کند، حالا اما این برادران عزیز فارغ از این حرف و سخنها در به در در پی پیدا کردن یک مدیرعامل جدید برای صندلی ریاست باشگاه پرسپولیس هستند، صندلی که در تازه ترین اخبار رسیده از وزارت به آقای محمدرضا ساکت، مدیرعامل پیشین باشگاه سپاهان اصفهان پیشنهاد شده است.
نکته بازی این عزیزان در همینجاست، چرا ساکت ولی انقدر پر سر و صدا؟ اگر بنا بر خصوصی سازی است که خوب دیگر وزارت نباید کسی را برای مدیرعاملی انتخاب کند و مثل همان جریان اسپانسر فراری داده شده باید بگذارد تا خود نفرات خریدار باشگاه فرد مورد نظرشان را انتخاب کنند، اما اگر تصمیم به خصوصی سازی نیست و همه ملت در این مدت چند ماه سر کار بودن، پس چرا آقای ساکت باید انتخاب شود؟ یعنی پرسپولیس با این همه پیشکسوت که همگی هم مدعی هستند یک نفر را ندارد که لیاقت نشستن بر روی کرسی مدیر عاملی را داشته باشد؟ شاید هم آقایان نمی خواهند به خودشان زحمت بدهند.
وقتی که مردان تحصلیکرده و بزرگی مانند دادکان، عابدینی، انصاری فرد، زادمهر، کاشانی و کلانی که از دست بر قضا خودشان فوتبالی و پیشکسوت این باشگاه هم هستند وجود دارند، چرا باید یکی مثل محمدرضا ساکت بیاید و در پرسپولیس جلوس کند و مدیریت امور را در دست بگیرد؟ در اینکه کارنامه مدیریتی ساکت در سپاهان پر از نمره های درخشان است و او مدیری لایق و کاربلد است شکی نیست، اما از این نکته نباید غافل شد که چرخاندن باشگاه پر طمطراق و لبریز از حاشیه ای مانند پرسپولیس با آن خیل عظیم هوادارن و پیشکسوتان کم طاقتش کار هر کسی نیست.
اولین نکته از انتخاب احتمالی آقای ساکت برای مدیرعاملی پرسپولیس می تواند واکنش تقریباً نامناسب هواداران باشد، چیزی که با توجه به حساسیت موجود میان دو باشگاه پرسپولیس و سپاهان اصلاً بعید به نظر نمیرسد و کافی است در یک مقطع کوتاه نتایج ضعیف رقم بخورد تا نا آرامی به سکوها سرایت کند و این وسط ساکت قربانی حواشی شود، ضمن اینکه نباید از این موضوع هم به راحتی عبور کرد که مطمئناً تعداد زیادی از پیشکسوتان پرسپولیس در قبال این انتخاب موضعگیری بدی خواهند کرد و خودشان در صف اول منتقدان همیشگی او قرار خواهند گرفت و عرصه را برای فعالیت مدیرعامل تنگ خواهند کرد.
هر جور که حساب می کنیم می بینیم که این انتخاب برای پرسپولیس بسان یک بلیط دو سر باخت خواهد بود و سرانجام خوبی را نمی شود برایش متصور بود، اما از طرف دیگر هرچه که بیشتر تکذیبیه های آقای ساکت و مدیران وزارتی را می خوانیم بیشتر توی دلمان خالی می شود که این اتفاق در آخر رخ می دهد و همگی یکبار دیگر بازی را به آقایان خواهیم باخت.
ما آنچه را که گفتنی بود گفتیم، حالا دیگر فقط باید بنشینیم و ببینیم تا دوستان عزیز بعد از خوردن چایی دورهمی در پشت میزهای خود چه تصمیمی برای آینده این دو باشگاه بینوا می گیرند و این وسط چه کسانی می روند و چه کسانی می آیند، دل خوش هوادار سیری چند...!!!