طرفداری | در یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، دو پیروزی بزرگ و دو نتیجه خفیف رقم خورد؛ هفته جذابتری پیش روی ما در لیگ قهرمانان اروپا است.
بارسلونا 4-0 دورتموند
رافینیا، در شبی باشکوه که خاطرات دوران بهتری را برای بارسلونا زنده کرد، رکورد خارقالعاده لیونل مسی اعجوبه را تکرار کرد؛ جایی که آبیاناریها با طوفانی ۴ گله، دورتموند را در هم کوبیدند و گام بلندی به سوی نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا برداشتند.
ستارهی برزیلی بارسا با یک گل و دو پاس گل، خود را به عدد شگفتانگیز ۱۹ در مشارکت با مسی در معتبرترین رقابت باشگاهی اروپا رساند؛ آماری که آخرین بار مسی افسانهای در فصل ۲۰۱۱-۲۰۱۲ به آن دست یافته بود.
رافینیا در دقیقه ۲۵ قفل بازی را شکست، و در نیمهی دوم، لواندوفسکی با دو گل پیدرپی، مسیر پیروزی را هموار کرد.
در ادامه، لامین یامال جوان همیشه دیدنی با گل چهارم، کار را کاملاً تمامشده جلوه داد؛ گلی که باز هم روی پاس بینقص رافینیا به ثمر رسید.

بارسلونا تحت هدایت هانسی فلیک از ابتدا تا انتها، نبض بازی را در اختیار داشت و شاید تنها شگفتی این بود که چرا اینهمه طول کشید تا به گل برسند. یامال و لواندوفسکی در ده دقیقه نخست موقعیتهای خوبی داشتند، اما واکنشهای تماشایی گرگور کوبل، دروازهبان دورتموند، مانع گلزنیشان شد.
اما بارسا به آنچه که حق مسلم آنها بود رسید و رافینیا از فاصلهای نزدیک و در حالیکه بهخوبی از تله آفساید فرار کرده بود، گل نخست را وارد دروازه دورتموند کرد.
لواندوفسکی با این سن و سال هنوز با موفقیت در بارسا به درخشش ادامه میدهد
تیم زردپوش آلمانی اگر امیدی به بقا داشت، باید از موقعیتهای آدیمی و گیراسی در نیمه نخست استفاده میکرد، اما بیدقتی آنها گران تمام شد. خیلی گران.
در این سطح، در مقابل تیمی در فرم و در خارج از خانه باید از هر موقعیتی نهایت استفاده را برد و دورتموند از هیچیک از آنها استفادهای نکرد.
گل زیبای دوم بارسا قابل اشاره است که حاصل هماهنگی عالی مثلث هجومیشان بود: پاس یامال، ضربه سر رافینیا و تکمیل کار توسط لواندوفسکی. بارسلونا تا سوت پایان، کاملاً شایستهی این پیروزی قاطع بود.
در لحظات پایانی، رونالد آرائوخو که از نیمکت وارد زمین شده بود، با دو بلاک جانانه، دیوار دفاعی تیم کاتالان را استوار نگاه داشت.
و وقتی که دورتموند برای یک گل تسلیبخش از ماکسی بییر جشن گرفت، پرچم داور و اعلام آفساید، آخرین امید آلمانها را محو کرد. بازگشت دورتموند در دیدار برگشت در مقابل «این» تیم بارسلونا محال بهنظر میرسد.
پاری سن ژرمن 3-1 استون ویلا
استون ویلا تنها ۷۵ ثانیه با چیزی کمابیش رضایتبخش فاصله داشت. در شبی که بازیکنان اونای امری بیشتر دقایق بازی را سردرگم، تحت فشار و محاصرهی قوای پاریس سپری کرده بودند، ولی آنها با وجود نتیجه ۲-۱، همچنان زنده بودند.
وقتی زمان وارد دقایق پایانی شد و شمارش معکوسِ سه دقیقه وقت اضافه آغاز شد، هنوز کورسویی از امید باقی مانده بود.

شکست با اختلاف یک گل میتوانست امیدوارکننده برای دیدار برگشت در ویلا پارک باشد. این نتیجه بذر خوشبینی را میکاشت، هیجان بازی برگشت را در دلها شعلهور میکرد، و زمزمههایی از یک شب اروپایی تاریخی در بیرمنگام را در گوشها میانداخت.
اما زیبایی دو بازی رفت و برگشت، درست در همینجاست؛ چقدر سریع همهچیز میتواند زیر و رو شود. تنها یک لحظه کافیست تا حس روانی و احساسی یک تقابل اروپایی بهکلی دگرگون شود و دقیقاً همین اتفاق در این شب در پایتخت فرانسه رخ داد؛ جایی که تماشاگران فرانسوی با چنان عطش آشکاری برای یک افتخار اروپایی در استادیوم حاضر شده بودند که گویی این خواستن، این آرزو در هوا جاری بود، قابل لمس، قابل چشیدن، و حتی بوی رؤیاهای هریک از آنها به مشام میرسید.
عجیب بود؛ تنها سه دقیقه وقت اضافه از سوی داوران ایتالیایی اعلام شد. در حالیکه بازی مملو از توقفها و تعویضهای پیدرپی بود، ۳ دقیقه کمی غافلگیرکننده به نظر میرسید. با این حال، همین سه دقیقه سرنوشتساز بود، و به نظر میرسید استون ویلا با هر جانکندنی در حال عبور از آن است...
ناگهان پاس تند و تیز و مرگبار عثمان دمبله از میانهی دفاع ویلا، همچون خنجری ناگهانی، نونو مندز را در موقعیتی طلایی قرار داد. همان بازیکن پرتغالی که در نیمهی نخست، به شکلی تحقیرآمیز جان مکگین توپ را برای گل ویلا از او گرفته بود، حالا در سمت چپ زمین در حال پیشروی بود. موقعیتش زاویهدار بود، مدافعان ویلا هنوز بین او و دروازه حضور داشتند.
اما با یک فریب بدنی هوشمندانه، امی مارتینز، سنگربان سرسخت ویلا را کاملاً حذف کرد. نه فقط او، بلکه پائو تورس هم با همان حرکت جا ماند. پس از آن، تنها چیزی که پیشروی مندز بود، دروازهای خالی بود و چند قدم تا نیمهنهایی. مندز آن را از دست نداد. هر سه گل پاریسیها طی این بازی زیبا بود.
دزیره دوئه، استعدادش را به خوبی به نمایش میگذارد
خویچا کواراتسخلیا، وینگر گرجی پاریسیها، با حرکاتش افسونگر و چشمنواز بود؛ همانگونه که نوجوان فرانسوی، دزیره دوئه، درخشان ظاهر شد. اعتراف میکنم او چشمانم را بدجوری گرفت. این دو ستاره، گلهایی را دو سوی نیمهها به ثمر رساندند تا قهرمانان فرانسه پس از گلی که مورگان راجرز در جریان یکی از نادرترین حملات ویلا وارد دروازه کرد، نبض بازی را در اختیار بگیرند.
جالب است؛ درست لحظهای که در یادداشتهایم مینوشتم «این نیمه هرچه بیشتر میگذرد، برای ویلا بهتر میشود»، آنها موفق به گلزنی شدند. پاریسیها در تمام طول نیمه، مالک توپ و میدان بودند، اما در ده دقیقهی منتهی به گل ویلا، تهدیدهایشان رنگ باخته بود.
نقشآفرینی جان مکگین در جریان آن گل فوقالعاده بود. او واقعاً مانند بازیهای خیابانی با زور و قلدرى توپ را از نونو مندس ربود و پایهگذار یکی از نادرترین لحظات هجومی تیمش شد. گلی که ویلیام، پادشاه آیندهی انگلستان و پسرش را در پارک دو پرنس به پرواز درآورد. پسر بزرگ دایانا از کودکی از طرفداران استون ویلا بوده است.
پادشاه آینده انگلستان؛ ویلیام با پدرش جورج، بعد از شادی زودهنگام، شب سختی را در پاریس سپری کرد
ویلا نمیتواند ادعا کند که بد آورده است. نه، حقیقت این است پاری سن ژرمن عالی بود و تماشایشان، هر بار که با سرعت و طراوت به سمت دروازه میتاختند، با لذتی همراه بود.
بیاغراق در برخی دقایق، دیگر یک مسابقه فوتبال هم نبود؛ بلکه تمرینی برای بقا بود. خط دفاعی ویلا، همچون دیواری سفیدرنگ در برابر موجهای خروشان آبیرنگ ایستاده بود و با تمام توان سعی در مقاومت داشت.
اکنون، با باخت ۱-۳ همهچیز فرق کرده است. حالا، کفهی ترازو بهوضوح به سود پاری سن ژرمن سنگینی میکند. تیمی که بینقص نیست، اما خط حملهای دارد که هر تیمی را تهدید میکند و ویلا هم این را خوب میداند.
اما مسئله اینجاست؛ چطور میشود انتظار داشت چنین تیم پرخطری در بیرمنگام گل نزند؟ و این دقیقاً همان نقطهای است که قدرت واقعی پاری سن ژرمن در آن نهفته است.
بایرن مونیخ 1-2 اینتر
چه باید گفت. حتی ملحق شدن به بایرن، بهترین تیم تاریخ آلمان، دست او را خالی برای بهدست آوردن مدال خالی گذاشته است. تأسفبار است و دل را میسوزاند.
هری کین، در شبی نادر گل نزد، و بایرن تاوان سنگین آن را پرداخت کرد؛ شب تلخی که با شکست ۲-۱ بایرن مونیخ مقابل اینترمیلان در آلیانتس آرنا همراه شد. شکستی که شاید کمتر کسی انتظارش را داشت.
رویای برباد رفته هری کین؛ شانسی که با برخورد به تیر دروازه به بیرون رفت
در حالیکه گل سرباز شایسته و قدیمی بایرن، توماس مولر، با گل دقیقه ۸۵ خود بهنظر میرسید تیمش را از شکست نجات داده، اما ضربهی پایانی را داویده فراتزی، سه دقیقه بعد، در دقیقه ۸۸ زد تا شوک نهایی را به تیم ونسان کمپانی وارد کند.
بایرن، سی دقیقه نخست بازی را با سلطه کامل آغاز کرد. میدان در اختیارشان بود، ریتم بازی را در دست داشتند، اما در آستانهی پایان نیمهی اول، برخلاف جریان بازی، اولین ضربهی اینتر به چارچوب، به گل تبدیل شد. عجب گل استثنایی هم بود.
مارکوس تورام با یک لمس هوشمندانه در پشت هجده، توپ را به عقب، در مسیر لائوتارو مارتینز انداخت و مهاجم آرژانتینی، با خونسردی و ضربهای تماشایی با بیرون پا، توپ را به سقف دروازه کوبید.

در سوی دیگر زمین، هری کین که لحظاتی پیش، موقعیتی طلایی برای گلزنی را هدر داده بود، تنها میتوانست با نگاهی حسرتبار شاهد باز شدن دروازهی تیمش باشد. او در شبی عجیب، دور از فرم و بیدقت ظاهر شد و البته، یارانش بهجز مولر، در اتلاف فرصتها دستکمی از او نداشتند.
در یکی از بهترین موقعیتها، اولیسه توپ را به محوطه برد و با پاسی عالی، کین را در جناح مخالف صاحب موقعیت کرد. اما ضربهی مهاجم انگلیسی با انحرافی اندک، با برخورد به تیرک بیرونی به بیرون رفت.
و درست در همان لحظات بود که ورزشگاه و طرفداران بایرن در بهت فرو رفتند؛ اینتر برخلاف انتظار، قفل بازی را شکست.
اگرچه بهنظر میرسید، توماس مولر، مرد همیشه باوقار و وفادار که ۲۵ سال در خدمت تیم باواریایی بوده، باز هم ناجی شده است؛ آنهم در هفتهای که اعلام کرد در پایان فصل از بایرن خواهد رفت.
مولر گل تساوی را از چند قدمی زد؛ پاس زمینی از کونراد لایمر و ضربهای مطمئن از شمارهی ۲۵. ولی فوتبال است، و این گل هنوز پایان کار نبود.
در لحظات شادی تساوی، و زمانیکه بایرن به فکر وقت اضافه و دیدار بازگشت در سنسیرو بود، اینتر برقآسا ضدحمله زد؛ کارلوس آگوستو توپ را به محوطه فرستاد و فراتزی، یار تعویضی طلایی اینتر، با ضربهای کشنده، سرنوشت بازی را به سود ایتالیاییها تغییر داد و آلمانیها در شوک عمیقی فرو رفتند.
این شکست، نخستین باخت خانگی بایرن در لیگ قهرمانان از سال ۲۰۲۱ بود. ژرمنها اینک برای رسیدن به فینال و بلند کردن جام که در خانهی آنها در آلیانتس آرنا برگزار میشود، باید در جهنم سنسیرو معجزه کنند. معجزهای دور از دسترس نیست، شدنی است ولی نیازمند بهراهاندازی نبردی تمامعیار است.
آرسنال 3-0 رئال مادرید
ناباورانهترین نتیجهی دور اول مرحلهی یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان بود. آرسنال براستی در برابر قهرمان اروپا از آغاز تا پایان عالی مبارزه کرد. دیروز مفصلاً دربارهی آن صحبت داشتیم؛
آرسنال در این دیدار، ۱۱ شوت در چارچوب دروازه ثبت کرد؛ آماری بیسابقه در مراحل حذفی لیگ قهرمانان مقابل رئال مادرید، از فصل ۰۴-۲۰۰۳ به بعد که ثبت اینگونه جزئیاتی جمعآوری شده موجود است. یورش، هجوم تمامعیار و همهجانبهای بود.
بهترین مرد میدان؛ دکلن رایس با دو ضربه آزادی که بهترین خاطره فوتبالیاش را شکل داد
اما این برای رئال اولین بار نبود.
جالب توجه است در آن فصل لیگ قهرمانان اروپا، لیورپول هم در جریان بازی مرحلهی یکهشتم نهایی در مقابل رئال مادرید در آنفیلد، ۱۱ شوت در چارچوب را ثبت کرده بود. آماری که همچنان رکورد مشترک در مراحل حذفی این رقابتها محسوب میشود.
این اتفاق در بازی برگشت مقابل مادرید روی داد، زمانیکه قرمزها بعد از پیروزی ۱-۰ در برنابئو، با نمایشی بینظیر و تماشایی، که تماشای خلاصهی آن در یوتیوب مؤید این نظر است، با بازی بسیار عالی زوج فرناندو تورس اسپانیایی و استیون جرارد، ۰-۴ مادرید را تماموکمال در شب استثنایی اروپایی در آنفیلد، در هم کوبیدند.
در گذر تاریخ؛ زوج معرکه فرناندو تورس و استیون جرارد
اما آیا آرسنال بابت به ثمر رساندن فقط سه گل، حسرت خواهد خورد؟
میدانم... شاید کمی عجیب باشد که روی این نمایش تاریخی، سایهای از تردید بیندازم.
آرسنال با ۱۱ شوت در چارچوب، در قامت تیمی ظاهر شد که تاریخ خود در اروپا را به چالش کشیده است، اما آنها تنها سه بار موفق شدند دروازهی رئال مادرید غولپیکر را باز کنند.
درسته، توپچیها هرگز در تاریخ، برتری سهگله در دیدار رفت را از دست ندادهاند. اما نگاه کارلو آنچلوتی در نشست خبری باعث جرقهای در ذهنم شد؛ ذرهای تردید!؟!
آنچلوتی که به دلایل متعدد، احتمالاً آخرین فصل پرافتخارآمیز خود را با رئال مادرید پشت سر میگذارد، ضمن تحسین از آرسنال، نگاه مردی را داشت که نه ترسیده، نه جا خورده، نه شکست و سرنوشت را پذیرفته، بلکه فقط منتظر است تا هفتهی بعد از راه برسد. مردی با تیمی که بارها از دل و اعماق تاریکی و ناامیدی، نور و امید و معجزه بیرون کشیده است.
نمیدانم آرتتا با چه فکری و ایدهای در برابر رئال قرار خواهد گرفت، اما میدانم مردان سفیدپوش امید پنهانی دارند.
سه گل؟ برای رئال مادرید، شاید فقط یک مبارزهی تماموکمال دیگر باشد. آیا این اعتمادبهنفس قهرمان اروپا، خام و اشتباه است؟
مطمئن هستیم؛ عدم موفقیت آرسنال در این شرایط مناسب برای رسیدن به مرحلهی نیمهنهایی، ضربهی روحی سختی به آرتتا و سربازان او خواهد زد
تکالیف دو تیم مرحلهی نیمهنهایی بهطور حتم روشن و واضح است، اما ابهام و تردید در دو دیدار دیگر، دلیلی است تا تمامی چشمها در سهشنبهشب به سنسیرو و در روز چهارشنبه به برنابئو دوخته شود.
هفتهی آینده، تصمیمات «خدای فوتبال» را در مورد همهچیز خواهیم فهمید!