طرفداری- روزِ سرد و یخی دسامبر در وینووو، حومه تورین که توسط قله های برقی و ۲۳۰۰ متری احاطه شده است. زمین تمرینِ یوونتوس، خیابانی دارد که همه را یادِ سی و چند قهرمانی در ایتالیا می اندازد. در ساختمانی لوکس و زیبا، مشهورترین فرد تاریخ باشگاه منتظر ما ایستاده است: جانلوییجی(جیجی) بوفون(۳۹). کت و شلواری با رنگ قهوه ای روشن، یقه اسکیِ مشکی، چشمانی آبی و ته ریشی که احتمالا ۶ روز آن را نزده است. مردی با ۱۷۵ بازی ملی و بیش از ۱۰۰۰ بازی در دوران فوتبال، برای پنجمین بار بهترین دروازه بان جهان شده و یک روز قبل از مصاحبه، عنوان بهترین بازیکن سال را از گاتزتا دلو اسپرت دریافت کرده است.
اشپیگل: سینیور بوفون، بعد از ناکامی ایتالیا در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ برابر سوئد، از تیم ملی کناره گیری کردید. در عین حال، وقتی از شما پرسیدند که آیا یورو ۲۰۲۰ همچنان یک هدف است، در پاسخ گفتید من هیچ گزینه ای را رد نمی کنم. در نهایت کدام درست است؟
اوه، در واقعیت من نمی دانم جواب این گونه سوالات را چطور بدهم. آیا کناره گیری خواهم کرد؟ آیا کناره گیری نخواهم کرد؟ همیشه حسم این است که یک سرباز هستم که باید به باشگاه و تیم ملی خدمت کنم. تصویرِ بزرگ همیشه برای من از خودم مهمتر بوده است. من همیشه اینطوری کارم را می بینم. به احتمال خیلی زیاد از فوتبال خداحافظی خواهم کرد اما همواره در خدمت یوونتوس و تیم ملی ایتالیا هستم. حتی اگر زمانی که ۸۰ سالم بود، اگر دروازه بانی نبود، می توانید به من زنگ بزنید. تمرین مختصری انجام خواهد داد و وارد میدان خواهم شد!
اشپیگل: در نهایت باید قبل از بازی بعدی تیم ملی ایتالیا در مارس، تصمیم نهایی را بگیرید.
من چیزی که باید را گفتم. یک مرد با حدود ۴۰ سال سن، باید فضا را به سایرین بدهد. خودم به خوبی می دانم که می توانم بر سر راه دیگران بایستم و نمی خواهم چنین کاری را انجام دهم. این نیازمندِ احترام دیگران است. همین.
اشپیگل: به جدال بوفون و آلمان ها برویم. داستانی طولانی پر از رویا. آیا نیمه نهایی جام جهانی ۲۰۰۶ در دورتموند یادتان می آید؟ ۹ دقیقه قبل از سوت پایانی، نتیجه بازی ۰-۰ بود و بازیکنی از سمت محوطه جریمه با شما تک به تک شد.
بله، یادم می آید. پودولسکی بود.
اشپیگل: و شما شوت او را با واکنشی زیبا به بالای تیر دروازه فرستادید. ایتالیا بعدا ۲ گل زد. آیا آن لحظه(گرفتن توپ پودولسکی)، لحظه ای کلیدی برای قهرمانی ایتالیا در جام جهانی بود؟
در چنین بازی هایی، هر لحظه ای از بازی حساس و مهم است. این بازی تا حدی متعادل بود که در پایان فقط چیزهایی کوچک می توانستند تفاوت ها را رقم بزنند. در آن زمان ایتالیا شجاعانه بازی می کرد، با تشکر از تغییرات سرمربی وقت، مارچلو لیپی. ما قطعا می خواستیم آن بازی را ببریم، هوشیار و خشمگین بودیم و حس می کردیم که تیم بهتر هستیم. به علاوه در پایان خوش شانس تر از آلمان ها هم بودیم.
اشپیگل: بعد از ۲۰۰۶ هم بازی های دراماتیک بیشتری رقم خورد. برد ۲-۱ ایتالیا در یورو ۲۰۱۲ با دو گل ماریو بالوتلی و جدال دو تیم در یورو ۲۰۱۶ که در نهایت آلمان در ضربات پنالتی پیروز شد. چه چیزی بازی بین این دو کشور را تا این حد خاص کرده است؟
فکر می کنم تاریخِ مشترکی که این دو کشور با خود به همراه دارند. همچنین به دلایل جغرافیایی و تاریخی. این بازی فراتر از یک دیدار ساده فوتبال است.
اشپیگل: گری لینکر جمله مشهوری در مورد فوتبال دارد که در پایان ۹۰ دقیقه، این آلمان ها هستند که پیروز می شوند. اما یک حقیقت طولانی مدت دیگر هم می توانستیم داشته باشیم: این ایتالیایی ها هستند که در پایان پیروز می شوند، حداقل در برابر آلمان! چرا بعد از ۲۰۱۶ این دوران به پایان رسیده است؟ و از همه بدتر چگونه ایتالیا می تواند در مقدماتی جام جهانی به سوئد ببازد؟
معمولا همیشه این شکلی بوده است. ما ایتالیایی ها بعد از ناکامی هایمان، همیشه قوی تر برمی گردیم. ما جام جهانی ۲۰۱۰ افتضاح بودیم اما ۲ سال بعد در یورو به فینال تورنمنت رسیدیم. دوباره، جام جهانی ۲۰۱۴ برایمان بد بود، اما دو سال بعد در یورو۲۰۱۶، آلمان در نهایت تنها در پنالتی توانست حذفمان کند. دی ان ایِ ما همچنان همان است. روحیه مبارزه طلبی هم همینطور اما اگر کمبود استعداد داشته باشیم، این چیزها دیگر کافی نیست.
اشپیگل: آیا ژنِ برنده ایتالیایی ها از بین نرفته است؟
نه من اینطوری فکر نمی کنم. ما همچنان آن را در دی ان ای خود داریم. چیزی که نداریم، بازیکنی است که خصوصیات لازم برای قهرمان شدن را در خود داشته باشد.
اشپیگل: مثل باجو، دل پیرو یا اخیرا پیرلو؟
تا حدود ۱۰ سال پیش ما چنین بازیکنانی داشتیم اما حالا آن دوران تمام شده است. حالا باری از آن زمان به دوش همه است.
اشپیگل: آیا قدرت مربیان آسیب ندیده است؟ برای مثال در جام جهانی ۲۰۱۴ شما و برخی دیگر از بازیکنان ناچار شدید علیه بالوتلی موضع بگیرید. امسال حتی سرمربی تیم از رختکن بیرون ماند!
زمانی که در سال ۱۹۹۷ برای تیم ملی ایتالیا بازی کردم، رابطه بین مربی و بازیکنان شبیه رابطه رییس کارخانه و کارگران بود. حالا این مسئله تغییر کرده است که به نظر من خوب است. این جدال ها در نهایت مفید هستند. به علاوه، ما مربی را از رختکن بیرون نکردیم. او خودش قبل از بازی های حساس به سراغ من، کیه لینی و بارتزالی می آمد و می گفت بدون او، جلسه ای ترتیب دهیم. ما هم می گفتیم ایده خوبی است، مربی.
اشپیگل: ما اغلب شما را با چشمانی اشکبار دیده ایم. بعد از یورو ۲۰۱۶، بعد از فینال ۲۰۱۷ و اخیرا بعد از ناکامی ایتالیا در رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸. آیا حسرتی دارید که چرا زودتر خداحافظی نکرده اید؟
قطعا نه. من تقریبا ۴۰ سال سن دارم از کاری که انجام می دهم راضی هستم. تا این لحظه. هر کسی در مورد بوفون حرف می زند، از زمان حال استفاده می کند. اگرچه با خودم می گویم با این جوایزی که اخیرا می گیرم، انگار همین حالا از فوتبال رفته ام. اما این صرفا به خود طعنه زدن است. همان طور که می گویند، اگر وارونه گویی، نشانه ای از نهایت ناامیدی باشد، اگر این کار را با خودتان انجام دهید، نمادی از زندگیِ خوب و خوشحال را دارید. و من خوشحالم.
اشپیگل: شرکت در ششمین جام جهانی شخصا چقدر برایتان مهم بود. کاری که تاکنون هیچ کس انجام نداده است. حتی لوتار ماتئوس.
غیرقابل انکار است که رکورد لذتبخشی برایم بود. چرخه و دورانی به پایان می رسید اما چیزی که بیشتر آزارم می دهد این است که با بازیکنانی که برخی از آنها ۱۰-۱۱ سال است با من هستند، به جام جهانی نرسیدیم.
واکنش معروف بوفون در برابر ضربه سر زیدان در فینال جام جهانی ۲۰۰۶
اشپیگل: با بارتزالی و ده روسی، شما همین حالا جام جهانی را فتح کرده اید.
و با آنها می خواستم آخرین هدیه را به خودم بدهم. آخرین شانس برای سپری کردن یک ماه کنار هم و تجربه و به اشتراک گذاشتن احساساتی فوق العاده. به این جنبه اجتماعی را هم اضافه کنید.
اشپیگل: این چه معنایی دارد؟
بگذارید از چرچیل نقل قول کنم: ایتالیایی ها طوری به جنگ می روند انگار یک بازی فوتبال است اما آنها طوری فوتبال بازی می کنند که انگار جنگ است. این دقیقا وضعیتی را شرح می دهد که ما با آغاز یک بازی، چنین سیگنالی را در تمام کشورمان می فرستیم. من این را می دانم زیرا کودکی را فراموش نکرده ام. در آن لحظه، طرفدار یوونتوس، اینتر و ناپولی ناگهان با هم یکی می شوند.
اشپیگل: فوتبال تنها چیزی است که در شمال و جنوب ایتالیا از آن صحبت می شود
قطعا، این را می دانم و به همین دلیل است که دقیقا تا آخر عمر از اتفاقی که در بازی سوئد رخ داد، حسرت خواهم خورد. ما کودکانمان را از فرصت تشویق کردن تیم ملی در تورنمنتی مثل جام جهانی محروم کردیم. بدترین اتفاق، جوئن بعدی رخ خواهد داد. امیدوارم زمان سوت آغاز جام جهانی، با یک ماسک غواصی زیر آب باشم و برای یک ماه و نیم در هیچ مکانی حاضر نباشم. خودم را تا پایان تورنمنت سرگرم خواهم کرد. حداقل این چیزی است که الان امیدوارم رخ دهد!
اشپیگل: "جیجی بوفون - مایه افتخار کشور". این بنر بزرگی است که چند روز پیش به ورزشگاه آورده شد. آیا تحت تاثیر قرار گرفتید؟
صادقانه بله. زیرا این را به صورت پاداشی برای مسیری که رفته ام می بینم نه صرفا به عنوان یک ورزشکار، بلکه یک انسان. مردم به شما چیزی ندهند، زندگی به شما چیزی نمی دهد. زمانی که بازی می کنید، زمانی که حرف می زنید، تنها یک وزنه هستید و وقتی خوب قضاوت می شوید که بفهمید مردم چه حسی دارند.
اشپیگل: در گذشته به ملی گرایی متهم شدید و اخیرا با صحبت علیه نژادپرستی و صدای سوت علیه سرود ملی کشورهای رقیب در میلان، حواشی جدیدی را به وجود آوردید. آیا فوتبال، امروزه نمایانگر چیزی است که در جامعه وجود دارد؟
بگذارید برای سرود ملی برایتان مثال بزنم. هر کشوری، داستان خود را دارد. داستانی که با سختی، مشکلات و حتی خون دادن نوشته شده است. من فکر می کنم ما ایتالیایی ها به اندازه کافی به ارزش های خودمان احترام نمی گذاریم. آگاهی در مورد اینکه ما چه چیزی هستیم و چه کارهایی می توانیم انجام دهیم، خیلی کم است. ما از نظر قلبی، مردمانی احساسی، مهمان نواز و یاری دهنده دیگری هستیم. پس اگر کسی در هنگام پخش سرود ملی تیم رقیب سوت بزند، "اوه متاسفم. حتی برای خودمان" این چرت محض است. اتفاقا من سابقه حضور در سکوها و خواندن خیلی چیزها را دارم، پس دقیقا می دانم از چه چیزی حرف می زنم.
اشپیگل: آلبرت کامو می گوید هرچیزی که از تعهد و اخلاق یاد گرفته، از فوتبال آموخته است. به نظر دقیقا همینطور است
فوتبال چیز های زیادی به من آموخت. زنده ترین و البته قابل اتکاترین آینه جامعه!
اشپیگل: باشگاه مورد علاقه تان در آلمان. آیا می توانید تلفظش کنید؟
اوه بله، از زمان بچگی می توانستم. بروسیا مونشنگلادباک(می خندد). زمانی که با هم بازی کردیم آنها نمی دانستند که من طرفدار بروسیا بودم و وقتی که به سمتشان رفتم تا شالشان را بگیرم، درخواستم را رد کردند. بعدا که این موضوع را فهمیدند، به هتلم آمدند، عذرخواهی کردند و یک شال برایم آوردند. پس، مشکلی وجود ندارد.
اشپیگل: اگر رده بندی بهترین دروازه بان های جهان را ببینید، در ۱۵ سال اخیر تقریبا نام ها یک چیز بوده و بین ایکر کاسیاس، جیجی بوفون و مانوئل نویر چرخیده است. در مورد نویر قصه چیست؟
به نظرم مانوئل مخصوصا از نظر بدنی، عملکرد فوق العاده ای داشته است. این چیزی است که همان لحظه فورا متوجه می شوید. انسانی قوی و البته کسی که شما را تحت تاثیر قرار می دهد. او حتی در بایرن قوی تر شده است و نسبت به گذشته کمتر اشتباه می کند. نویر به سمت دروازه بانی به شدت قابل اتکا، حرکت کرد. او کلاس بالایی در بازی با پا دارد و روشی که بازیخوانی می کند و واکنش های فوق العاده اش، خارق العاده هستند.
اشپیگل: نظر نسبتا خیلی هیجان انگیزی بود
خب البته این را با فروتنی گفتم. وقتی که جوان هستید، صحبت کردن در مورد دیگران آزاردهنده است. اما زمانی که پیرتر هستید، ناگهان مایه خوشنودیتان می شود. برای بهتر شدن، من همیشه باید از دیگران و توانایی هایشان بگویم. حالا آن شخص می خواهد نویر، تراشتگن، دخیا یا کورتوا باشد.
اشپیگل: وضعیت تراشتگن چگونه است؟
او امسال پیشرفت فوق العاده ای کرده است. من مارک را دوست دارم، چون حالا جدا از توانایی بازی با پا، واکنش های تعیین کننده ای هم می کند. یکی از آنها در دقیقه ۹۲ بازی با ما در تورین بود. بعد از بازی به سمتش رفتم و به او گفتم چگونه در پذیرایی خانه من چنین رژه ای را ترتیب دادی؟ برایش خوشحال بودم.
اشپیگل: در کتابتان نوشته اید که پول همه چیز نیست. در مورد انتقالات اخیر فوتبال مثل پوگبا، نیمار یا ام باپه چه نظری دارید؟
آنها معیارهایی هستند که امروز نتیجه فوتبال را تعیین می کنند. از من نپرسید که آیا فکر می کنم درست هستند یا نه. نمی خواهم اینجا به عنوان یک کمونیست قدیمی ظاهر شوم که از اصول مارکسیست می گوید. من همچین انسانی نیستم.
اشپیگل: در همین روزها، بازیکنانی مثل دمبله یا برناردسکی، هم تیمی شما، دست به اعتصاب می زنند تا به باشگاه های جذاب تر بروند. به نظرتان این حرکت پوچی نیست؟
نه، شما نمی توانید یک جوان ۲۰ ساله را سرزنش کنید. اگر صاحبان و روسای باشگاه ها قوانینِ اخلاقی را رعایت کنند، هیچوقت کار به اینجا کشیده نمی شود. اما اگر منچستریونایتد بخواهد یکی از جواهرات یووه را برباید یا پاری سن ژرمن بخواهد ۵۰۰ میلیون یورو برای نیمار هزینه کند، این جوانان نگاه می کنند افراد سن بالا چطور رفتار کرده اند و منطقا، همان گونه تصمیم می گیرند.
اشپیگل: قبل از جام جهانی ۲۰۰۲ به خاطر مدرک فارغ التحصیلی تقلبی در آستانه اخراج از تیم ملی بودید. قبل از یورو ۲۰۰۴ دچار افسردگی شدیدی شده بودید و قبل از جام جهانی ۲۰۰۶، بازپرس به خاطر اتهامات شرط بندی از شما بازجویی کرد. با این حال همیشه و بدون توجه به این اتفاقات، در زمین فوتبال و لحظات مهم، قوی حاضر شدید. آیا اعصاب قدرتمندی دارید؟
بله دارم اما به علاوه آدم خود منتقدی هستم. همه کار را خودم می کنم و قضاوت دیگران آسیبی به من نمی زند. [اگر اتفاق بدی رخ دهد]، خجالت زده و ناراحت می شوم. اگر اشتباهی می کنید، باید تاوانش را پس بدهید.
بازی با کودکان در تعطیلات تابستانی
اشپیگل: ۱۷۵ بازی ملی و بیش از ۱۰۰۰ بازی در دوران فوتبال. آیا رازی پشت این توان بدنی وجود دارد؟
بالاتر از همه اینکه به آن فکر نمی کنم. اتفاقات بزرگ، بدون برنامه ریزی رخ می دهند. البته که باید مثل یک انسان حرفه ای زندگی کرد.
اشپیگل: البته تبلیغاتی که برای شرابِ قرمز کرده اید، در این رده قرار نمی گیرد.
بله، شما می توانید اجازه هرچیزی را صادر کنید جز چیزهایی که می دانید به شما ضرر می زنند. دو بار در هفته، دو گیلاس مشکلی ایجاد نمی کند. در بدترین حالت، فردایش باید نیم ساعت تمرین کنید.
اشپیگل: راز موفقیت یوونتوس چیست؟ شما موفقیت های سریالی در ایتالیا و لیگ قهرمانان را بدست می آورید.
ارزش هایی در یوونتوس وجود دارد که در باشگاه همواره تکرار می شوند. این از مالکان، یعنی خانواده آنیلی می آید. از روشی که آنها زندگی، کار و ورزش را می بینند. این ارزش ها، تیم را رنگ می دهند.
اشپیگل: این بدین معنی است که سامی خدیرا چند روز پس از حضور در تورین، این ذهنیت و روحیه را بدست می آورد؟
ماه های اول در یوونتوس فوق العاده هستند. در سال ۲۰۰۱ من از پارما به اینجا آمدم و ماه اول حس می کردم وارد دنیای دیگری شده ام. می خواستم بدانم آدم فضایی ماجرا من هستم یا یوونتوس. اینجا جدیت مهمی در کار وجود دارد و سختی برای پیشرفت. یوونتوس خیلی کم مثل رئال یا بارسا پول بازیکن داده است اما همواره در بالاترین سطح رقابت کرده است.
اشپیگل: زیدان الدین زیدان بیش از ۲۰ سال است که چه به عنوان بازیکن و چه مربی ملاقاتتان کرده است. در فینال فراموش نشدنی برلین در سال ۲۰۰۶، جایی که او یک پنالتی را به زیر تیرک دروازه زد، این شما بودید که توجه داور را به ضربه سر زیدان به ماتراتزی در وقت اضافه بازی جلب کردید. آیا زیدان شما را بخشید؟
بین ما همیشه احترام و ارتباط دو طرفه ای برقرار بوده است. در پایان فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۷، یوونتوس باخت و این رئال مادرید و زیدان بودند که آن را بدست آوردند. در فینال ۲۰۰۶، آن ضربه به حدی بزرگ بود که من نمی توانستم ادا در بیاورم که چیزی ندیده ام. حتی خود من هم شوکه شده بودم. در هر صورت شما نمی توانید فردی مثل زیدان را سرزنش کنید. او انسان خوبی است، شاید کمی زیادی مرموز و در خود که در آن لحظه از بازی شاید حرکت احمقانه ای کرد.
اشپیگل: آیا هرگز از ماتراتزی پرسیدید که قبل از حرکت زیدان چه حرکتی کرده است؟
نه، زیرا من هیچوقت به این صحبت ها علاقه ای نداشته ام. این چیزی نیست که من دنبال کنم.
اشپیگل: چه اهدافی هنوز برای خود تعیین کرده اید؟
می خواهم بهتر شوم. در سن ۴۰ سالگی، هنوز جای برای مانور دادن هست. و در یوونتوس می خواهم برای بردن بازی کنم. برای بردن در سری آ و لیگ قهرمانان اروپا.
اشپیگل: پیش بینی شما از جام جهانی ۲۰۱۸؟
در حالی که در آن لحظات من زیرآب هستم، بهترین تیم برنده خواهد شد! نمی دانم که آیا می توانم چیزی ببینم یا نه اما می دانم که این زخم(نبودن در جام جهانی)، هرگز التیام نخواهد یافت.
اشپیگل: سینیور بوفون، ممنون از وقت شما برای این مکالمه.