نوروز برای فوتبالی ها نیست"
اگر هفت بازی بزرگ ملی، 4 فینال جام جهانی، دو بازی خاطره انگیز تیم ملی و البته یک سوپر کلاسیکو در آن برگزار شود چطور؟
نوروز 1404 نوروز متفاوتی است. آسمان ابری، جوانههای سرسبز، عطر گلهای بهاری و.... خاطرات تلخ و شیرین هفت بازی بزرگ ملی، از آلمان و ایتالیا تا برزیل و آرژانتین در هفته نخست آن.
در قسمت سوم از مجموعه "هفت سین هفت بازی" با محمد هرمزی طرفدار اسپانیا از دورانی که هنوز ستارهای بر لباس لاروخا دیده نمیشد و گردآورنده پاورقی خواندنی ... در سایت طرفداری همراه میشویم. داستانهایی از یک نبرد باشکوه، میان دو مکتب دنیای فوتبال. دو سرزمین پرافتخار با تاریخی در هم تنیده. اسپانیا- هلند، یادآور همان بازی که نخستین بر لباس اسپانیاییها درج شده. و کمی بیشتر...
سلام و سال نو مبارک محمد هرمزی عزیز. سال 1403، با قهرمانی اسپانیا در یورو، در فوتبال مردان المپیک،توپ طلای رو دی، پانزدهمین لیگ قهرمانان رئال مادرید، ژابی الونسو، گواردیولا، لوئیز انریکه و.... بود.
و 1404 با رقابت اسپانیا و هلند چند ساعت بعد از تحویل سال شروع میشه. امسال هم متعلق به اسپانیاست؟
سلام من هم سال جدید رو تبریک میگم و امیدوارم سال خوبی داشته باشید. سال پیش برای فوتبال ملی و باشگاهی اسپانیا سال فوق العاده ای بود و فکر میکنم نسل فعلی تیم ملی اسپانیا بازم حرف هایی برای گفتن داشته باشن، هرچند تکرار موفقیت همیشه دشواره
اما سوالات
1- اگر بخواهی برای این بازی یک تیتر انتخاب کنی چه خواهی نوشت؟ و وقتی صحبت از بازی هلند- اسپانیا میشه، چه تصاویری در ذهن تو شکل میگیره ؟
نبردی از دل نهفته تاریخ. قدیمی ترین رقابتی که از اسپانیا و هلند به ذهنم میرسه به سال ۱۹۸۳ و مقدماتی یورو ۱۹۸۴ برمیگرده! جایی که دو تیم رقابت تنگاتنگی تو مرحله مقدماتی داشتن و در نهایت در گام آخر اسپانیایی که باید برای صعود ۱۱ گل به مالت میزد در نهایت با یک معجزه بزرگ فوتبالی ۱۲ گل زد و به جای هلند به یورو صعود و حتی به فینال راه پیدا کرد و هلند پرآوازه با ستاره هایی مثل فن باستن، گولیت و... از صعود به مرحله نهایی باز موند تا ۴ سال دیگه صبر کنه و با رینوس میشل به قله اروپا برسه.
شاید رقابت ملی اسپانیا و هلند چندان ریشه دار و عمیق به نظر نرسه اما نمیشه ریشه های به هم تنیده فرهنگ فوتبالی دو کشور رو نادیده گرفت.
2- . به نظر شما چه عواملی باعث شده اسپانیا و هلند را نمادی از فوتبال مدرن بدانیم؟
از دید من هر دو کشور به اصولی برای امضای فوتبال خودشون پایبند هستند و یک خط فکری مجزا دارند. اصولی که تاکتیک و تکنیک رو در هم ادغام و شالوده اون در نهایت بیننده رو مجذوب میکنه. گرچه همیشه هم این ایده مشخصاً درست کار نکرده اما احتمالا تلاقی اون به سال ۱۹۷۳ برمیگرده جایی که یوهان کرایف افسانه ای پای به کاتالونیا گذاشت اما در واقع این میشل بود که دو سال قبل تر همون مسیر رو طی کرده بود و نباید از نام بزرگ و فراموش شده «ویک باکینگام» انگلیسی گذشت. باکینگام پایه های از توتال فوتبال رو استوار کرد، در هلند به معرض نمایش گذاشت و با خود به اسپانیا برد. این نام ها به خودی خود برای امضای فوتبال مدرن کافی به نظر میرسند. از ایده، اجرا تا محصول نهایی. در حقیقت فوتبال مدرن یا حداقل بخش قابل توجهی از اون مدیون این نام هاست.
۳- شما، به نسلی تعلق داری که معمولا کسی طرفدار لاروخا نمیشد. با این پیش زمینه فینال 2010 و بازی با هلند چه حس و حالی برایت داشت؟
حقیقتا من بر عکس اون چیزی که شاید برداشت بشه طرفدار تیم ملی اسپانیا نیستم و بیشتر طرفدار فوتبال اسپانیایی هستم! در عین موفقیت های سالهای گذشته اسپانیا که از یک روش خاص که بهش تعلق خاطر داشتم و دارم میاد، باعث میشه که این موفقیت ها برام قابل توجه و رصد باشه. فینال ۲۰۱۰ فینال اولین ها بود. هر تیم میتونست با قهرمانی اولین جام طلایی دنیا رو بالای سر ببره.
هلند خشمگین از پیش زمینه دو فینال دهه ۷۰ مقابل اسپانیا نوظهور و حالا بهتر شناخته شده و بیشتر احترام گذاشته اون سالها. قهرمانی ۲۰۱۰ در واقع امضای سلطه یک سبک احیا شده بود. چیزی که دنیای فوتبال به اون نیاز داشت و نسل طلایی که نمیشد بدون موفقیت در جام جهانی اون رو به یاد آورد.
قبل از فینال اندکی شانس اسپانیا رو بیشتر میدونستم و بعد بیشترین دلیلی که خوشحالم کرد گل زنی اینیستا و جمله «دنی خارکه همیشه با ماست» زیر پیراهنش بود و تبدیل به یک نماد شد. نمادی از احترام به دوستی در لباس دشمن! بعدها فهمیدم چه رنج هایی قبل از اون لحظه وجود داشت و اینیستا با چه مشقت هایی تو دوره افسردگی رو به رو بوده.
۴- به عنوان یک طرفدار بارسلونا، وقتی کاسیاس موقعیت تک به تک روبن را گرفت چه حسی داشتی؟
یک لحظه بزرگ بود. حیاتی و تعیین کننده. کاسیاس لایقش بود چون کاپیتان خوبی بود. البته که موقعیت های دیگه ای وجود داشت اما اون لحظه، سیوی بود که به دل تاریخ رفت. برای آدرنالینی که برای فینال داشتم مفید بود!
هلند- اسپانیا 2010
۵- و چهار سال بعد، گل ونپرسی، این حس که اسپانیای 2008 تا 2012 یک جرقه بوده و بعد از اون بازی 5-1 در ذهنت به وجود اومد؟
من شخصا معتقدم بعد از قهرمانی یورو ۲۰۱۲ خیلی چیزها باید تغییر میکرد. باید پویایی اون نسل به نسلی دیگر منتقل میشد اما لاروخا از اون همون الگو برای تکرار موفقیت استفاده کرد. دل بوسکه بعد از فینال یورو میتونست با جلال و شکوه کنار بره اما این کارو نکرد و اسپانیای ۲۰۱۴ یک تیم چند پاره با کلی اسم بزرگ بود.
بله هلند انتقام گرفت و اون شکست دقیقا به منزله پایان یک نسل باشکوه بود. اون نسل قطعا یک جرقه نبود و به نظر من رسالتش رو به خوبی انجام داد. موفقیت متمادی تو تورنمنت هایی که برای بازی کردن تو اونها باید ۴ سال صبر کرد به خیلی عوامل بستگی داره. موفقیت های اون ۴ سال طلایی اسپانیا یک حقیقت بزرگ تو تاریخ فوتبال و همچنین فوتبال مدرن بود. تکرار اون سخت و نیازمند ایده های جدید و نسل های جدید بود که خب به خوبی اجرایی نشد.
اسپانیا- هلند 2014
6- یوهان کرویف، بزرگترین فوتبالیست هلند، مهمترین دوران فوتبال خود را در قامت مربی در اسپانیا گذرانده. به نظر شما چقدر فوتبال اسپانیا مدیون کرویف است؟
از دید فوتبال مدرن و به طور کلی فوتبال به کرایف مدیونه! کرایف یک استثنا تو فوتبال بود که نمونهاش رو نه میکشه ساخت و نه کپی کرد. وقتی به بارسلونا اومد سلطه دسته کرکس ها به نیمه رسیده بود و اون گفت مهم نیست رقبا چه کاری میکنن و چقدر قوی هستند، مهم اینه که ما چطور فکر کنیم! در واقع ما به ایدههامون احترام می ذاریم و پایبند میمونیم و موفقیت ها به خودی خود از راه میرسن.
اتفاقی که در نهایت افتاد. کرایف به داشته ها نگاه کرد. حواسش به همه جا بود و همیشه درست و به جا فکر میکرد و تصمیم میگرفت. از یه پسر بچه لاغرمردنی تو آکادمی که تازه از توپ جمع کنی به آکادمی باشگاه رسیده بود و تو دفاع راست استعداد خاصی نداشت رو به یکی از مهم ترین عناصر تیم قهرمان اروپا تبدیل کرد. اون هم تو ۲۰-۲۱ سالگی یعنی پپ گواردیولا! و تاثیر عمیقی که ایده های یوهان روش تا دهه ها بعد گذاشت بر کسی پوشیده نیست یا میتونم به داستان قد کوتاه هایی که به خاطر قوانین عجیب لاماسیا فرصت عرض اندام پیدا نمی کردن، اشاره کنم.
کرایف که بعد از دوران بازیش او بارسلونا یکی از کسایی بود که سنگ بنای لاماسیا رو پایه گذاری کرد، سالها بعد خودش با این قوانین نادرست مواجه شد و روزی یک پسر بچه گریان رو تو باشگاه دید که ناامید با توپ به دیوار میکوبه و به خاطر قد کوتاه فرصت بازی تو آکادمی باشگاه بهش نمیرسه. کرایف مسیر اون پسر رو کاملا تغییر داد. ازش یک مدافع چپ ساخت و یک دهه اون پست به آلبرت فرر تعلق داشت! کرایف برای فوتبال اسپانیا یک مسیح دوباره متولد شده بود. همونطور که مجله دون بالون به سبک مسیح، پرتره ای از یوهان کرایف رو روی جلد مجله برد و تا مدتها به خاطر اون مواخذه شد!
مسیح بارسلونا
7- دو تیم بعد از یک دهه در نیمه نهایی یورو 2024 باز هم به مراحل بالای یک تورنمنت رسیدند و اسپانیا با فتح چهارمین یورو پرافتخارترین تیم جام ملتهای اروپا شد. به نظر شما نسل جدید فوتبال هلند و اسپانیا در جام جهانی مدعی قهرمانی ست؟
احتمالا بازی جذابی رو شاهد باشیم اما فوتبالیست ها تو این مقطع فوتبالی خاص، بیشتر به فکر ساق هاشون هستن تا مقاطع پایانی فصل رو از کف ندن! مطمئنا چاشنی احتیاط رو تو هر دو تیم خواهیم دید و اینکه دو تیم توانایی درخشش در جام جهانی آینده رو داشته باشن، جوابی تو این مقطع براش ندارم.
باید عیار دو تیم رو اون زمان سنجید اما فکر میکنم این نسل فوتبال اسپانیا اگه به بیراهه نرن و درست هدایت و راهنمایی بشن، میتونن تابستان ۲۰۲۶ حرف های برای گفتن داشته باشند، البته بستگی به میزان آمادگی جسمی و روحی اون زمان داره. فکر میکنم معضل و نقطه ضعف بزرگ فعلی اسپانیا نبود یک مهاجم نوک تمام کننده و مطمئن باشه. جایی که اسپانیا سالها از فقدانش رنج برده. کارخانه بازیکن سازی تیم های اسپانیایی هم تو این مورد موفق عمل نکردن و میتونه تو دراز مدت روی موفقیت یاد عدم موفقیت، تأثیرگذار باشه.
هلند هم فکر میکنم نسل خوبی داره اما نه به پویایی نسل های گذشته. باید دید تا اون زمان چه قدر تو خط تولید بازیکن خوب، مؤثر عمل کردم اما بعید میدونم با این نسل فعلی تو جام جهانی در قامت یک قهرمان ظاهر بشن.