آنتونیو کونته در کنفرانس خبری بعد از شکست 1-0 مقابل منچسترسیتی، گفت <<نمیداند>> چرا کوین دی بروین از چلسی جدا شده است. برای شما داستان بازیکنی را روایت خواهم کرد که به اندازه کافی برای رسیدن به ترکیب اصلی چلسی شکیبا نبود.
-
شلیک دقیقه شصت و هفتم دی بروین، چه بخواهیم و چه نخواهیم، سرنوشت جدال رو در روی دو مدعی قهرمانی لیگ را رقم زد. نتیجه برای چلسی میتوانست بهتر یا بدتر باشد، اما حتی اگر مقابل یکی از کم فروغ ترین چلسی های سال اخیر قرار گرفته باشید، شما برای ایجاد تفاوت ها قطعا به دیبروین نیاز دارید.
عذر و بهانه ها در همه حال شنیده میشوند، اما این بار بسیاری از آنها منطقی و قابل قبول بودند: فرصت کم برای ریکاوری؛ هفته سخت تر؛ ترکیب کم عمق تر و برنامه پرواز طولانی تر. اما احتمالا کفه ترازو برای منچسترسیتی به یک دلیل مهم تر سنگینی کرد؛ کوین دیبروین.
موطلایی میتوانست فوقستاره چلسی باشد، اما راه او و چلسی چند سال است که از هم جدا شده است. "صادقانه بگویم، نمیدانم. نمیدانم در گذشته چه اتفاقاتی رخ داده است. اما مطمئنا ما در حال صحبت در مورد یک بازیکن خوب هستیم، یک بازیکن کامل. او خوب است، از نظر تکنیکی، سرعت و کمک به تیمش. بله، او یک بازیکن کامل است." این صحبت های کونته در مورد بازیکن کامل 26 ساله بلژیک بود.
این بازیکن کامل، قطعا، از سال 2012 تا 2014 از آن چلسی بود. توسط استعدادیابان چلسی کشف شده بود، مدت ها قبل از اکتبر 2011 که همراه تیم خنک به استمفوردبریج سفر کرده بود. کوین بیشتر از اینکه خریدی به انتخاب سرمربی باشد، توسط باشگاه (مایکل امنالو) استعدادیابی و جذب شده بود.
او در شبی که خنک مقابل چلسی قرار گرفته، فرصت زیادی برای خودنمایی پیدا نکرد؛ در شبی که تیمش 5-0 تحقیر شده بود، نمایش ضعیفی داشت و تنها تعداد کمی پاس هوشمندانه ارسال کرد. اکثر کسانی آن شب که بازی را میدیدند، فقط به نتیجه و عملکرد خوب چلسی فکر میکردند. یکی از این افراد آندری ویاش بواش بود.
ویاشبواش، کسی که در مورد انتقال هفت میلیون پوندی دیبروین به چلسی در ماه ژانویه 2012 نظر خاصی نداشت؛ " او بازیکنی است که باشگاه برای مدتی زیر نظرش گرفته بود و من مربیای هستم که به قوانین باشگاه احترام میگذارد."
او ادامه فصل را در خنک سپری کرد و در تابستانی که باب میل چلسی پیش نرفت، به وردربرمن قرض داده شد. گزارشات ماهانه نشان میداد او در این تیم عملکرد خوبی و رو به رشدی دارد. البته که این اتفاق در تیمی پایین جدولی و در لیگی ضعیف تر رخ داده بود؛ ولی همه از دی بروین و دی بروین از خودش انتظارات بیشتری داشتند؛ او میخواست شانسش را در چلسی امتحان کند.
در تابستان 2013، او به چلسی بازگشت؛ اما نه به درخواست مربی بلکه به دستور مایکل امنالو، مدیرفنی تیم. یک سناریوی مشابه. نام امنالو همیشه در صدر لیست مخالفان مورینیو در باشگاه چلسی قرار دارد؛ شاید بتوان گفت جرقه های اختلافات این دو از همان هفته های اول شکل گرفته بود.
اشتباهات زیادی در قضاوت های مایکل امنالو در مورد پتانسیل بلند مدت بازیکنان صورت گرفته است. اگر بخواهم مصداقی برای آن بیاورم، میتوانم امنالو را به بازیکنِ دارتی تشبیه کنم که از 10 پرتاب، 8 مورد را اصلا به سیبل نمیزند، اما آن با 2 پرتاب دیگر حداکثر امتیاز ممکن را بدست میآورد. اما مورینیو به چیزی بیشتر از «خوش آتیه بودن» احتیاج داشت.
منابع نزدیک به باشگاه، گزارش میدادند که دی بروین اعتقاد دارد ارزشش بیشتر از یک نیمکت نشین است در حالی که همین منابع خبر میدادند مورینیو فکر میکند دی بروین بیش از اندازه خود را مهم تلقی کرده و خودخواه است.
تمام این مشکلات از 24 سپتامبر 2013 شروع شد، چلسی به مصاف سوئیندون رفته بود. دی بروین عملکردی وحشتناک و بی اشتیاق از خود بروز داده بود تا اینکه 12 دقیقه مانده به پایان بازی، در حالی که مورینیو به شدت عصبانی به نظر میرسید، بیرون کشیده شد. در آن زمان حتی سوال میشد که آیا کوین هیچ تلاشی از خود بروز میدهد؟ آیا او قصد دارد چیزی را ثابت کند؟ حتی مصاحبه ای که صحت آن هیچوقت تائید یا تکذیب نشد، بعد ها از دی بروین منتشر شد با مضمون اینکه چلسی به اندازه ارزش کوین، به او دستمزد نمیدهد و اگر غیر این بود، او قطعا اشتیاق بیشتری از خود نشان میداد.
این نمایش ناامید کننده، پایان کار دیبروین در چلسی بود. و چه پایان غم انگیزی. پارکینگ خودرویش به محل تمرینات تیم زیر21 سالان منتقل و پرونده اش در باشگاه، شاید برای همیشه، بسته شد. وقتی او در ژانویه به ولفسبورگ فروخته شد، سود خوبی عاید باشگاه چلسی شد. 18 میلیون پوند برای فروش بازیکنی که قصد داشت برود.
منچسترسیتی، قطعا، در داستان دیبروین نقش مهمی ایفا میکند. تیمی که سرمایه گذاری عظیمی روی استعداد دیبروین انجام داد. 55 میلیون پوند (مقداری از آن به چلسی تعلق گرفت) برای یک بازیکن آنقدر زیاد بود که اجازه ی اشتباه کردن به او نمیداد. البته نمیتوان منکر این شد که این رقم بالا، باعث افزایش اعتماد به نفس دی بروین هم شد تا بتواند عملکرد خوب خود در بوندسلیگا را تکرار کند.
اما چرا چلسی نتوانست از دیبروین بیشترین پتانسیلش را استخراج کند؟
فرانک لمپارد - که از نظر سبک بازی شبیه ترین بازیکن چلسی به دی بروین بود - تنها کمتر از شش ماه دیگر در باشگاه حضور داشت و خوزه مورینیو نیز هجده ماه بعد از چلسی جدا شد - هجده ماه در فوتبال مدتی طولانی به شمار میرود، اما بازیکنانی بوده اند که مدتی بیشتر از آن را بصورت قرضی در تیم های دیگر سپری کرده اند.
بدون شک، هر یک از طرفین مرتکب اشتباهاتی شده اند، اما به نظر نمیرسد دی بروین از چیزی پشیمان باشد. همچنین چلسی، با توجه به ساخت کمربند میانی قدرتمند در سالهای بعد از جدایی دیبروین و رسیدن به قهرمانی های مختلف، نباید حسرت چیزی را بخورد.
منچسترسیتی یک بازیکن بزرگ را در دیبروین میبیند، اما فقط از جنبه سرعت، خلاقیت و مهارت. شاید همه فراموش کرده باشند که او شش سال قبل توسط چلسی کشف و به سطح اول فوتبال معرفی شد.