مطلب ارسالی کاربران
نگاه کارشناسی 2 بر روی بازی رفت پرسپولیس - الهلال
راستش از قبل بازی پرسپولیس و الهلال هم مشخص بود که تیم پرسپولیس این بازی را بد می بازد. شاید بگویید چون تیم مصدوم ومحروم داشت. واقعیت این است که موضوع مصدومیت و محرومیت بازیکنان و مسایل فنی در اولویت دوم عدم نتیجه گیری تیم، قرار دارد. هر کسی می داند در هر نبرد تن به تنی در ابتدا شرایط باید یکسان باشد وگرنه نبرد به جنگ نابرابر منجر می شود. در صورتی که از همان ابتدا بایاس به نفع حریف باشد، مشخص است که با شروع نبرداحتمال باخت بیش از پیش در بازیکنان تیم حس می شود.اصلا قبل از شروع نبرد، خود بازیکنان تیم از لحاظ ذهنی به این باور رسیده اند که حریف قدر است و زورش بیشتر.
باشگاه پرسپولیس قافیه اصلی این نبرد را حداقل از دو منظر قبل بازی، باخته است. هر دو منظر به عدم اقتدار باشگاه بر می گردد.عدم اقتدار آن هم در مقابل حریفی که داعیه سیاسی با کشورمان دارد.
منظر اول زمانی که مشخص شد کنفدراسیون آسیا با میزبانی پرسپولیس در امارات مخالفت کرد. در واقع اگر باشگاه و فدراسیون ایران کمی اقتدار داشتند می توانستند این دلیل را بیاورند که ما به دلیل غرض ورزی تیم حریف نتوانسته ایم در کشور خودمان میزبان باشیم، بعد چطور می شود که باید برای تعیین میزبانی، مجدد از حریف خودمان و کنفدراسیونی که به احتمال زیاد پشت حریفمان هست، سوال کنیم.
منظر دوم، زمانی که رای محرومیت طارمی و باشگاه پرسپولیس با تیم دسته اولی و کم اعتبار ترکیه ای درست در چند روز قبل از بازی حساس با الهلال رسانه ای می شود. در این بین، اگر باشگاه پرسپولیس و فدراسیون ایران اقتدار داشتند، می توانستند دلیل بیاورند که این چه عدالتی است که محرومیت بازیکن ما درست قبل بازی حساس با تیم الهلال مطرح می شود.و باید این محرومیت به بعد این بازی شیفت داده شود. اگر فیفا و کنفدراسیون آسیا قبول می کردند و اجازه می دادند که طارمی در این بازی شرکت کند که هیچ. در غیر این صورت تیم پرسپولیس بایستی با تیم جوان شده یا ناقصی مثلا 10 بازیکن به این بازی می رفت با این بهانه که اکثر بازیکنان تیمم مصدومند.
با این توصیفات، متوجه می شویم باشگاه پرسپولیس قبل بازی با الهلال، قافیه را را به حریف باخته بود. چرا که اگر تیم پرسپولیس با تیم ناقص و جوانی به مصاف الهلال می رفت حداقل این باخت مفتضحانه از هر جهت قابل دفاع بود. از سوی دیگر حریفمان متوجه می شد که ما به دلیل کینه توزی و رقابت نابرابری که به راه انداخته، ارزشی برایش قائل نیستیم.