طرفداری- یکی از عبارات پرکاربرد در برزیل، «Para inglês ver» است. ریشه این عبارت به اوایل قرن نوزدهم میلادی باز می گردد؛ هنگامی که دولت بریتانیا در تلاش بود تا برزیل را از برده داری منع کند. عهدنامه بسته شد و بریتانیایی ها از موضوع خرسند بودند ولی تولید قهوه رو به فزونی گذاشت و بردگان برای دهه ها بعد، متضمن سودآوری این بازار بودند. قانون وضع شده نمایشی بود؛ «فقط برای دیدن انگلیسی ها» بود. مدت زیادی از دورانی نمی گذرد که آن دسته از بازیکنان برزیلی که خواستار انتقالی دگرگون کننده به آن سوی آب ها بودند، فکر ایتالیا و اسپانیا را در سر می پروراندند ولی به لطف افزایش محبوبیت لیگ برتر، اینک آن ها بیشتر و بیشتر برای دیدن انگلیسی ها بازی می کنند.
«می خواهم در سیتی باشم» «می خواهم در چلسی بازی کنم» ورد زبان پسرانی شد که در خانه های اشتراکی سائوپائولو زندگی می کنند، توپ به دست به بالا و پایین می پرند؛ البته پیش از این که عده ای خطرات بازی های بدون توپ را به آنان گوشزد کنند. چند دقیقه بعد، در زمینی که اطراف آن را هنرمندهای خیابانی به گرافیتی تزیین کرده اند، کودکانی اغلب پا برهنه و با لباس تیم های لیگ برتر یافت می شوند که روی یک دروازه و به شکل چرخشی فوتبال بازی می کنند و این ماجرا تا پایان روشنایی روز ادامه دارد.
این اتفاق برای نسل پیشین ممکن نبود. در دهه 90 میلادی، مردمان ساکن در محله های فقیرنشین برزیل، تنها قادر به تماشای بازی های لالیگا و سری آ بودند آن هم از طریق کانال های باز بودند. آن موقع ها دیدن شبکه های ماهواره ای یک رویا به شمار می رفت. پدیده ای که برای بریتانیایی ها آشنا بود؛ آن زمان که یکشنبه ها به جای تماشای بازی های چمپیونشیپ، به دیدن بازی های جرج وه آ و الساندرو دل پیرو می نشستند.
در آن دوران لیگ قهرمانان را به سختی می شد به عنوان بهترین آگهی برای فوتبال انگلیس به شمار آورد. وقتی منچستریونایتد در سال 1999 قهرمان لیگ قهرمانان شد، نخستین تیم انگلیسی بود که طی 15 سال گذشته به این عنوان دست می یافت. تیم های انگلیسی برای جام باشگاه های جهان اهمیت زیادی قائل نبودند، در حالی که برای برزیلی ها، آنجا اوج فوتبال باشگاهی بود. در سال 2000 منچستریونایتد نتوانست از گروهی که ملبورن، نکاسکا مکزیک و واسکودوگاما را در خود می دید به مرحله بعدی صعود کند و لیورپول هم در سال 2005 به دنبال پیروزی معجزه آسا خود برابر میلان، نتوانست در فینال جام باشگاه های جهان حریف سائوپائولو شود و با نتیجه 1-0 شکست را پذیرفت.
حقیقت این بود که تیم ملی انگلیس هم چیز جذابی برای ارائه نداشت. آن ها به جام جهانی 94 آمریکا، جایی که برزیل در ضربات پنالتی قهرمان شد راه پیدا نکردند و در 98 فرانسه هم که برزیل تا فینال پیش رفت، حرفی برای گفتن نداشتند. در 2002 هم آن نسل طلایی برزیل رونالدو، ریوالدو و رونالدینیو (که همگی به سری آ و لالیگا نظر داشتند) که توانستند این تیم را در مرحله یک چهارم نهایی کنار زده و در نهایت برای پنجمین بار قهرمان جهان شوند.
چندی بعد تغییراتی شروع به رخ دادن کردند. لوییز ایناسیو لولا دا سیلوا که بیشتر با نام لولا شناخته می شود، در انتخابات ریاست جمهوری سال 2002 برزیل به پیروزی رسید و برای 13 سال حزب کارگر را به عرش نشاند. این حکومت در سال 2016 به وسیله دیلما روسف نخستین رییس جمهور زنِ برزیل به پایان راه خود رسید. دولت فعلی درگیر رسوایی فساد اداری شده، لولا تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و راهی زندان شد و این در حالی است که بسیاری از افراد حاضر در کمپین انتخاباتی روسف در سال 2014، خود دربند به سر می برند. حتی در کشوری بسیار جناحی و تقسیم شده به چپ و راست، عده کمی توان این را دارند که ادعا کنند دولت فعلی توانسته از فقر بکاهد و سطح رفاه خانواده ها را بالا ببرد.
دولت بابت ناتوانی در پایه گذاری یک سیستم آموزشی عمومی (که می تواند نابرابری کمرشکن موجود در کشور را حل کند) مورد انتقاد قرار گرفته ولی حزب کارگر در این حین با تعاریفی خود ساخته، طبقه متوسط جدیدی را تشکیل داده است. با وجود این که مردم فقیر همچنان در شرایطی سخت و ناخواسته زندگی می کنند، دریافتی های خوبی برای کمک حال خانواده در زمینه وسایل برقی به ویژه تلویزیون های صفحه تخت داشته اند. با افزایش رشد اقتصادی در دوران رونق به 7.7 درصد و درجه اعتبار 83 درصدی لولا، همه چیز رو به راه بود. خانواده ها به شکل قسطی هزینه تلویزیون را می پرداختند.
حالا شمار قابل توجهی از لیگ های داخلی و خارجی به شبکه های کابلی راه یافته اند. اگرچه عده بسیاری از جمعیت کشور در اشتغال پایدار به سر می برند، هنوز هم حداقل دستمزد ماهیانه چیزی حدود 200 پوند است و این یعنی مردم توان تقبل هزینه های گران اشتراک کانال های تلویزیونی را ندارند. بعضی از شرکت ها هنوز که هنوز است به برخی از محلات برزیل خدمت نمی کنند زیرا معتقدند چنین کاری توانایی های فنی شان را به خطر می اندازد. با وجود این موانع، هنوز هم می شود سیگنال های تلویزیونی را از ارائه کنندگان شخصی که در محلات غنی اطراف ساکن هستند، قرض گرفت و این کار اغلب در ازای پرداخت ماهیانه 10 پوند صورت می گیرد. حالا که جوانان بیشتری توان خرید کنسول های بازی را دارند، بازی های فیفا و PES به آن ها نشان داده که جز لالیگا و سری آ لیگ های دیگری هم هستند. حتی بچه هایی که در خانه تلویزیون ندارند، می توانند در کلوب های محل به بازی بپردازند.
در سال 2012 کورینتیانس با پیروزی 1-0 برابر چلسی قهرمان جام باشگاه های جهان شد تا بار دیگر باشگاه های برزیلی در مصاف با انگلیسی ها پیروز شوند. این بار اما تیم بازنده سه یار برزیلی در زمین داشت: رامیرز، اسکار و داوید لوییز. در فصل 14-2013، ویلیان که پیش از انتقال به شاختار دونستک یک دهه را در منطقه سائوپائولو بازی کرده بود، به هموطنانش در غرب لندن پیوست.
جذب این چهار نفر به ویژه اسکار که با وجود داشتن پیشنهاد های دیگر، به شکل مستقیم از برزیل راهی انگلیس شد حکایت از تغییری شگرف در بازار داشت. سال ها بود که تیم های انگلیسی به دلیل این که اسطوره های برزیل در ایتالیا و اسپانیا بازی کرده بودند و همچنین تشابه آب و هوا، فرهنگ و سبک بازی این کشورها با برزیل، از جذب استعدادهای برزیلی محروم می ماندند. به جز جونینیو و گیلبرتو سیلوا، می شد گفت که برزیلی های معدودی از حضور در انگلستان لذت برده اند و البته جنبه فیزیکی بازی ها در این لیگ، فشردگی تقویم تیم ها و البته نداشتن تعطیلات زمستانی درست و حسابی بر سختی کار می افزود.
فیلیپه کوتینیو (که حالا عنوان آقای گل بازیکنان برزیلی در لیگ برتر را یدک می کشد) در ژانویه 2013 راهی مرسی ساید شد. بی شک دو سال بعد، کوتینیو از دلایل اصلی مجذوب کنندگی روبرتو فیرمینو شد. او همچنین مشوق این شد تا گابریل ژسوس که به پالمیراس کمک کرده بود بعد از 22 سال بر بام فوتبال برزیل بایستد، به شکل مستقیم راهی لیگ برتر شود.
باشگاه های لیگ برتری در کنار پاری سن ژرمن تیم هایی هستند که پذیرنده بازیکنانی اند که پس از رشد در فقر مطلق، به دنبال تأمین امنیت اقتصادی خود هستند و از منچسترسیتی و چلسی می توان به عنوان پناهگاه هایی پر زرق و برق برای این بازیکنان جاه طلب یاد کرد. ولی این پایان کار نیست؛ اتحادیه فوتبال انگلیس با وضع قوانینی درصدد محدود کردن بازیکنان خارجی شاغل در لیگ برتر بر آمد و این در حالی است که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا هم می تواند از میل بازیکنان برای پیوستن به تیم های لیگ برتری بکاهد. بسیاری از برزیلی ها از راه اجدادشان قادر به کسب گذرنامه ایتالیایی، اسپانیایی و پرتغالی هستند؛ جایی که بوروکراسی کمتری حاکم است و گزینه ها جذاب ترند. پرتغال حتی یک طرح برای آزادی مهاجرت بین کشورهای لوسوفون (دارای ریشه زبانی مشترک با پرتغال) پیشنهاد کرده است.
باشگاه های انگلیسی منبع جدیدی را برای تقویت خود کشف کرده اند ولی هنوز دو تیم هستند که می توانند مایه نگرانی آن ها باشند. بارسلونا و رئال مادرید همیشه برای بازیکنان جوان برزیلی نوک قله خواهند بود. کوتینیو در بارسلونا می تواند به روند پیشرفت خود ادامه دهد و در عین حال با دوست دوران کودکی خود یعنی نیمار دوباره همبازی شود؛ از طرفی گابریل ژسوس اگر بتواند چند فصل موفق را در منچسترسیتی پشت سر بگذارد، با توجه به این که لیونل مسی و لوییس سوارز به سال های آخر دوران بازی خود نزدیک می شوند، می تواند به نیوکمپ بیاندیشد.
ماه گذشته برزیلی های جوان از توافق وینیسیوس جونیور 16 ساله برای پیوستن به رئال مادرید می گفتند. باشگاه های اروپایی حاضر نمی شوند برای هر بازیکن مستعدی مبلغ 46 میلیون یورو را بپردازند پس در دورانی که جوانان با دیدن بازی الگوهای شان در لیگ برتر رشد می کنند، انگلیس هم ارزش دیدن دارد.