بشیکتاش به بن بست رسیده بود. باشگاه زیر بار بدهی ها داشت له میشد و یوفا هم تیمو محروم کرده بود (به خاطر همین بدهی ها). هیچ جامی هم به دست نیومده بود و همه ریخت و پاش ها برای یه هیچ بزرگ بود.
یلدرم دمیر اورن، رئیس باشگاه، رفت (رئیس فدراسیون فوتبال ترکیه شد. آدم نمی دونه بخنده یا گریه کنه). یه تیم مدیریتی جدید به رهبری فیکرت اورمان اومد.
دیگه بازیکن بزرگ نخریدن. از بازیکن های موجود هم خواستن یا دستمزدشون رو کم کنن یا تیمو ترک کنن. بشیکتاش با ترکیبی جوون و ارزون وارد رقابت ها شد و صامت آی بابا سرمربی تیم شد. اون سال ها رو بشیکتاشی ها به نام سال های "فدا" نامگذاری کردن.
تیم باز هم به جام نرسید ولی بدهی ها کمتر شدن، بشیکتاش بین تیم های بالای جدول باقی موند و چند بازیکن خوب کشف شدن (مث اولجای). وضعیت که بهتر شد، بیلیچ شد سرمربی تیم و چند خرید متواضعانه هم انجام شد. تیم بهتر بازی می کرد اما تو دربی ها برنده نمیشد و باز هم به جام نمی رسید.
شنول گونش به عنوان یکی از بهترین مربی های ترکیه و با افکاری تهاجمی به بشیکتاش اومد و چند خرید خوب و هوشمندانه هم انجام شد. بشیکتاش بعد از 7سال قهرمان سوپرلیگ شد. مقتدرانه و باشکوه.
فصل بعد تیم تا مرز صعود از گروهش تو لیگ قهرمانان رسید و تو لیگ اروپا هم تا مرحله یک چهارم نهایی بالا اومد. سوپرلیگ ترکیه رو هم برای دومین بار متوالی فتح کرد و ستاره سوم رو به سینه چسبوند (15 قهرمانی).
این یعنی بشیکتاش با کوچیک شدن بزرگ شد. حالا بهترین و قدرتمندترین تیم ترکیه است. کاندیدای اول قهرمانی فصل آینده است و تو اروپا به فکر صعود به مراحل بالاتر.
گالاتاسارای هم به بن بست رسیده. باشگاه زیر بار بدهی میلیاردی له شده. بخش بزرگی از این بدهی مربوط به دوران اونال آیساله و تیم علی رغم همه مشکلات مالی، تو 4فصل 3بار قهرمان سوپرلیگ شده.
اما دورسون ازبک از روزی که رئیس گالا شد، تیشه به ریشه باشگاه زده. بدهی ها بیشتر شدن. باشگاه علی رغم اخطارهای یوفا کاری نکرد و یک سال محروم شد. حامزا اوعلو که تیم رو قهرمان هر 3جام داخلی ترکیه کرده بود اخراج شد. ریکرینگ هلندی و گمنام هم که فصل پیش علی رغم همه بحران ها و نمایش های ضعیف، تیم رو قهرمان جام حذفی و سوپرجام کرده بود اخراج شد.
ایگور تودور شده سرمربی تیم و اصرار داره ترکیب رو 3-4-3 بچینه و بازیکنا سر جای خودشون بازی نکنن. مدیریت هم می خواد از شر دستمزد سنگین ستاره هایی مث بروما و اسنایدر خلاص بشه. از طرفی اصلان ها باید بازیکن بفروشن تا یوفا اجازه بده بازیکن جدید خریداری بشه.
برنامه برای فصل جدید چیه؟ بازم خرید های بزرگ. بازم پرداخت دستمزدهای سنگین برای بازیکنای ترک و خارجی که معلوم نیس به درد تیم می خورن یا نه. بازم سنگین تر شدن بار بدهی ها. باز هم محرومیت از طرف یوفا. رسیدن به جام هم که بیشتر شبیه سرابه تا واقعیت.
خیلی از طرفدارای گالا می دونن که فصل بعد وضعیت تیم از فصل حاضر هم بدتر میشه. چرا؟ چون گالا فقط می خواد با بزرگ شدن بزرگ بشه. ولی با ادامه این روند، با بزرگ شدن کوچیک میشه. انقدر کوچیک که رقبا مسخره ش کنن و به زخم هاش بخندن.
همه می تونن پول خرج کنن. مدیر ها می دونن چطور باید پول خرج کرد. هر آدمی مدیر نمیشه!