مطلب ارسالی کاربران
نقش مدیران آرسنال در مشکلات تیم
نام استن کرونکه در چند وقت اخیر بیشتر از هر زمان دیگری بر سر زبان ها افتاده است. کسی که مسئول گرفتن تصمیمات اصلی در باشگاه است، ولی آیا وی صلاحیت اتخاذ این تصمیم ها را دارد؟ نتیجه تصمیمات وی چه بوده است؟ متن زیر، نامه آلیشر عثمانوف سهامدار (30%) آرسنال به هیئت مدیره آرسنال و سهامدار اصلی یعنی استن کرونکه در سال 2012 است که BBC اخیرا آن را منتشر کرد:
«به نظر میرسد درگیری اصلی به خاطر انتظارات متفاوت شما و هواداران از باشگاه و انتخاب سیاستی که به آن «خودْ تامین مالی» می گویند است. مدل «خودْ تامین مالی» را برای این به وجود آوردید تا مناسب سهامداران اصلی باشد در حالی که متعاقبا همه آنان سهام خود را فروختند.
ما باور داریم تصمیم قبلی هیئت مدیره برای تامین هزینه های ساخت استادیوم امارات از طریق قرض های بلند مدت ارتباطی به «خودْ تامین مالی» ندارد که اگر داشت {برای تامین هزینه های ساخت استادیوم} از طریق دیگری یعنی ترکیبی از تزریق پول به صورت نابرابر توسط سهامداران به نسبت سهامشان و قرض گرفتن استفاده میکردید. از دید ما این کار شما به سهامداران اصلی (که در همان زمان همگی از روسای هیئت مدیره بودند) اجازه داد تا باشگاه را زیر قرض های سنگین ببرند و از سرمایه در گردش بیشتر آینده و افزایش قیمت سهام خود سود ببرند، بدون اینکه نیازی باشد تا قرض ها را بپردازند. سپس هیئت مدیره سیاست افزایش قیمت بلیط ها را انتخاب کرد تا همه ی افزایش هزینه های کوتاه مدت خود را جبران کند و این سیاست فرصت لازمه را برای آن سهامداران و مدیران اصلی هیئت مدیره خرید تا تمام سهام خود را بفروشند و سود کلانی (به صورت نقد) بدست آوردند.
این سیاست به نظر نمی رسد که تغییر کرده باشد. ما به دنبال ملاقات با آقای کرونکه بودیم که ایشان هیچگونه ملاقاتی را نپذیرفتند در حالی که ما 30% سهام باشگاه را داریم، به طور دیگر، یعنی حدودا از هر سه صندلی در استادیوم امارات، یکی از آن ها متعلق به ما است. هیئت مدیره آقای کرونکه را به این نتیجه رسانده بود که باشگاه میتواند در آینده بدون هیچگونه سرمایه گذاری به موفقیت برسد و حالا او نیز سیاستی مشابه را دنبال میکند؛ این که باشگاه را بدون هیچگونه سرمایه گذاری و با پرداخت نکردن سهم خود از وامها که بخش اعظمی از آن مربوط به Deutsche Bank AG to KSE, UK, Inc است اداره کند. شرایط این وام و این که آیا توسط آقای کرونکه پرداخت شده است یا نه هنوز مشخص نشده است.
به تبع اتخاذ یک چنین تصیمی که یک برنامه ریزی مالی محتاطانه است، اداره کردن و کنار آمدن با چنین شرایط مالی سختی به سرمربی تیم مربوط شد و نه سهامداران. او مجبور شد تا بار مسئولیت بازپرداخت استادیوم را با فروش بهترین بازیکنانش و با جایگزین کردن آنان با بازیکنان ارزان قیمت به دوش بکشد. همه این ها به قیمت کیفیت عملکرد تیم در زمین تمام شد.
این سیاست منجر به از دست دادن بهترین بازیکنانمان (اغلب به تیم های رقیب) شده است و حتی باعث این شده است که بازیکنان در باره این که آیا باشگاه به اندازه کافی جاه طلب هست یا نه از خود سوال کنند. نمونه آن کاپیتان تیم رابین ون پرسی بود. ما با این شرایط نمی توانیم بازیکنان را متقاعد کنیم که آینده باشگاه به کدام سمت می رود. آیا مدرکی وجود دارد که یک چنین چیزی دیگر اتفاق نخواهد افتاد؟ به عنوان یک باشگاه بزرگ، اگر نگوییم پیشنهاد ما برای بازیکنان بزرگ باید از همه تیم ها بیشتر و بهتر باشد، حداقل باید با آنان برابری کند. شما می توانید تا هر وقت که میخواهید بگویید که این مدل جواب داده است ولی نمیتوان حقیقت واضح و آشکار را پنهان کنید که این مدل باعث شد سرمربی ما نتواند همه استعداد و توانایی خود را بروز دهد و بهترین موفقیت ها را برای هواداران ما که بیشترین قیمت را برای بلیط فصل می پردازند به ارمغان آورد. به نظر می رسد که حضور در لیگ قهرمانان اوج جاه طلبی ما برای سال آینده خواهد بود. متاسفانه {با ادامه این روند}خواهیم دید که این جاه طلبی پایین تر و پایین تر خواهد آمد. این که چشم خود را روی واقعیت موجود ببندیم و خود را تیمی در حد رئال مادرید، چلسی، منچستر سیتی و بارسلونا تصور کنیم کمکی به ما نمی کند. برای داشتن شانس موفقیت، یعنی دستیابی به مقام های قهرمانی، ما باید از هر لحاظ با آنان برابری کنیم که اولین و مهم ترین قسمت آن از نظر مالی است.
دید ما برای باشگاه چیست؟ ساده است. یک باشگاه بدون قرض، با یک منبع مالی بزرگ برای خرید بهترین استعدادهای دنیا... ...آن دو در کنار یکدیگر میتوانند باشگاه را به قهرمانی در بزرگترین رقابت ها برسانند. جام ها همچنین کلید اصلی موفقیت تبلیغاتی باشگاه هستند، آن ها باعث افزایش ارزش بازیکنان، ارزش برند آرسنال و جذب بهترین اسپانسرهای دنیا و به طور کلی بیشینه شدن درآمد از تبلیغات میشود که در واقع به این معنی خواهد بود که باشگاه نیاز نداشته باشد تا با تحت فشار قراردادن هواداران درآمد کسب کند.
در پایان و برای منعکس کردن تعهد طولانی مدت خود، ما علاقه مندیم سهام هر کس که قصد فروش سهام را داشته باشد بخریم»
سیاستی که باشگاه در زمان ساخت استادیوم امارات در نظر گرفت سیاستی بدون کوچک ترین ریسکی بود زیرا کسانی که در راس هیئت مدیره بودند سهامداران اصلی بودند و طرحی را اجرا کردند که هزینه کل ساخت استادیوم از طریق درآمدهای حاصل از باشگاه تامین شود، طرحی که آلیشر عثمانوف منتقد آن بود و اعتقاد داشت برای ساخت استادیوم، سهامداران باید قسمتی از هزینه را (نسبت به درصد سهامشان) تامین کنند، ولی در انتها این گونه نشد و سهامداران و مدیران اصلی آن روز، پس از ساخت استادیوم سهام خود را فروختند و سود کلانی بردند. باشگاه باقی ماند با مبالغ هنگفتی قرض! این یک قسمت ماجرا و یک پرده از اشتباهات مدیران. آیا واقعا «استادیوم توانست ما را در موقعیتی قرار دهد که با بزرگ ترین تیم های دنیا وارد رقابت شویم»؟
در حال حاضر مدیران و مسئولان باشگاه آرسنال چه کسانی هستند؟ چه کسی عهده دار گرفتن تصمیمات مهم است؟ اگر به سایت رسمی باشگاه سری بزنید، در صفحه مربوط به هیئت مدیره نام 6 نفر را خواهید دید:
کن فرایر، لرد هریس پکهام، استن کرونکه و جاش کرونکه به عنوان مدیر، ایوان گازیدیس به عنوان مدیر اجرایی، چیپس پسویک به عنوان مدیر عامل
قدرت اصلی اما در واقع در اختیار استن کرونکه و پسرش جاش کرونکه است که 67% سهام باشگاه در اختیار آنان است. در واقع تصمیم گیرنده اصلی آنان هستند و در شرایط حساس وظیفه آنان است که با انتخاب بهترین گزینه شرایط بهتری را فراهم کنند. بد نیست به تیم های ورزشی که مالکیت آن ها در اختیار استن کرونکه است و وضعیتشان نگاهی بیندازیم:
آرسنال: پنجم لیگ و حضور در فینال جام حذفی
کولورادو رپیدز: پایین جدول کنفرانس غرب لیگ فوتبال آمریکا
کولورادو آولانچ (هاکی روی یخ): پایین جدول کنفرانس غرب لیگ هاکی آمریکا
دنور ناگتس (بسکتبال): رتبه نهم کنفرانس غرب
لس آنجلس رمس (راگبی): رده سوم کنفرانس غرب لیگ فوتبال آمریکایی
چیزی که از شرایط تیم های ورزشی وی، نامه عثمانوف (سیاستی که کرونکه انتخاب کرد) و مصاحبه وی در تاریخ 13 مارچ (کرونکه: من سهام آرسنال را برای بردن جام ها نخریدم) واضح است که موفقیت تیم و کسب جام ها برای او اهمیتی ندارد. آخرین حضور او در استادیوم امارات مربوط به آخرین بازی فصل قبل است، در حالی که مدیران دیگر تیم های مدعی معمولاً در استادیوم حضور دارند و حداقل در بازی های بزرگ و مهم در ورزشگاه حضور پیدا میکنند.
با وجود این شرایط، سوال این است که آیا با تغییر سرمربی، می تواند شرایط را تغییر دهد؟ با وجود مالک و مدیری که قهرمانی و جاه طلبی کوچک ترین ارزشی برایش ندارد و فقط به فکر کسب درآمد است، سخت است متصور شویم فقط با یک تغییر همه چیز سر و سامان پیدا کند.
نکته منفی دیگر تیم مدیریت آرسنال، مسئول تیم مذاکره کننده آرسنال، دیک لاو است. چگونه در زمانی که وی رییس تیم مذاکره کننده آرسنال است، پیشنهادی 40میلیون + 1 پوندی برای لوییز سوآرز ارائه شد؟ از چند لایه ی مدیریتی چنین پیشنهادی عبور میکند تا به باشگاهی دیگر ارائه شود؟
آرسنال نتوانست ستاره هایش نظیر تیری هانری، فابرگاس، ون پرسی و نصری را حفظ کند. در واقع آرسنال نتوانست ستاره هایش را متقاعد کند که به دنبال قهرمانی است. به نظر می رسد که این اتفاق درباره مسوت اوزیل و الکسیس سانچز هم افتاده است. باید منتظر بود و دید که آیا همین سناریو درباره سانچز و اوزیل نیز تکرار خواهد شد؟
چرا به سانتی کازورلا که یکی از عناصر اصلی تیم بوده و بسیاری از کارشناسان و بازیکنان سابق آرسنال نظیر رابرت پیرس معتقدند نبود وی از دلایل اصلی افت آرسنال در این فصل بوده است هنوز قرارداد جدیدی ارائه نشده است در حالی که تا یک هفته دیگر قرارداد وی تمام خواهد شد؟ از قرارداد رمزی و چمبرلین نیز فقط یکسال باقی مانده و باشگاه اقدامی برای تمدید قرارداد آن ها نکرده است! عملکرد مدیران آرسنال، به خصوص در زمینه قرارداد بازیکنان و رضایت ندادن به پرداخت حقوق مورد نظر آن ها، بسیار سوال برانگیز است.
و در آخر شفاف و مشخص نبودن دیدگاه باشگاه نسبت به بسیاری از مسائل باشگاه، ضربه بزرگی به تیم و عملکرد آن زده است. آیا آرسن ونگر به اندازه کافی خوب است؟ ما جواب های مختلفی برای این سوال داریم، ولی نظر مدیران چیست؟ اگر آن ها به ونگر اعتماد دارند و معتقدند میتواند تیم را به موفقیت برساند، چرا از وی به اندازه لازم حمایت نمیکنند و بودجه مورد نیاز وی را در اختیار او نمیگذارند؟ (لرد هریس در مصاحبه ای گفت که ما جز مسی و رونالدو هر کسی را که بخواهیم میتوانیم بخریم، در همان مصاحبه گفت ونگر نام مهاجمی را به ما داده است، ولی هرگز خریدی انجام نشد) اگر ونگر به اندازه کافی خوب نیست چرا وی را اخراج نمی کنند؟ چرا در پایان قرار وی، با وی قطع همکاری نمی شود؟
جالب ترین قسمت این است که پس از همه ی این مجهولات، طبق گفته بسیاری از روزنامه ها، قراردادی یکساله به آرسن ونگر ارائه شده است. قراردادی یکساله بی شک بدترین حالت ممکن است چون همه این سوالات باز هم باقی می مانند و قطعا روی عملکرد تیم تاثیر منفی میگذارند.
در پایان باید اشاره شود که شاید آرسن ونگر بهترین گزینه از نظر هواداران نباشد، ولی از نظر مدیران بهترین گزینه است، نه به این علت که او بازیکن های زیادی را پرورش داده، یا این که توانست با عملکردی عالی در طی سالهایی بسیار سخت با نمایش فوتبالی زیبا و دلچسب تیم را جز چهار تیم برتر نگه دارد، بلکه ونگر گزینه مناسبی است چون با عشق و علاقه برای آرسنال کار میکند و علنا به مدیران اعتراض نمی کند، یا شرایط بد را علنی نمیکند. او آرام است و در هر زمان سعی دارد شرایط را تا جای ممکن بهبود بخشد. این شخصیت اوست.
با شرایط فعلی اما به نظر نمی رسد بهبودهای جزئی بتواند به اندازه کافی شرایط را تغییر دهید. شاید حق با ایان رایت باشد: «آرسن ونگر تا همین حالا هم گلوله های بیش از حدی {به خاطر مدیران آرسنال} خورده {و آن ها رو تحمل کرده}». نیاز به تغییری بزرگ در آرسنال (از کادر مدیریت تا کادر فنی) بیش از همیشه حس می شود.
ادامه دارد... (نقش هواداران، سرمربی و بازیکنان)