طرفداری - جورج ویلیام کورتیس،نویسنده آمریکایی گفته است:" هنگامی که تاریخ را می خوانیم، تاریخ را می نویسیم." مردی در تاریخ فوتبال جهان وجود دارد که فقط و فقط باید در موردش بخوانیم چراکه هیچ کس نمی تواند تاریخی که او نوشت را بنویسند و یا حتی چیزی شبیه آن. آقای هربرت چاپمن، ممنون که کتاب فوتبال را ورق زدید.
این یادداشت برگرفته از سایت educatedleftfoot است.
هربرت چامپن چیزی در فوتبال ساخت که فقط مربوط به داخل زمین نیست. شاید آرسن ونگر ساختن ستون های زیر بنایی را از چاپمن یاد گرفت. چاپمن همه چیز باشگاه را به دست کرد. از دیزاین لباس ها، قرارداد بازیکنان، انتخاب موسیقی برای هوادران قبل و بعد از بازی و روزش هایی جدید برای تمرین و البته سیستمی جدید برای بازی.
هادرزفلید تاون و آرسنال با او به تیم هایی تاریخ ساز تبدیل شدند. او کاری کرد که خود تاریخ او را تاریخ ساز کند. او دو تیم آرسنال و هادرزفیلد تاون را که چیزی برای افتخار نداشتند به تیم هایی افتخار آفرین تبدیل کرد. یادمان نرود او از دل خانواده ای معدنچی آمد. با همت بلند و مقاومتی مثال زدنی مقابل سختی ها و البته این ها را به تحصیل در دانشگاه اضافه کنید.
او در خانواده ای که 11 فرزند داشت متولد شد. به همراه برادرش در تیم شفیلد ونزدی بازی کرد و افتخاراتی به دست آورد. در طول دوران بازی حرفه ای تیم هایی های مختلفی دور زد. رفت و رفت، پیراهنی درآورد و پیراهن دیگری را بر تن کرد اما این ها اصلا مهم نبود او باید این مسیر طی می کرد تا چیزی به دست آورد. چیزی به نام پیشرو بودن، به نام نهراسیدن، چیزی به نام له کردن مشکلات.
در 29 سالگی تصمیم گرفت دست از بازی کردن بکشد. در سال 1907 پس از حضور در تاتنهام قصد کرد کفش های را بیاویزد اما سال بعد به عنوان مربی – بازیکن به تیم نورتهپمتون ملحق شد.
فصل قبل نورتهمپتون در ته جدول منطقه خودش تکیه زده بود اما حالا اوضاع فرق کرده بود. چاپمن آماده بود هر چند بدون تجربه مربیگری اما شاید چامپن ثابت کرد انسان ها مربی به دنیا می آیند. تغییرات گسترده ای ایجاد کرد. اعتقاد زیادی به سیتستم ها آن دوران نداشت. می خواست انگاره های خودش را پیدا کند. می خواست مهاجمانش فضا داشته باشند.
در سال 1912 به تیم لیدز سیتی رفت و در فصل قبل از جنگ جهانی اول تیم را به مقام چهارمی رساند. در طول جنگ شروع به کار کردن در یک کارخانه تولید ابزار جنگی کرد. بعدا تصمیم گرفت از باشگاه استعفا دهد و در یک کارخانه معدن شروع به کار کرد. در آن سال ها به پرداخت غیر قانونی به بازیکنان متهم شد و در سال 1919 با شروع مجدد لیگ اجازه مربیگری نداشت و به همراه دیگر مسئولین برای همیشه محروم شد اما محرومیت نمی تواتند جلوی تاریخ سازان را بگیرد.
در سال 1921 دوباره توانست به فوتبال بازگردد و کارش در هادزفیلد تاونی به عنوان کمک مربیگری آغاز کرد که مسئولین باشگاه از مردم شهر خواسته بودند تا هرکدام با دادن 1 پوند سهام باشگاه را بخرند تا تیم بتواند یک مربی جدید استخدام کند. چیزی حدود 1 ماه بعد چاپمن به آن نیمکتی بازگشت که جایگاه ازلی و ابدی اش بود. بازهم نظریاتش را پیدا کرد. دفاعی مستحکم و ضد حملاتی برق آسا. بازیکنانی خرید که سخت کوش باشند. به سانتر های کلاسیک انگلیسی ها از گوشه ها و ضربات سر تکراری شده اعتقادی نداشت. بازیکنانی را می خواست که در عمق حرکت کنند. در سال 1922 در جام حذفی تیم هادرز فیلد تاون اولین عنوانش را کسب کرد. چاپمن اولین کسی بود که از آنالیزور ها ماساژور ها در کادر تیمش استفاده کرد و البته روان شناس. در دو سال بعد نیز به صورت متوالی تیم را قهرمان لیگ کرد. حالا تاریخ یک اسطوره جدید داشت. شاید اسطوره نه یک پیشرو، یک انقلاب کننده.
پس از آن به شمال لندن رفت، به آرسنال. چارلی نوریس رییس باشگاه بود. فردی شاید عجیب. قوانین عجیبی داشت. نمی خواست تیمش بازیکنان زیر 175 سانتی متر را به خدمت بگیرد و البته جاه طلب بود. چاپمن آمد و فرصت خواست. 5 سال فرصت. نوریس نق زد ولی قبول کرد. شاید، بله نوریس به چاپمن پایه گذاری جنونی شد که ما امروز ما آن را فوتبال خطاب می کنیم.
چاپمن مثل همیشه به مانند یک رهبر بود. به بازار رفت. چارلی بوکان پابه سن گذاشته را خرید. در سال 1925 قانون آفساید تغییر کرد و این باعث شد تا مهاجمان فضای بیشتری داشته باشند. چامپن برخلاف همه از 5 مهاجم استفاده نکرد و به سیستم WM روی آورد. 3-4-3 خودش را پیاده کرد. بازیکن میانی از زمان او به پشت محوطه رفتند تا به دفاع کمک کنند. بوکان کمی مغرور بود اما آن جنسی بود که چاپمن می خواست.
مجسمه هربرت چاپمن خیره ورزشگاه امارات
رسوایی های مالی نوریس در ادامه سبب محرومیت او شد و چاپمن اختیاراتش بیشتر شد. در طی دو سال بعد چاپمن تیمش را ساخت. چیزی که قولش را داده بود. با وسواس و دقت بازیکن خرید. در سال 1930 آرسنال بار دیگر در زمان چامپن به فینال جام حذفی رسید و حریف آن ها هادرزفیلد تاون. چامپن برای اولین پیشنهاد داد تا دو تیم در فینال همزمان باهم وارد وارد زمین شوند. آرسنال آن بازی را 2 بر 0 برد و قهرمان شد.
5 سال بعد از نشستن چاپمن روی نیمکت داغ آرسنال، او به قولش عملکرد و آرسنال را به افتخار رساند. قهرمانی های متوالی آرسنال با چاپمن نیز آغاز شد. آرسنال در سال های بعد نیز بدون چاپمن به قهرمانی رسید اما این قهرمانی با حضور مستقیم او به دست آمده بود. تیمی که او در طول 9 سال ساخت شروع به بزرگ شدن و افتخار آفرینی بعد از او کرد.
هربتر چاپمن، آغاز سال 1934 را جشن گرفت و به شمال سفر کرد تا بازی ناتس کانتی را ببیند. روز بعد به شهرش یورکشایر رفت تا بازی حریف بعدی آرسنال ببیند. با سرماخوردگی شدید به لندن بازگشت اما بازی آرسنال را مقابل گیلفورد سیتی دید. در نهایت ذات الریه امانش را برید و در ساعات ابتدایی روز 6 ژانویه سال 1934 آقای چاپمن فوتبالش را گذاشت و دنیا را ترک کرد.
او کار های زیادی کرد. از سفید کردن آسیتن تیمش چراکه می گفت رنگ سفید بهتر دیده می شود. از روان شناس استفاده کرد. سبک تمرینات را به کلی تغییر داد. باعث شد تا نورافکن برای تمرینات شب در ورزشگاه تا نصب شوند. باعث نصب ساعت معروف هایبری شد.
او فوتبالی جدید ساخت. می گفتند تیم هایش مثل همه نیستند. او فوتبال هجومی را می پسندید. تیم هایش بسیار گل زدند. شاید چیزی شبیه لسترسیتی 2015 که قهرمان لیگ برتر شد. رکورد عجیب در آن زمان هم برای او ثبت شد. 7 بازیکن تیم آرسنال به اردوی انگلیس دعوت شدند تا در بازی مقابل قهرمان جهان، ایتالیا در هایبری در سال 1934 به میدان بروند. هر چند آقای چاپمن دیگر نبود.
چاپمن آمد و رفت. چاپمن ها آمدند و رفتند. حالا همه چیز دگرگون شده است. اما این بار که تلویزیون را روشن کردید و از مسابقه فوتبال، هیجان و جنونش لذت بردید به مردی فکر کنید که ورزش زیبا را زیبا کرد.
مطلاب زیر را پیرامون این مضوع در طرفداری بخوانید:
فوتبال سنتی انگلستان و تاکتیکهای که از آن صحبت نمیشود
مقایسه تاکتیک گواردیولا در بایرن با مربی افسانه ای آرسنال