لالا لالا ديگه بسه گل لاله
بهار سرخ امسال مثل هرساله
هنوزم تير و ترکش قلبو ميشناسه
هنوزم شب زير سرب و چکمه مي ناله
نخواب آروم گل بي خار و بي کينه
نمي بيني نشسته گوله تو سينه ؟
آخه بارون که نيست ... رگبار باروته !
سزاي عاشقاي خوب ما اينه؟
نترس از گوله ي دشمن گل لادن
که پوست شیر پوستِ سرزمين من !
اجاق گرم سرماي شب سنگر
دليل تا سپيده رفتن و رفتن
نخواب آروم گل بادوم ناباور
گل دلنازک خسته، گل پر پر
نگو باد ولايت پر پرت کرده
دلاور قد کشيدن رو بگير از سر
دوباره قد بکش تا اوج فواره
نگو اين ابر بي بارون نمي ذاره
مث یار دلاور نشکن از دشمن
ببين سر مي شکنه تا وقتي سر داره
نذاشتن هم صدايي رو بلد باشيم
نذاشتن حتي با همديگه بد باشيم
کتاباي سفيدو دوره مي کرديم
که فکر شبکلاهي از نمد باشيم
نگو رفت تا هزار آفتاب هزار مهتاب !
نگو کو تا دوباره بپريم از خواب !
بخون با من نترس از گوله ي دشمن
بيا بيرون بيا بيرون از اين مرداب
نگو تقواي ما تسليم و ايثاره
نگو تقدير ما صد تا گره داره
به پيغام کلاغاي سياه شک کن
که شب جز تيرگي چيزي نمياره
نخواب وقتي که هم بغضت به زنجيره
نخواب وقتي که خون از شب سرازيره
بخون وقتي که خوندن معصيت داره
بخون با من بيا تا من نگو ديره !
سکوت شيشه هاي شب غمي داره
ولي خشم تو مشت محکمي داره !!
عزيز جمعه هاي عشق و آزادي
کلاغ پر بازي با تو عالمي داره ...