طرفداری- این روزها با توجه به نیمكت نشین شدن ماریو گوتسه در بایرن مونیخ در بیشتر بازی های حساس این فصل، بسیاری از كارشناسان، مطبوعات و دوستداران فوتبال آلمان به این نتیجه رسیده اند كه انتقال وی از دورتموند به بایرن مونیخ در سال 2013 تصمیمی نادرست بوده است، اما چرا بر خلاف نظر آنها این انتقال تصمیمی كاملا منطقی و درست، همانند نیمكت نشین شدن وی در این مقطع حساس از فصل بوده است؟
نمی توان به گوتسه این اتهام را وارد نمود كه چرا دورتموند را به مقصد مونیخ ترك كرده و چنین انتقالی تاثیری منفی بر فوتبال وی بر جای گذاشته است، چون گوتسه در سال 2013 و به هنگام ترك دورتموند تمایل داشته خود را چه از نظر ورزشی و چه مالی به سطح بالاتری ارتقا دهد، اما اینكه وی این روزها در بایرن مونیخ نقش چندان مهمی بر عهده ندارد، نقشی كه توسط سران باشگاه به وی قول داده شده بود، در آن زمان هرگز قابل پیش بینی نبوده است.
در این میان می توان عملكرد گوتسه و آماری كه از او در مونیخ بر جای مانده را قابل دفاع و حتی مثبت ارزیابی نمود، وی در سن بیست سالگی به مونیخ منتقل گردید و در اولین فصل حضور خود در آلیانس آره نا با حضور در 27 بازی عملكردی خوب در زمینه گل زده و ارسال پاس منجر به گل از خود بر جای گذاشت، در فصل دوم حضور در مونیخ نیز گوتسه در بین بازیكنان مونیخ به جزء دروازه بان، از نظر بیشترین دقایق حاضر در میدان به چهارمین بازیكن برتر كادر تیم تبدیل شد.
با این وجود ماریو گوتسه در این سه فصل هرگز به چهره ای تاثیرگذار و یكی از ستون ها بایرن مونیخ تبدیل نشده و در این زمینه می توان حق را به منتقدین داد، چون در این مدت زمان پپ گواردیولا به عنوان سرمربی تیم به دیگر بازیكنان كادر خود اعتماد بیشتری داشته است. در چهار بازی نیمه نهایی لیگ قهرمانان در دو فصل گذشته، گوتسه تنها به عنوان بازیكن جانشین وارد میدان شده و در صورت راهیابی مونیخی ها به مرحله نیمه نهایی این رقابت ها در فصل جاری بار دیگر نیز چنین سرنوشتی ماریو گوتسه را تهدید خواهد نمود، اما بی تردید در این زمینه می بایست نوك حملات انتقادات را به سمت پپ گواردیولا و نه ماریو گوتسه وارد نمود.
پپ گواردیولا در حال حاضر بازیكنانی را در اختیار دارد كه می توانند بهتر خواسته های تاكتیكی وی را در زمین پیاده كننده و از انطباق بیشتری با سیستم و فلسفه گواردیولا برخوردار هستند، سیستم بازی پپ گواردیولا در دو فصل اول حضور خود در مونیخ به ویژه در فاز تهاجمی بسیار انعطاف پذیر بود و می توان ادعا نمود كه بعد از تجربیات تلخ دو فصل گذشته، تازه در این فصل بال های تهاجمی كناری تیم در فاز تهاجمی از اهمیت ویژه ای برای این سرمربی اسپانیایی برخوردار شده اند، به همین دلیل گواردیولا در این زمینه به تازگی ادعا نموده است كه برای سیستم خود نیازمند بازیكنان توانا و خلاق تهاجمی در كناره های زمین است. اما ماریو گوتسه هرگز بازیكن تهاجمی متخصص در كناره های میدان كه بتواند انتظارات گواردیولا را برآورده سازده به حساب نمی آید.
از نظر گواردیولا بازیكنان كناری تهاجمی می بایست در هنگام تصاحب توپ توسط تیم در كنار خط طولی زمین جهت تعریض نمودن منطقه بازی تیم باقی بمانند و با استارت های سریع خود تفاوت ها را رقم زنند، البته ماریو گوتسه نیز می تواند در چنین پستی نمایش هایی خوب از خود بروز دهد و این مسئله را در فصل 2010/11 در دورتموند به خوبی به اثبات رسانده است.، اما بی تردید وی در چنین پستی هرگز به خوبی بازیكنانی نظیر آرین روبن، فرانك ریبری، داگلاس كاستا و كینگزلی كومان نمی تواند باشد.
پست مورد علاقه گوتسه بازی در پشت سر مهاجم اصلی تیم و به عبارتی پست شماره ده می باشد، اما در سیستم مورد نظر پپ گواردیولا چنین پستی هرگز وجود ندارد و به همین دلیل گوتسه تنها می تواند در نقش یكی از بازیكنان تهاجمی اصلی تیم در بخش مركزی تیم به میدان رود. در این منطقه از میدان سه جای خالی وجود دارد كه بی تردید دو جای خالی به روبرت لواندوفسكی و توماس مولر تعاق خواهد گرفت و در جای خالی سوم نیز گواردیولا بسته به بازی حریف و تاكتیك های مورد نظر خود ترجیح می دهد از آرتورو ویدال و یا تیاگو آلكانتارا بهره گیرد. به ویژه اینكه آرتورو ویدال می تواند نقشی بسیار مهم در بالانس نمودن و ایجاد تعادل در تیم ایفا نماید و در هفته های اخیر به مهره ای بسیار كلیدی برای گواردیولا تبدیل شده است. از سوی دیگر باید اعتراف نمود كه این دو بازیكن از كیفیتی بالاتر در قیاس با گوتسه برخوردار هستند.
با این وجود می توان معترف بود كه ماریو گوتسه در فرصت های اندكی كه به وی اعطا شده هرگز نتوانسته خود را حتی در پست مورد علاقه خود به كادر فنی تیم اثبات نماید و تنها در این زمینه می توان وی را متهم نمود. اما انتقاد از گوتسه به این دلیل كه چرا وی مونیخ را برای ادامه فوتبال خود برگزیده، چرا به خوبی بازیكنانی نظیر مولر، ریبری، روبن یا لواندوفسكی نیست،چرا از ویژگی های جنگجویی نظیر آرتورو ویدال برخوردار نیست یا اینكه چرا گوتسه به آنچه كه شایستگی آن را داشته نرسیده چندان منطقی به نظر نمی رسد و به همین دلیل نمی توان انتقال وی از دورتموند به بایرن مونیخ در سال 2013 را تصمیمی نادرست دانست.