گنگ خواب دیدهنمیدونم چرا یاد این شعر افتادم،بد جور این شعر، با حال فعلی استاد مطابقت داره...
مرغ سحر ناله سرکن، داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرربار این قفس را بَرشِکَنُ و زیر و زِبَر کن
بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ، نغمهٔ آزادی نوع بشر سُرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک توده ∗ را پرشرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن∗
نوبهار است، گل به بار است، ابر چشمم، ژالهبار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نِگَهای تازه گل از این، بیشتر کن
مرغ بی دل شرح هجران مختصر، مختصر کن
سرت سلامت استاد...
#pray for shajarian master