تو همين حين اتفاقات اخير رو مرور مي كنم !!!!! مثل هميشه تراژدي ناگوار ديگه اي تكرار شد اما شايد نبايد از اين اتفاقات اين چند ساله ي اخير خيلي هم شاكي بود !!!!! چون اين مراسم ها كه هر ساله انيميشن وار و پيش تعيين شده برگزار مي شه جاي تو رو نه تنها تو قلب من كه تو دل و روح همه ي مادريديستا ها محكم تر و ماندگار تر مي كنه !
آره من بعد هر مراسم و عدم دريافت اين جايزه هاي پوشالي , به تو , به فوتبالت , به قدم هات , به پرتو ـه عسلي و گرم نگاهت كه مقاومت كوه يخ هم در براربرش غير ممكنه , به خنده هات , همون لبخند هايي كه باعث ميشه هر غمي رو تو عمقش به فراموشي بسپارم , به قطره اشكي كه گهگاهي زير چشم ها ي بلوريت رو خيس مي كنه و مي تونه دريايي از اشك رو به چشمهاي من راه بده , به دست هات كه با هر گره و مشتشون استحكام غرور و خواسته و هدفت رو تو سر هر كس فرو مي كنه , به گره ي ابروهات و اخمي كه از بي عدالتي ها رو صورتت خونه مي كنه , حتي به خط ها و طرح ها ي دوست داشتني و خاصي كه به هر نحو رو ي موهات خود نمايي مي كنه و شايد به درخشش نگيني كه لايق نشستن رو گوش توـــه آره به هر چيزي كه به هر نحو به تو ارتباط داره بيشتر از هميشه خيره مي شم , مجذوب مي شم ,نزديك مي شم و بيش از پيش علاقه مند !!!!!
من عقيده دارم فهميدن تو , ديدن تو و پروروندن عشق تو لياقت مي خواد و من هر لحظه براي لايق بودن در تلاشم !!!!! آره من تو درياي عشق تو غرق شدم و تا پيش از اين شايد هيچوقت نمي دونستم غرق شدن تا اين حد مي تونه لذت بخش باشه ,تا اين اندازه مي تونه احيا گر باشه !!!!!
خوش حالم و مي تونم به اين افتخار كنم كه چشم و گوش من از اون دسته چشم و گوش هاي مهر و موم شده اي نيست كه طاقت ديدن و شنيدن وصف جذابيت محض , تو ذره ذره ي وجودت و زيبايي ناب تو لحظه لحظه ي فوتبالت رو ندارند !!!!!
آره ! من احساس مي كنم نه كيلومتر ها و فرسنگ ها , نه مرز ها و سر زمين ها كه بين من و تو تنها فاصله اي به اندازه ي بازه ي زماني بين دو تپش قلبمه و اين يعني دوري من از تو برابره با نبود من ! آره تو , تو هر دم و هر نفس من خونه كردي , خونه اي كه خراب شدنش به قيمت زندگي منه !!!!!