طرفداری- تابستانی مملو از اتفاقات مختلف. ستاره ها، نه سوپر استار ها، آمدند و رفتند. صدای پرداخت پول در حسابهای بانکی به گوش میرسد. همیشه، خریدهای بزرگ اینچنین هستند، نه؟ نفرین شده در لحظات آخر با ته مزه بی مایگی که هرچقدر هم که بخرید، آن طور که باید به نظر درست نمیآید. در آخر اما همان اتفاقات تکراری همیشگی رخ میدهد.
با این حال، شاید روز آخر نقل و انتقلات (deadline-day)، یک اختراع بشری است برای اضافه کردن به هیجان و بی حواسی ما. در این هفته تلاش زیاد جرمین دفو برای یافتن یک باغبان که از آجیلهای خانهاش مراقبت کند، سوژه همه دنیا شد.
آره، ما به جرمین میخندیم و البته خبر تلاش زیاد شلوی برای یافتن یک آشپز تمام وقت را هم میخوانیم. با این حال دی بروین به سیتی میرود، جان استونز هنوز باورش نمیشود که چلسی اینقدر پول برای او خواهد پرداخت و همه این اتفاقات خنده دار است تا وقتی که...
ما در مییابیم که پول همه این اتفاقات را ما از جیب خود میپردازیم. چون آنها نیستند که پول میدهند، شما هستید. آره. خود شما. به سلامتی شما. این یکی به سلامتی شماست.
رقابت، همه چیز را ارزان تر و بهتر میکند. به جز وقتی که شما در انگلستان هستید. علت اصلی همه این اتفاقات این است که دو شرکت غول آسا به نامهای اسکای اسپورتز و BT اسپورت در اینجا هستند. همه این اتفاقات باعث شده خریدار آنچنان انتخابهای مختلفی نداشته باشد و باعث شده شما بیشتر بپردازید اما همان اندازه کیفیت دریافت کنید.
برنامه اولین بازیهای چمپیونزلیگ این فصل در BT منتشر شد. اینکه شما به چگونگی استفاده از BT اسپورت فکر کنید و هم زمان اسکای اکثر بازیها را در اختیار داشته باشد، به نظر کار گیج کنندهای است. لحظات کوتاهی از آگاهی هم احتمالا به ما دست میدهد. اما استرسهای عقد قرارداد و بستن سیمها به تلویزون شما باعث میشود شما زیر لب به عصبانیت و در حالیکه روی مبل لم دادید، به خود بگویید که:
"رقابت همه چیز را بهتر میکند!"
چند تا از جزئیات این ماجرا واضح است. اول اینکه غیر ممکن است که پول سال پیش را بپردازید و همان بازیها را امسال هم ببینید. حالا اگر بخوایید همین کار را بکنید، شما ماهی 20 پوند باید بیشتر از سال پیش به یکی از این دو کمپانی بپردازید. چند تخفیف ویژه برای کسانی که اولین بار BT اسپورت را میبینند، وجود دارد اما برای هواداران پر و پا قرص، هیچ سودی وجود ندارد. فقط و فقط ناراحتی، خرجهای بیشتر و این احساس که جنس سال پیش را به شما گران تر فروختند، وجود دارد.
ولی، چرا باید راه دیگری وجود داشته باشد. همیشه جای تعجب دارد که قراردادهای جدیدی تلویزیونی را ما با زرق و برق باز پخش میکنیم. دست دادن ها، زدن دست به پشت طرف مقابل، نگاههای خیره با کت و شلوارهای نو. در واقع حرف اصلی این قراردادهای جدید این است:
ما مفتخریم که اعلام کنیم که قرار است پول بیشتری از شما مردم بگیریم و به فوتبالیست ها، باغبان فوتبالیست ها، مدیر برنامههای متوسط، مالک باشگاهها و البته نگهبانان کاخهای خود بدهیم.
آن میلیاردهای که افزایش مییابد در واقع آنچنان هم سود مند نیست. این میلیاردها در واقع نشان از رقمی دارد که شرکتهای تلویزیونی قرار است در چند سال آینده از جیب شما کش بروند. آنها ابتدا صدای ناقوس را به صدا در میآورند، یک موسیقی غرور آمیز پخش میکنند، یک مجری خوش چهره را استخدام میکنند و با دست دیگر خود خیلی آرام دست را در جیب شما میکنند و جیبتان را میزنند. در چند هفته اخیر همین اتفاق در مورد کریکت هم افتد. کاری که BT اسپورت قرار است با پخش کریکت در انگلستان انجام دهد.
تنها راه توجیه این کار ها، بهتر شدن محصولی است که ما به دست میآوریم. قطعا فوتبال انگلستان در حال حاضر ثروتمند تر است اما این پول داری همزمان شده است با حضور 3 تیم انگلیسی در 6 سال اخیر در نیمه نهایی چمپیونزلیگ و عدم حضور هیچ سوپر استار بزرگی. نابغهای مانند رونالدو دیگر حضور ندارد. تنها چیز دیگری که شما میتوانید بگویید این است که نحوه پخش بهتر شده است اما کدام هنر، کدام عشق، کدام لذت در پخش بازیهای اسکای اسپورتز!
البته اضافه کنیم که BT اسپورت به گرد پای اسکای هم در نحوه پخش نمیرسد. رنگها و نورها به شکل عجیبی در آن شبکه افسرده است. شاید مایکل اوون به نظر یک کارشناس درجه یک باشد اما گوش دادن به او زمانی که وانمود میکند که میداند کلمات سنگینی که استفاده میکند به چه معنا است، درست مانند این است که به حرف بردار بزرگتر خودتان گوش دهید که نان صبحانهاش را کمی داغ تر از معمول گرم کردید و قرار است حیوان خانگی شما را دار بزند.
سوال واضح در اینجا این است که اصلا چرا از اول خود را به دردسر بیندازیم. چرا انتخاب مشتری را راحت نکنید که هر وقت خواست آن را خاموش کند. با این حال، نگاه نکردن این شبکهها با توجه به هزینه سنگینی که ما متقبل شدیم، کمی گران به پای ما تمام میشود آن هم در فرهنگ مالی و اجتماعی ما. رفتن به استادیوم شاید برای خیلیها معنای بالایی داشته باشد اما اینکه پس از این همه خرج نتوانیم بازیها را ببینیم، کمی کار را برای هضم آن دشوار میکند. پس ما همه چیز را وا میپیچیم، حرف میزنیم و دوباره با کلمه "رقابت" خود را مسخره میکنیم.
پس پولت را بده، قرارداد تلویزیونی ات را تمدید کن، کارت را بکش.
روی مبل میبینمتان.