طرفداري- با 190 سانتی متر قد، 83 کيلو وزن، پرش های بلند و ضربات قدرتمند؛ کريستين بنتکه کوچک ترين شباهتی به بازيکنانی نظير آدام لالانا، روبرتو فيرمينو، جردن آيب و فيليپه کوتينيو ندارد.
بين تمام اسطوره های باشگاه ليورپول که لب به تمجيد از خريد يکی از گلزن ترين مهاجمان ليگ برتر -برای مرتفع ساختن مشکل عديده گلزنی در فصل گذشته- گشوده بودند، جيمی کرگر قويا اعتقاد داشت که سبک بازی مهاجم بلژيکی با طرز تفکر برندان راجرز همخوانی ندارد. اين حرف ها در شرايطی مطرح شده بود که دور روز قبل از نهايی شدن اين انتقال، راجرز نسبت به آن اظهار بی اطلاعی کرده بود.
در بيرمنگام -به عنوان افراد شهری که در هر هفته بازی بنتکه را مشاهده می کردند- اين باور به طور عمده وجود دارد که او می توانست تلاش خود برای انتقال را، برای پيوستن به تيمی با جايگاه بالاتر در جدول معطوف کند. اما در ليورپول باور به اين شکل است که باشگاه بايد به سراغ مهاجمی می رفت که با سبک بازی تيم همخوانی بيشتری داشته باشد.
اما پاسخ به اين ترديد بسيار ساده است. او نيازی به همخوانی با سبک و سيستم و اين مسائل ندارد. بنتکه کسی است که گل ها را به ثمر می رساند. تمام هشت بازيکنی که در فصل گذشته برای ليورپول در خط حمله بازی کردند نشان دادند که اين تيم تا چه اندازه از نبود بازيکنی که بين دو بازيکن خط دفاعی حريف باقی بماند و فرصت طلب باشد، رنج می برد.
32.5 ميليون پوند برای اين انتقال پرداخت شد. شايد به خاطره خريد اندی کارول فکر می کنيد. اما باید در این بین مفهومی به اسم بازی گره خورده و نیاز به بازیکنی مانند بنتکه -برای استفاده از روش های متفاوت برای گلزنی- را در نظر گرفت. رابی فاولر، بنتکه را خرید مناسبی می دانست. با این وجود کرگر قویا اعتقاد دارد که بنتکه برای لیورپول نامناسب است. بهتر می دانم که شما را به "خدا" ارجاع دهم.
در ویلا و سال 2012، این مهاجم با کیفتی که کسی از آن خبر نداشت به خدمت گرفته شد. گفته می شد که او توانایی این را دارد که یکی از هر پنج فرصت گلزنی را به گل تبدیل کند. اما این چیزی نبود که هواداران در میدلندز دیدند. آن ها در همان بازی نخست مقابل سوانزی در سال 2012 بازیکنی را دیدند که دفاع سوانزی را نابود می کرد و پس از آن روز به روز بهتر و بهتر شد. به جرات می توان ادعا کرد که او در هر بازی عملکرد بهتری از خود نشان می داد.
بنتکه بازیکنی تنومند است که در پیکار هوایی موفق است. اما از سوی دیگر او کسی است که می تواند پشت به دروازه حفظ توپ کند. این می تواند پاسخگوی هر تردیدی در مورد کیفیت های وی باشد. با این حال یک نقطه ضعف در بازی بنتکه، ویلا را تا روز پایان آزار داد. این نقیصه، یارگیری درفاز دفاعی و روی ضربات شروع مجدد بود. راجرز شاید در این بین تلاش کند تا وضعیت او را در زمینه دفاعی بهبود ببخشد که آنگاه شاید باید به یک خرید سی و چند میلیونی دیگر از تیمی لیگ برتری فکر کرد که سراسر اشتباه پیش رفته است. اما این بار بی موهای بلند و براق.
شاید این خرید باعث شود که یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل فصل دفاع قرمزها فراموش شود. خط دفاعی. هرکسی در فوتبال می داند که برای موفقیت، باید پنج یا شش بازیکن موفق در عقب زمین داشته باشید که بتوانند توپ را از این ناحیه دور نگاه دارند. گل خوردن همیشه راحت تر از گل زدن است و لیورپول در فصل گذشته، 48 بار این کار آسان را انجام داد.
در آنفیلد این امیدواری وجود دارد که خرید ناتانیل کلاین باعث بهبود وضعیت دفاعی تیم شود. کلاین بازیکن خوبی با هیکلی ورزیده است که تفکری تهاجمی دارد. این در حالی است که هنوز مشخص نیست راجرز از سیستم سه دفاعه یا چهار دفاعه در عقب استفاده می کند. اما جدا از نفرات عقب، دفاع شامل نفرات هجومی تیم نیز می شود. بنتکه به طور طبیعی بازیکنی است که در نقطه کانونی تیم در خط حمله حضور دارد. خوب پس چه کسی دفاع می کند؟ روبرتو فیرمینیو که خود را در هوفنهایم به عنوان یک شماره ده مطرح کرد؟ یا فیلیپه کوتینیو؟
دنی اینگز توانایی خوبی برای تخریب و کمک به دفاع دارد. او در برنلی در کنارسم ووکس که خصوصیات مشابهی با بنتکه داشت، بازی کرد و آتقدر خوب کار کرد که به لیورپول منتقل شود. سوال جدیدی که پیش می آید این است که؛ آیا وقتی که دنیل استوریج به ترکیب بازگشت، می تواند اینگز را به نیمکت منتقل کند؟
نگاهی به چلسی و خرید رادامل فالکائو توسط ژوزه مورینیو بیندازید. مشخص است که این مهاجم کلمبیایی قرار نیست در کنار دیگو کوستا و در کنار ها به میدان برود. او یک بازیکن جانشین با خصوصیاتی تقریبا مشابه، خواهد بود. مورینیو کسی است که بازیکنان را دست چین می کند. او نیاز ندارد که کسی را جذب کند و بعد تصمیم بگیرد که از وی در کدام پست بازی بگیرد. این مشکلی است که به نظر می رسد راجرز هنوز از آن رنج می برد. خبر خوب این است که بنتکه در کمک به مربیان در راه حفظ شغلشان خوب است و برای دو فصل این کار را در مورد پل لمبرت و یک سال تیم شروود انجام داده است. باید نشست و دید که آیا او می تواند در زمینه کمک کردن به تیم در کار دفاعی نیز مثمر ثمر باشد و یا خیر.
کریستین بنتکه کیست؟ با او بیشتر آشنا شویم
