درست میگن "هیچ قلبی نمیتونه به محض گرفتار شدن تو دامشون به راحتی اونا رو از خودش بیرون کنه". هر چه بیشتر بگذره و بیشتر تو این عشق پیش بری چیزای زیادی رو میفهمی که بهت ثابت میکنه انتخابت درست بوده و احساس غرور میکنی.
اما چي شد که سر از "ايتاليا" در آورديم؟ سوءتفاهم نشه؛ منظور دلمونه!...
سيسيل و پالرمو با يه مشت آدمکش و لات و لوت بنام "مافيا" شدن يه لايک بزرگ تو زندگيمون! "يوونتوس" تورينم که باعث شد گوره خر بشه يکي از حيووناي محبوبمون! با آث میلان و ستاره های بزرگ و جام های رنگارنگش احساس غرور کنیم و با اینتر ویری و رونالدو و زانتی زندگی. با رم و گلادیاتور همیشه محبوبش توتی معنای وفاداری رو بشناسیم. با فیورنتینا و لاتزیو و ستاره های دوست داشتنیشون هم نوع دیگه ای از عشق های رنگی و ساده رو تجربه کنیم. و با قهرماني ايتاليا تو جام 2006 از فرط شوق موهارو ماشين کنيم اونم با شماره 4!!
شيفته "امپراطوري روم" شديم بعدش فهميديم مرکزش "ايتيلي" خودمون بوده! سر از سينما در آورديم, حدس بزنين با چي!؟ "آلپاچينو" و "پدرخوانده". يه ايتاليايي تو يه فيلم درمورد مافياي سيسيل! بعدشم که "دسيکا" با "دزد دوچرخه" و "فليني" با "هشت و نيم" و "تورناتوره" با "مالنا" ...
حتي اتفاقات ارزشمند ديگه ايم افتاد؛ هنر دوست شديم. از مجسمه سازي خوشمون اومد فهميديم "ميکل آنژ" مال "فلورانسه". شيفته نقاشي شديم گفتن "داوينچي" و "موديگلياني". "کليساي سن سباستين" و "برج پيزا" و "کلسيوم رم" هم بردمون تو حال و هواي معماري! ... در مورد "لامبورگيني" و فراري" ام که اصلا چيزي نگم بهتره! .
شیفته پیتزا و ماکارونی شدیم، گفتن مال ایتیلیه! شیفته اروپا و پیشرفتای خارق العاده ش شدیم؛ بهمون گفتن اروپا هر چی داره از رنسانسه؛ رنسانسم که میدونید مرکزش و آغازش از ایتالیا بود. شیفته آثار تاریخی شدیم، فهمیدیم تو ایتیلی پر از آثار تاریخیه، «پر از آثار تاریخی» شاید منظور رو خوب نرسونه، بهتره بگم (از قول یونسکو) بیشتر از نصف آثار تاریخی جهان تو ایتالیاست. پینوکیو رو یادتونه؟! میدونید ایتالیایی بود؟ مارکوپولو چی؟!
بزرگتر که شدیم گرفتار عشق شدیم، فهمیدیم ایتیلی خودمون میعادگاه عاشقا هم هس.. فرقی هم نداشت عشقمون زمینی باشه یا آسمونی. چون که اینجا همیشه برای هر دو جا بوده و هست. از واتیکان مقدس و کلیساهای بی شمار و معروف ایتالیا بگیر تا خونه رومئو و ژولیت در ونیز که هنوزم عاشقای زیادی را از سراسر دنیا به سمت خودش می کشونه.
میگن اینجا پر از مافیا و فساده به خصوص تو فوتبالشون؛ اما هنوز که هنوزه نفهمیدیم چطور پائولو روسی از قلب همین فساد و تبانی به اسطورگی تو جام رویایی 82 رسید و جام طلایی جهان رو بالای سر برد و ایتالیا چطور تو اوج رسوایی ننگین کالچوپولی به قهرمانی جهان تو خاک آلمان رسید؟!!
ما با جام از دست رفته و سرخم شده به پایین روبی باجو و گریه های اون بعد از ظهر نحس امریکا عاشق فوتبال و آتزوری شدیم نه با شادی های زودگذر ناشی از بالابردن یه جام بی ارزش! و همین کافیه تا بدونید طرفداران فوتبال ایتالیا همیشه متعصب ترین و باوفاترین هوادارن فوتبالی هستن، حتی اگه سال های سیاه بعد از 2006 تا ابد هم تداوم پیدا کنه.
آقا چيکار داري بعد يه مدت هم دريافتيم چقد شبيه ما ايرونيان! قيافشون، دغل بازيشون، خاله زنک بازيشون و ... کلي چيزاي ديگه و البته مستندات ديگه اي مارو قانع کرد که "ايتاليايي" جماعت آريائين نه اون آلمانياي بلوند! ... خلاصه پي برديم دليل رغبتمون به اين خطه از اروپا همانا اشتراک نژادي بوده!!!