آرزوم بود با من باشی هم سفر
تو مسیر عاشقیه زندگی
تو دنیا که هر روزش یه رنگیه
تنها توی دلیل دل بستگیم
هر جا میرم خیال تو با منه
سایه ت باهام همیشه قدم میزنه
چجوری بگم که باورت بشه
حال من و دوریت به من میزنه
من به امید تو نفس میکشم
کاری نکن نفسم بند بیاد
حالا که پیشتم دوستم داشته باش
شاید عمر من دیگه قد نداد
دلم میسوزه واسه احساسی که
مونده حالا بین زمین و هوا
از بس چیزی نمیگم و ساکتم
به حال من گریش گرفته خدا
***
هم سفر من حالا اشکام شدن
اشکایی که میبان رو صورتم
من چی میخواستم و آخرش چی شد
چیزی نمونده تموم شه فرصتم
خیلی نگران حال قلبمم
بدجوری درگیر تو و عشقتم
من به امید تو نفس میکشم
کاری نکن نفسم بند بیاد
حالا که پیشتم دوستم داشته باش
شاید عمر من دیگه قد نداد
دلم میسوزه واسه احساسی که
مونده حالا بین زمین و هوا
از بس چیزی نمیگم و ساکتم
به حال من گریش گرفته خدا