هر بار که صدای مهیب سقوط یک جرثقیل در سایتهای ساختمانی یا بنادر صنعتی شنیده میشود، انگشت اتهام به سوی اپراتور، شرایط محیطی یا خطای انسانی نشانه میرود. اما آیا این حقیقت ماجراست؟ آیا واقعاً سقوط ناگهانی این غولهای فلزی، صرفاً نتیجهی یک اشتباه اپراتوری است یا حقیقتی عمیقتر و تاریکتر در پشت پردهی این فجایع نهفته است؟
چیزی که طی سالها تجربه در صنعت ماشین آلات سنگین و نظارت بر قطعات جرثقیلها برایم روشن شده، این است که مشکل اصلی در قلب این حوادث نهفته است: کاهش کیفیت مواد اولیه، ضعف مهندسی در طراحی قطعات و تولید انبوه قطعات بیکیفیت که بازار را پر کردهاند. بسیاری از شرکتهای تولید کننده به جای استفاده از آلیاژهای مقاوم و استاندارد، برای کاهش هزینهها از مواد ارزان و فرآیندهای تولید غیر استاندارد بهره میبرند، و این یعنی یک سقوط از پیش تعیین شده.

جرثقیل هایی که دیگر مثل قبل ساخته نمی شوند
جرثقیلهای امروزی در ظاهر همان ساختار مستحکم نسلهای گذشته را دارند، اما درون آنها تفاوتی فاحش نهفته است. در گذشته، چرخ دندههای گیربکسهای جرثقیل از فولاد کروم-مولیبدن AISI 4340 (Fe-Cr-Ni-Mo) ساخته میشدند که دارای استحکام کششی بالا و مقاومت بینظیر در برابر سایش و خستگی مکانیکی بود. این فولاد، که به دلیل وجود کروم (Cr) و مولیبدن (Mo) توانایی حفظ سختی و چقرمگی را حتی در شرایط بارگذاری شدید داشت، حالا در بسیاری از کارخانههای تولید قطعات، جای خود را به فولادهای کم کربن و ارزان قیمت داده است. این تغییر، شاید در کوتاه مدت هزینههای تولید را کاهش دهد، اما در عمل، زمینه را برای شکست ناگهانی قطعات حیاتی فراهم میکند.
شفتهای گردان و بلبرینگهای اصلی، که در گذشته از فولاد AISI 52100 (Fe-Cr-Mn) با عملیات حرارتی دقیق تولید میشدند، اکنون در بسیاری از جرثقیلهای مدرن از آلیاژهای بدون سختی سطحی کافی ساخته میشوند. این تغییر باعث کاهش مقاومت آنها در برابر تماس نوردی و فشارهای دینامیکی میشود. به عبارت دیگر، قطعاتی که باید دهها سال دوام داشته باشند، حالا در کمتر از چند سال دچار سایش و شکست زودرس میشوند.

وقتی روغن نامناسب، قاتل خاموش سیستم می شود
یک حقیقت تلخ دیگر این است که بسیاری از سیستمهای هیدرولیک جرثقیلها دیگر با روغنهای استاندارد و باکیفیت کار نمیکنند. روغنهای هیدرولیک قدیمی که بر پایه پلیآلفااولفینها (PAO) و فسفات روی (ZnDTP) طراحی شده بودند، دارای ویسکوزیته پایدار و مقاومت عالی در برابر اکسیداسیون بودند. اما روغنهای امروزی، که در بسیاری از موارد از هیدروکربنهای ارزان قیمت با ناخالصیهای گوگردی بالا (S>0.5%) تولید میشوند، نه تنها باعث سایش زود هنگام قطعات داخلی پمپها و شیرهای کنترلی میشوند، بلکه در دمای بالا دچار شکست مولکولی شده و سیستم را از کار میاندازند.
در یکی از پروژههایی که نظارت آن را بر عهده داشتم، سقوط ناگهانی یک جرثقیل ۲۰۰ تنی بررسی شد. تحلیلهای فنی نشان داد که روغن استفاده شده در سیستم هیدرولیک دارای ناخالصیهایی بود که باعث ایجاد لایههای چسبنده روی سطوح داخلی پمپها و مسیرهای کنترل فشار شده بود. این انسداد ناگهانی باعث افزایش فشار در مدار و شکستن ناگهانی سیلندرهای کنترل بازو شد. در نهایت، سقوط جرثقیل، خساراتی جبران ناپذیر به بار آورد و مهمتر از همه، جان دو نفر از اپراتورهای این جرثقیل را گرفت.

تولید انبوه قطعات ارزان قیمت
مشکل فقط در طراحی یا متریال نیست. روند تولید انبوه قطعات نیز در سالهای اخیر دچار یک تغییر عمدی و نگران کننده شده است. در گذشته، بسیاری از قطعات کلیدی جرثقیلها تحت عملیات حرارتی دقیق مانند نیتروژندهی پلاسمایی (Plasma Nitriding) یا القای سطحی قرار میگرفتند. اما در بسیاری از قطعات امروزی، این عملیات یا به درستی انجام نمیشود یا به طور کامل کنار گذاشته شده است. نتیجه آن چیست؟ قطعاتی است که در ظرف چند ماه دچار شکست ساختاری میشوند.
یکی از قطعاتی که در بررسیهای میدانی مشاهده کردم، یک چرخ دنده اصلی سیستم گردان جرثقیل بود که به جای فولاد آلیاژی استاندارد، از چدن خاکستری با درصد کربن بالا (Fe-C-Si) ساخته شده بود. چدن، اگرچه در برابر فشار فشاری بالا مقاوم است، اما به دلیل شکنندگی ذاتی و نداشتن خاصیت انعطاف پذیری، در بارگذاریهای دینامیکی دچار شکست ناگهانی میشود. این نوع تغییرات در فرآیند تولید، بازی با جان و مال مصرف کنندگان است. در همین راستا، بازار لوازم یدکی لودر چینی نیز تحت تأثیر کیفیت مواد اولیه و فرآیند تولید است، به گونهای که برخی برندها همچنان از متریالهای استاندارد استفاده میکنند، درحالی که برخی دیگر قطعاتی با طول عمر بسیار پایین به بازار عرضه میکنند.

چرا برخی برندها هنوز به استانداردها پایبندند؟
با تمام این تغییرات نگران کننده، هنوز هم برندهایی هستند که کیفیت را فدای سود کوتاه مدت نکردهاند. شرکتهایی مانند دیزل کالا، همچنان از متریالهای استاندارد، فرآیندهای تولید دقیق و کنترل کیفی سخت گیرانه استفاده میکنند. تجربهی من نشان داده است که قطعات تولید شده توسط برندهای معتبر، ازنظر طول عمر و عملکرد، تفاوت قابل توجهی با محصولات ارزان قیمت بازار دارند.
در یکی از بررسیهای میدانی، مقایسهای بین دو نمونه بلبرینگ گردان جرثقیل از دو تولید کننده متفاوت انجام دادم. نمونهای که از دیزل کالا تهیه شده بود، از فولاد آلیاژی با درصد بالای کروم (Cr) و وانادیوم (V) ساخته شده بود، و حتی پس از ۶۰۰۰ ساعت کارکرد مداوم، هیچ نشانهای از فرسودگی نداشت. اما نمونه ارزان قیمت، که از فولاد کم کربن و بدون عملیات حرارتی مناسب ساخته شده بود، در کمتر از ۱۲۰۰ ساعت، نشانههای شدید سایش و تغییر شکل سطحی را نشان داد.
جدای از برند دیزل کالا، معمولا وبسایتهای فروشگاهی و واسط معتبری همچون ترب، ایران تجارت، دیوار، بفروش، دیجی کالا و... به دلیل استانداردهای بالایی که در معرفی برندها دارند میتوانند مرجع خوبی جهت تشخص یک شرکت معتبر از نامعتبر باشند.
در نهایت
زمانی که یک جرثقیل سقوط میکند، انگشت اتهام معمولاً به سمت خطای انسانی یا شرایط محیطی نشانه میرود. اما حقیقت این است که در بسیاری از موارد، ریشهی این فجایع، استفاده از قطعات بیکیفیت و تغییر در استانداردهای مهندسی است. تولید کنندگانی که برای کاهش هزینهها، از مواد ارزانتر، فرآیندهای تولید نامناسب و آزمایشهای کنترل کیفی غیراستاندارد استفاده میکنند، درواقع با جان و مال مردم بازی میکنند.
اما هنوز هم برندهایی مانند دیزل کالا نشان دادهاند که کیفیت واقعی هنوز در دسترس است. انتخاب صحیح قطعات، استفاده از متریالهای استاندارد و اعتماد به تأمین کنندگان معتبر، تنها راه جلوگیری از این فجایع صنعتی است.