اختصاصی طرفداری | اوه خدای من... چه موقعیتی را از دست داد! باورم نمیشود. دوستم با دهان باز حیران مانده!
همین حالا شاهد یکی از بدترین موقعیتهای از دسترفتهی این فصل بودیم.
توپ روی نقطهی پنالتی به کارلوس بالبا میرسد و فقط کافی است آن را به چارچوب دروازه شلیک کند اما حدستان درست است! او توپ را به بالای دروازه کوبید و باعث خشم و نارضایتی مربیاش، فابیان هورتسلر شد. این شانس از دسترفته در دقایق پایانی میتوانست برایتون را در مکان پنجم، دقیقاً در جایگاه سیتی قرار دهد!
چطور این موقعیت را از دست داد؟ نمیدانم!
بدون شک، از زمان کسب سهگانه، چیزی در منچسترسیتی تغییر کرده است. انگار بازیکنان و هواداران فقط منتظر پایان این فصل هستند. فقط ۹ بازی باقی مانده تا این رنج و عذاب تمام شود. هیچ تیمی تحت هدایت پپ گواردیولا تاکنون در یک فصل این تعداد گل دریافت نکرده است، ولی حالا پس از دریافت دو گل دیگر از برایتونِ آماده، آمار گلهای خوردهی آنها به ۴۰ رسیده است.
حریفان از ضعفهای سیتی نهایت استفاده را میکنند، درحالیکه مهاجمان این تیم قادر به اجرای درست پاسهای نهایی نیستند اما بدتر از همهی اینها، یک رکود عجیب در ورزشگاه اتحاد موج میزند. ورزشگاهی که تنها ۲۴ ساعت قبل از یک بازی بسیار مهم در مسیر کسب سهمیهی لیگ قهرمانان، تقریباً در تمام بخشهای خود صندلیهای خالی داشت، درصورتیکه برخی از بلیتها با قیمت ۷۰ پوند فروخته میشدند.
اما مشکل فقط قیمت بلیتها و بیتفاوتی هواداران مطرح نیست، بلکه نیروهایی در تضاد با یکدیگر عمل میکنند و باعث میشوند بعدازظهرهایی مثل این، واقعاً دشوار و خستهکننده باشند؛ اگرچه خود مسابقه بسیار تماشایی بود.
اتحاد در بیشتر طول مسابقه فضایی بیروح داشت و تنها در لحظاتی کوتاه جانی میگرفت، درحالیکه سیتی نیاز به حمایت پرشور هوادارانش داشت. از طرفی، هواداران هم نیاز به چیزی دارند که آنها را به هیجان بیاورد. و در پایان، نتیجهی بازی باز هم باعث بیتفاوتی شد؛ میتوانست بهتر باشد، اما بهطور حتم، با شوتهای برایتون، میتوانست بسیار بدتر از این هم باشد.
با این وصف، سیتی همچنان در ردهی پنجم است و سهمیهی لیگ قهرمانان همچنان در دسترس. نکتهای که نباید فراموش کرد این است: چندین باشگاه بزرگ در شرایط مشابه، افت و سقوط بسیار سختتری را تجربه کردهاند، اما آنچه در اینجا شاهد آن بودیم، نمایشی فاقد هرگونه هدف مشخص، همراه با سردرگمی و بیانگیزگی بود.
همهچیز بهاندازهی کافی خوب شروع شد. ارلینگ هالند با فریب دادن بارت فربروخن در دقیقهی ۱۱، بار دیگر تاریخسازی کرد و به سریعترین بازیکنی تبدیل شد که به ۱۰۰ گل و پاس گل در لیگ برتر میرسد.
او این رکورد را در ۹۴ بازی ثبت کرد، شش بازی زودتر از آلن شیرر، و رکورد ۳۹ سالهی او را فرو ریخت. پیش از این، آلن شیرر، از بهترین مهاجمان و گلزنان تاریخ فوتبال انگلستان، رکورد سریعترین بازیکنی را در اختیار داشت که به ۱۰۰ گل و پاس گل در لیگ برتر انگلیس رسیده است. او این رکورد را در صدمین بازی خود در این رقابتها در سال ۱۹۹۴ به ثبت رساند اما ارلینگ هالند تنها در ۹۴ بازی به این نقطه رسید.
ستارهی مصری لیورپول، محمد صلاح، و بازیکن بزرگ سابق منچستریونایتد، اریک کانتونا، هرکدام برای رسیدن به ۱۰۰ مشارکت در گل به ۱۱۶ بازی نیاز داشتند. هالند پس از سوت سایمون هوپر برای خطای آدام وبستر روی ساوینیو، دو دقیقهی کامل منتظر ماند. روبن دیاز توپ را برای هالند نگه داشت و با محافظت از نقطهی پنالتی، مانع از نزدیک شدن بازیکنان برایتون شد.
هرچه دوست دارید بگویید، وایکینگ نروژی ماشین گلزنی است!
اما برتری سیتی فقط ۱۰ دقیقه دوام داشت. نیکو گونزالس در فاصلهی حدود ۲۵ یاردی دروازه مرتکب خطا شد و پرویس استوپینیان ضربهی آزاد را به سمت تیرک سمت راست استفان اورتگا فرستاد. اورتگا تصور میکرد توپ به بیرون میرود و بیتفاوت به سمت دیگر حرکت کرد، اما ناگهان دید توپ به چارچوب دروازه برخورد کرده و بلیت ورودی را گرفته است!
دوباره بینظم و پر اشتباه؛ این تنها حالتی است که این روزها گواردیولا نظارهگر گل خوردن تیمش مینشیند. اکثر این گلها قابل اجتناب هستند و برتریهایی که بهسادگی هدر میروند.
گل زیبای پرویس استوپینیان به منچسترسیتی
پیش از آن، کائورو میتوما دقایقی قبل گلی به ثمر رسانده بود که به دلیل خطا روی اورتگا مردود اعلام شد؛ گلی که در پایان یک حرکت راحت و روان به دست آمد، حرکتی که از بیتوجهی ساوینیو به پرسینگ عمر مرموش در یکسوم دفاعی حریف آغاز شده بود.
مرموش تازهوارد مانند کسی بازی میکرد که از اطرافیانش خشمگین و ناامید است و گویی تصمیم گرفته خودش بهتنهایی کارها را حلوفصل کند. گواهی این موضوع گل او بود. ضربهی محکم و پرقدرت او شش دقیقه پیش از پایان نیمهی اول، به دروازه بوسه زد و برتری را به سیتی بازگرداند.
مانند گل نخست، این بار هم فشار گونزالس در میانهی میدان نقش کلیدی داشت. ایلکای گوندوعان توپ را به مارموش رساند و او بدون لحظهای تردید، توپ را با شدت هرچه تمامتر بهسوی دروازه شلیک کرد. سپس با حالتی نیمهتهاجمی سعی کرد تماشاگران را به وجد بیاورد.
عمر مرموش؛ باانگیزه و دلی پرگل خود را به ثمر رساند
ساوینیو تا این لحظه دو فرصت طلایی را از دست داده بود و همچنان سوالات زیادی دربارهی کیفیت کار او وجود دارد. در همین حال، شوت والی گوندوعان با نوعی حسرت و ناامیدی از کنار دروازه به بیرون رفت. یانبوکا مینته و ژائو پدرو نیز فرصتهای خوبی را برای برایتون، فقط به خاطر دفاع خسته و از هم گسیختهی سیتی، به دست آورده بودند که آنها را به هدر دادند. در واقع، یوشکو گواردیول خودش پدرو را در موقعیت گل دوم قرار داد.
فابیان هورتسلر، در حالی که با گواردیولا در کنار زمین بهشکل پرحرارت اختلافنظر داشت، برایتون را به شکلی منظم و دقیق برای بهرهبرداری از ضعفهای سیتی آماده کرده بود، اما تیمش فرصتهای زیادی را از دست میداد. حرکات پرتکاپوی مربی جوان آلمانی و اشارات پیدرپی او نشان میداد؛ او خوب میدانست هر سه امتیاز این بازی قابل دستیابی هستند.
تنها سه دقیقه پس از آغاز نیمهی دوم، تیم او دوباره بازی را به تساوی کشاند و باز هم گل مساوی به لطف مهماننوازی میزبان به دست آمد!
عبدالقادر خوسانوف پس از یک ضربهی کرنر در خروج از محوطهی جریمه کند عمل کرد و همین باعث شد ضربهی سر آدام وبستر توپ را به منطقهی خطر بفرستد. جک هینلشوود با چرخشی سریع ضربهای زد و توپ پس از برخورد به مدافع ازبکستانی، اورتگا را کاملاً فریب داد و با تغییر مسیر، بهآرامی از خط دروازه گذشت، دقیقاً بهآرامی، همان اندوه و تراژدی آهستهای که سراسر این فصل سیتی را در بر گرفته است.

سیتی هنوز هم موقعیتهای کافی ایجاد میکرد، قبل از اینکه برایتون به لحظهای برسد که میتوانست بازی و ۳ امتیاز را، مثل خیلی تیمهای دیگر در این فصل برابر سیتی، از آنِ خود کند.
این همان لحظهای بود که با تماشای آن باورم نمیشد! اگر بدترین نباشد، مسلماً در میان بدترین فرصتهای از دست رفته فصل جای خواهد گرفت.
کارلوس بالبا، بازیکنی که سیتی پیشتر عملکرد او را زیر نظر گرفته بود، ۷۰ متری در زمین دوید تا در ضدحملهی تیمش شرکت کند. او با جایگیری بینقصی ارسال پدرو را در اختیار گرفت... دروازهی اورتگا کاملاً باز بود، اما ضربهاش به شکلی عجیبوغریب از بالای دروازه به بیرون رفت. هنوز هم باورم نمیشود.
پذیرایی، دستودلبازی و مهماننوازی سیتی نقصی نداشت. فقط برایتون میزبان قدرشناسی نبود.