به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد درگذشت Dixie Dean، نگاهی میندازیم به سرگذشت این فوتبالیست بزرگ فوتبال انگلیس و باشگاه اورتون...
امروز در سال 1980 دیکسی دینِ بزرگ درگذشت. ممکن است بسیاری امروز او را نشناسند و به همین دلیل ما اینجا هستیم ...
نام ویلیلام رالف دین
شماره پیراهن 9
موقعیت مهاجم مرکزی
ملیت انگلیسی
متولد شد برکنهد مرزیساید
تاریخ تولد 22 ژانویه 1907
ارتفاع ۱٫۷۸
ملحق شد مارس 1925
پیوست از ترانمر روورز
زیر امضا کرد تام مک اینتاش (منشی باشگاه)
هزینه انتقال 3000 پوند
اولین v Arsenal (a)، 21 مارس 1925
اورتون را ترک کرد برای شهرستان نوتس، مارس 1938 (3000 پوند)
درگذشت 1 مارس 1980 (در گودیسون پارک)
باشگاه های قبلی ترانمر روورز

ویلیام دین از نام مستعار خود، "دیکسی" که گفته میشود توسط هم تیمیهایش در اورتون به دلیل موهای بسیار مجعد و وزش مانند بردگان سیاهپوست جنوب آمریکا به او دادهاند، بدش میآید. او ترجیح می داد به دوستانش به عنوان ویلیام یا بیل شناخته شود.
با نام مستعار یا بدون نام مستعار، دین یکی از بهترین ادعاها را دارد که بزرگترین اورتونی است. درست است، افراد دیگری مانند تد ساگار ، برایان لابون ، نویل ساوتال و ... به دلایل مختلف - هاوارد کندال هستند که همگی ادعاهای بسیار خوبی دارند، و در حقیقت نمی توان گفت که چه کسی بهترین است. اما باشگاه همیشه بهترین گلزنان را در تاریخ خود میداشت. ممکن است تامی لاتون بازیکن باکیفیتی باشد و گری لاینکر تیراندازی پرکار، اما هیچ یک به اندازه دین تعداد بازیهای زیادی برای اورتون انجام نداده و مهمتر از همه، هیچ یک در یک فصل لیگ دسته اول 60 گل به ثمر نرسانده است.
بعید است که این رکورد قابل توجه هرگز شکسته شود. شاید تعجب آور نباشد که اورتون در آن فصل قهرمان شد، اما به خاطر این واقعیت نیست که آنها در فصل 1927-1928 در صدر لیگ دسته یک قرار گرفتند که کسی آن دوره را به خاطر می آورد. در واقع، دین برای رفتن به بازی نهایی در خانه با آرسنال، به یک هت تریک نیاز داشت تا رکورد لیگ را از جورج کامسل از میدلزبورو که تنها یک فصل قبل 59 بار در بخش دو گلزنی کرده بود، بگیرد. نیازی به گفتن نیست که او آن را دریافت کرد و باعث خوشحالی جمعیت گودیسون شد.
رکورد کلی دین برای اورتون خارقالعاده است، آن فصل 60 گل اوج دوران 13 ساله در باشگاه پس از خرید او از ترانمر روورز در مارس 1925، که باعث شد او در 399 بازی لیگ 349 گل به ثمر برساند. او در آن فصل رکوردشکنی 1927-1928 عنوان قهرمانی لیگ را به دست آورد، اما به طور قابل توجهی در تیمی بود که دو سال بعد به دسته دوم سقوط کرد - هنوز هم در 25 بازی 23 بار گلزنی کرد. در سالهای 1930-1931، اورتون با 37 گل دین، مستقیماً به دسته یک صعود کرد و دین در 12 بازی متوالی لیگ گلزنی کرد - یک رکورد شکست ناپذیر دیگر
فصل بعد، اورتون به یکی از معدود باشگاههایی تبدیل شد که در فصلهای متوالی عناوین دسته دوم و اول را به دست آورد. دین دوباره بیداد کرد و در آخرین فصل واقعا پربار خود 45 گل به ثمر رساند. حتی پس از آن نیز با سرعت بسیار قابل قبولی گل زد. در 1932-1933 او در شش بازی پنج گل به ثمر رساند که اورتون قهرمان جام حذفی شد، یکی از آنها در فینال بود که منچسترسیتی 3-0 شکست خورد - زمانی که دین اولین بازیکن تاریخ شد که شماره 9 را بر روی پیراهنش پوشید. زمانی که در سال 1938 او را ترک کرد و به ناتس کانتی پیوست، با مجموع 377 گل بهترین گلزن باشگاه بود. زننده بیشترین هت تریک برای اورتون (37)؛ و بالاترین گلزن در مسابقات دربی مرسی با 19 گل.

اگر از ویلیام دین می پرسیدند که دوست دارد هنگام مرگ کجا باشد، احتمالاً می گفت "گودیسون پارک". و چنین شد که در سال 1980 در یک مسابقه دربی از دنیا رفت. سوابق او با او به قبر رفت. دو نفر از این سه نفر هنوز با او هستند. یان راش در دربی های مرسی گل های بیشتری به ثمر رساند، اما برخی از آنها در مسابقاتی غیر از دیدارهای لیگ و جام حذفی بودند. هیچ بازیکنی از اورتون به رکورد زدن در این باشگاه نزدیک نشده است و احتمالاً هرگز نخواهد توانست. بدون تغییر اساسی در قوانین، بعید است که هیچ بازیکنی در یک فصل لیگ بیش از 60 گل به ثمر برساند.
چه موقعیتی در یک تیم فوتبال شما را هیجان زده می کند؟ آیا این دروازه بان، هافبک میانی است؟ هافبک یا وینگر؟ فکر میکنم اکثر مردم پاسخ «فروارد وسط» را میدهند، مردی که گلهایی را به ثمر میرساند که در فوتبال پیروز میشوند.
ما بهعنوان اورتونیاییها، زمانی بهترین مهاجم مرکزی را در تیم خود داشتیم. اگر از هر اورتونی بپرسید که بازیکنی است که باعث می شود به شما افتخار کند که با باشگاه بزرگ ما ارتباط دارید، تنها یک نام وجود دارد که دل شما را به درد می آورد وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو بهت افتخار میکنی از هر اورتونیایی بپرسی ویلیام رالف دین – که در میان تودهها با محبت به عنوان «DIXIE» شناخته میشود – اما فقط بیل برای دوستان نزدیکش. هر پدر و مادری که فرزند خود را به عنوان یک اورتونی بزرگ کرده است، با تب و تاب و با افتخار از کارهای افسانه ای این مرد بزرگ می گوید، او بسیار خوب بود.
آقا و خانم دین 15 سال بود که ازدواج کرده بودند و در بیرکنهد زندگی می کردند. آنها در آن زمان چهار دختر داشتند، اما در 22 ژانویه 1907 پسری که آنها امیدوار بودند متولد شد. ویلیام رالف را کریستین کرد - دو نام تقریباً در سالهای بعد فراموش شد - اما نام خانوادگی، دین.
ویلیام جوان در 11 سالگی به بورستال رفت! - داوطلبانه، از آنجایی که مدرسه امکانات فوتبال بهتری داشت - ورزشی که او دوست داشت. او در دوران مدرسه برای کمک به شیرفروش محلی شغلی پیدا کرد. این امر مستلزم آن بود که او در ساعت 4 صبح، هفت روز در هفته از خواب بیدار شود و شیرهای سنگین را بلند کند، که به شکل گیری هیکل باشکوه او کمک کرد.
درست قبل از شروع جنگ جهانی اول، پدر ویلیام او را به دیدن تیم مورد علاقهاش در مرسی برد. پیوند و عشق تیم ما برای همیشه مهر و موم شد. به عنوان یک دانش آموز، او بسیار پراحساس بود - خیلی خوب، از او خواسته شد در تیم های بزرگسالان بازی کند. او دیوانه فوتبال بود او یک بار با وسواس، خواهر نوزادش را برای قدم زدن با کالسکه در کنار بیدستون هیل بیرون آورد، جایی که از او برای بازی در یک بازی فوتبال دعوت شد (کالسکه یک تیر دروازه بود). تا غروب بازی کردند بعد از بازی به خانه رفت و کالسکه را فراموش کرد. او به عقب دوید تا متوجه شود خواهر نوزادش سالم است و هنوز خواب است.
دین جوان در ۱۴ سالگی مدرسه را ترک کرد تا به عنوان شاگرد دیگساز در کارفرمایان پدرش، ویرال ریلوی، کار کند. او توسط پنسبی مشاهده شد و تا 16 سالگی برای آنها بازی کرد. سپس ترانمیر او را متقاعد کرد که امضا کند. دین یک شرط داشت - اینکه آنها یک کیت جدید برای Pensby تهیه کردند، اما بعداً از آن معامله سرپیچی کردند.
بعداً، دین فکر کرد که منشی وقت ترانمر هیچ علاقه ای به او به عنوان یک شخص ندارد، بلکه فقط قصد دارد از او بهره برداری کند و از یک معامله نقل و انتقالات پول دربیاورد. دیکسی مردی اصولی بود و برای افرادی که اصولی نداشتند وقت نداشت. دین در ابتدا نام "Digsie" را به دلیل حفاری شدیدی که به سایر بازیکنان در بازی تگ می داد، انتخاب کرد. نام "دیکسی" توسط طرفداران Tranmere به دین داده شد، زیرا موهای مجعد ضخیم جت سیاه و سفید او - نه یک نام نژادپرستانه بلکه شباهت به موهای رنگ شده، از این رو نام "Dixie" است. صادقانه بگویم، بیل دین این نام مستعار را دوست نداشت.
دین هفته ای 4 5 پوند حقوق می گرفت - دستمزد معمولی برای یک بازیکن حرفه ای دسته سوم. اما هنوز پول زیادی در مقایسه با حقوق عادی کارگران در آن زمان. دیکسی میتوانست با هر دو پا بازی کند و توانایی سر زدن قابلتوجهی داشت که به ندرت تا به امروز شبیه به آن است. یک سوم تمام گل های او با سر به ثمر رسید.
دیکسی میتوانست با ضربه محکمتری به توپ ضربه بزند. او مانند مایک تایسون گردن و قدرتی بر گردن داشت. او یک همه کاره خوب در ورزش بود. گلف و کریکت او به ویژه در آنها عالی بود. در تاریخ بعد، او حتی در طول فصل نزدیک در آمریکا بیسبال بازی کرد. سرعت او خارق العاده بود و خواندن او از بازی بی تفاوت بود. او می توانست مانند یک وینگر دریبل بزند، او یک فوتبالیست کامل بود
دیکسی فقط با یک توپ بازی کرد - کاملاً به معنای واقعی کلمه. در طول روزهایش در ترانمر، یک هافبک میانی روچدیل با لگد به جواهرات تاج او زد و متعاقباً برای یک عمل جراحی ظریف به بیمارستان منتقل شد. در حالی که در Tranmere، شهرت دین جوان افزایش یافت. او یک ستاره واقعی بود که هر جا که بازی می کرد، جمعیت را جذب می کرد. پانزده هزار نفر برای تماشای گلزنی های او به پارک پرنتون می رفتند. در فصل 1924-1925 با ترانمر، او 27 گل از مجموع 44 گل خود را به ثمر رساند. بسیاری از تیم های بزرگ دسته اول برای جذب دیکسی وارد میدان شدند، اما تنها یک باشگاه وجود داشت که او می خواست برای آن بازی کند: اورتون اف سی .
در سال 1925 رویای دیکسی محقق شد. تام مکاینتاش، وزیر وقت اورتون، به خانه دین آمد تا از او بخواهد با باشگاه دوران کودکیاش قرارداد ببندد. اما دیکسی در آن زمان حضور نداشت. وقتی از مادرش که تماس گرفته بود فهمید، دوید تا با آقای مکاینتاش در هتل وودساید ملاقات کند تا در مورد شرایط صحبت کنند. دیکسی دریغ نکرد - او آنجا و سپس برای یک باج پادشاه در آن زمان قرارداد امضا کرد - 3000 پوند. وزیر Tranmere به دین قول داده بود که 10٪ از هر گونه حق امضا را دریافت کند، اما او فقط 30 پوند دریافت کرد. 30 پوند به مادرش داده شد و او نیز به نوبه خود آن را به بیمارستان محلی اهدا کرد - این نوع مردم بودند. اما حداقل دیکسی آرزوی صمیمانه دوران کودکی خود را داشت - او قرار بود برای اورتون بازی کند.
در آن زمان، اورتون در به کار بردن ظرافت و هنر در بازی شهرت پیدا کرده بود. توانایی تولید بازی با استاندارد بسیار بالا. آنها فارغ از اینکه در کجا بازی کردند و هر چقدر هم که در جدول لیگ بد قرار گرفتند، همیشه توانستند به فوتبالی با بالاترین درجه علمی خدمت کنند. اورتون همیشه در زیارتگاه هنر و علم عبادت می کرد و هرگز استانداردهای بازی را که برای رسیدن به آن در نظر داشت را فراموش نکرد. (چقدر اوضاع تغییر کرده است
هنگامی که دین جوان برای اولین بار به اورتون آمد، علیرغم دستمزد هنگفتی که داشت، او بازیکن اول نبود تا اینکه در یک بازی ذخیره 7 گل به ثمر رساند و دیگر نمی توان از او چشم پوشی کرد. دیکسی اولین بازی خود را برای اورتون مقابل آرسنال در مارس 1925 انجام داد. در اولین فصل کامل خود، 32 گل در 38 بازی به ثمر رساند. او بعد از آن اولین نام در برگه تیم بود!
سپس ما تقریباً افسانه خود را از دست دادیم. در ژوئن 1926، دیکسی دوست دخترش را با موتور سیکلت خود به شمال ولز برد. در حالی که در امتداد جاده سنت آساف رانندگی می کردند، با یک موتور سیکلت با دو مرد تصادف کردند. همه به جز دختر به شدت مجروح شدند. به دیکسی گفته شد که دیگر هرگز فوتبال بازی نخواهد کرد...
فقط 15 هفته بعد، او ثابت کرد که پزشکان اشتباه می کنند و دوباره برای اورتون محبوبش فوتبال بازی می کند. دین فک شکسته و جمجمه اش شکسته بود. صفحات فلزی برای کمک به ترمیم جمجمه قرار داده شد. اما بعداً حذف شدند و افسانهای که هنوز در ذهن او وجود داشت را از بین بردند.
او در حین بهبودی در بیمارستان، به انتقال اجساد به سردخانه کمک کرد. یک روز، دین جوان را پیدا کردند که از شاخه ای به شاخه دیگر در درخت سیب تاب می خورد و میوه های تازه رسیده را برای بیماران و کارکنان بیمارستان جمع آوری می کرد. دکتر در حال عبور به دین نگاه کرد و گفت: "اگر می توانی این کار را انجام دهی، می توانی به تمرینات آبی ها برگردی."

دیکسی دوباره پیراهن آبی سلطنتی را بر تن کرد و تا پایان فصل بازی کرد و در 27 بازی 21 گل به ثمر رساند. سپس آن فصل بسیار ویژه فرا رسید: 1927-28 - نقطه برجسته کل دوران حرفه ای دیکسی دین. در تمام تاریخ فوتبال، هیچ داستانی نمی تواند با شاهکارهای دیکسی در آن فصل جادویی برابری کند.
همه چیز به آرامی شروع شد. در سه بازی اول، دیکسی در هر بازی یک گل به ثمر رساند. بازی دوم مقابل میدلزبورو تازه ترفیع یافته بود که جورج کامسل را در اختیار داشت - مهاجم مرکزی بزرگ دیگری که به تازگی 59 گل در رقابت های صعود خود به ثمر رسانده بود و رکورددار گلزنی در لیگ بود. در شش بازی بعدی، دیکسی 14 گل به ثمر رساند که 5 گل در مقابل منچستریونایتد بود
پس از 13 بازی، اورتون 44 گل به ثمر رسانده بود که دیکسی 23 گل را به ثمر رساند. این عمق رکود بزرگ بود، اما سوء استفاده های دیکسی کشور ورزشی را مجذوب خود کرد. هر جا اورتون می رفت، دروازه ها بالا می رفتند تا این نابغه مردی را ببینند - که در آن زمان فقط 20 سال داشت.
در طول دوره کریسمس 1927، اورتون بیش از 1000 مایل را با قطار طی کرد و در یک هفته چهار مسابقه انجام داد. تا 2 ژانویه 1928، دیکسی 37 گل به ثمر رسانده بود - فقط یک گل برای برابری با رکورد باشگاهی برتی فریمن که 38 گل برای اورتون در یک فصل بود.
در 7 ژانویه 1928، دیکسی رکورد باشگاه فریمن را با دو گل در شکست 3-1 بورو شکست (با اخراج دو بازیکن - در آن روزها چیزی شنیده نشده بود!). حالا به رکورد بعدی رسید: رکورد گلزنی در بخش یک با 43 گل که توسط هارپر بلکبرن در فصل 26-1925 به ثبت رسید. بیل دین فاصله کوتاهی را از استنلی پارک تا آنفیلد طی کرد تا با این رکورد برابری کند و مقابل لیورپول هت تریک کرد.
در آن روزها، دیکسی شب قبل از بازی دربی بسته ای را برای دروازه بان قرمزها، الیشا اسکات، ارسال می کرد که حاوی یک بطری آسپرین و یک یادداشت بود: "شب خوب بخواب - فردا آنجا خواهم بود" امضا شده، بیل دین. هنگامی که دیکسی در آنفیلد گل می زد، به سمت کپ می چرخید و در حالت ماتادور به زیبایی تعظیم می کرد.
دیکسی اکنون 43 گل به ثمر رساند، با 13 بازی مانده به بازی و 17 گل دیگر برای شکستن رکورد کامسل - کار آسانی نبود. دفاع ها صرفاً روی دیکسی متمرکز می شد، گاهی اوقات غیرمنصفانه. او مرکز توجه در سراسر کشور بود.
در آن زمان، هادرزفیلد تاون برای دبل می رفت - آنها 9 بازیکن بین المللی در تیم خود داشتند. در اواسط ماه مارس، اورتون با چهار امتیاز از آنها عقب بود (فقط دو امتیاز برای یک برد، آن موقع، یادتان باشد!) و دیکسی چهار بازی گل نزده بود! 9 بازی دیگر در لیگ باقی مانده است و دیکسی به دلیل دعوتهای بینالمللی فقط در 7 تای آنها میتوانست بازی کند... آیا باز هم میتواند غیرممکن را انجام دهد؟ او در 7 بازی به 17 گل نیاز داشت... به هیچ وجه
24 مارس، دیکسی با زدن دو گل در تساوی 2-2 مقابل دربی، رکورد دسته یک را شکست و در مجموع 45 گل به ثمر رساند. ایستر نسبت به اورتون مهربان بود - آنها در چمپیونشیپ با یک امتیاز از هادرسفیلد عقب افتادند و نزدیک به 50000 نفر در گودیسون در جمعه خوب ظاهر شدند تا ببینند اورتون با دو گل دین دیگر بلکبرن را 4-2 شکست داد.
اورتون در روز شنبه با بوری به تساوی رسید و دین تنها گل را به ثمر رساند - مجموع او 48 بود و تنها پنج بازی باقی مانده بود. اما اورتون از نظر میانگین گل در صدر لیگ بود. یک هفته بعد در دیدار با شفیلد یونایتد، اورتون با دو گل دین به پیروزی 3-1 رسید و از 35 بازی، اورتون را 50 کرد. مطمئنا حتی دیکسی دین بزرگ هم نتوانسته در چهار مسابقه اخیر ده گل به ثمر برساند؟
فشار شدید میشد، اما نه به دیکسی که خون یخی داشت - یا شری در آن، نوک پستان مورد علاقهاش. همه چیز با گام برداشته شد، تنها کمی بیش از 12 ماه قبل از آن بود که انتظار نمی رفت او زندگی کند - هرگز مهم نیست که به جاودانگی دست یابد.
بازی بعدی اواسط هفته مقابل نیوکاسل بود. اورتون 3-0 پیروز شد و دین فقط یک گل ناچیز به ثمر رساند! چطور قرار بود در سه بازی 9 گل بزند؟ غیرممکن است، مطمئناً... بعد، استون ویلا در خانه بود، با مهاجم وسط بزرگ "پنگو" وارینگ - همچنین محصول سیستم جستجوی Tranmere. دیکسی نبرد مهاجمان میانی را 2-1 برد و اورتون 4-2 بر ویا غلبه کرد.
اما چگونه بود که دیکسی در دو بازی هفت گل به ثمر رساند تا تبدیل به یک اسطوره زنده شود؟ برنلی خارج از خانه و آرسنال در خانه، در حالی که قهرمانی هنوز در رقابت است. اورتون به تورف مور رفت و برنلی را 5-3 پر کرد - و حدس بزنید چه کسی چهار گل خونین به ثمر رساند؟ بله، دوباره دیکسی بود. در کمال تعجب او نیز در این بازی مصدوم شد و عضله ران را کشید و در نیمه دوم تقریباً مسافر شد. در آن زمان هیچ جایگزینی وجود نداشت - فقط اسفنج های جادویی.
هری کوک، مربی وقت اورتون، بسیار مورد علاقه و احترام بازیکنانش بود و تمام هفته را به پرستاری از دیکسی در خانه اش سپری کرد تا به او برای رفع مصدومیتش کمک کند. و در آخرین روز فصل، یک جمعیت بزرگ دیگر از اورتونیهایی که انتظار داشتند از تلاش هرکولی دیکسی حمایت کنند، خوشحال از اینکه اورتون قبلاً قهرمان شده بود. هادرزفیلد در اواسط هفته شکست خورد و جام در حال انتقال به گودیسون پارک بود تا پس از بازی به کاپیتان اورتون، وارنی کرسول، اهدا شود
قرار بود این بازی بزرگترین بازی زندگی دیکسی باشد و تبدیل به یک اوج واقعی شود که اورتونیها سالها آن را به یاد خواهند آورد. صحبت در تمام هفته مربوط به رویداد آینده بود، و انتظار محسوس بود. سه گل در برابر آرسنال هیچ فشاری نیست. آیا این تاریخ واقعی در حال ساخت خواهد بود؟ تصور کنید جو الکتریکی ایجاد شده توسط مرد بزرگی که مانند گلادیاتورهای گذشته از تونل می دود تا آرسنال را در میدانی به نام گودیسون پارک به شمشیر بکشد...
بازی شروع شد اما آرسنال هرگز فیلمنامه را نخواند: آنها اول گل زدند. ماتادور آنفیلد اکنون نوار قرمز آرسنال را مانند یک گاو خشمگین دید. دیکسی، از شروع مجدد، به سمت دروازه آرسنال دوید و ضربه ای به آرسنال گستاخ گستاخ زد، یک 20 یارد رعد و برق رعد و برق آزاد شد و پنجاه و هشتمین گل این فصل فوق العاده به ثبت رسید - همچنین این صدمین گل اورتون در این رقابت قهرمانی بود.
جمعیت اکنون متقاعد شده بود که از حق گفتن "من آنجا بودم" محروم نخواهند شد. در اواسط نیمه اول، دیکسی در محوطه جریمه سرنگون شد - پنالتی! جمعیت گفت: "به دیکسی بده!" - این گریه همه جا بود - حتی در مسابقات بین المللی. دیکسی توپ را روی نقطه پنالتی قرار داد، صدایی در قبرستان فرود آمد. ما هرگز نمی دانیم که چه تعداد از مردم برگشتند و به دور نگاه کردند یا چشمان خود را پوشانده بودند، اما زمانی که دیکسی رکورد 59 گل را به ثمر رساند توسط غریبه ها به عنوان یک بستگان گمشده در آغوش گرفته شدند.
معجزه اتفاق افتاد... اما آرسنال همچنان مقاومت خود را برای متوقف کردن دیکسی نشان داد. یک گل به خودی باعث شد تا در نیمه دوم بازی به تساوی برسد. در نیمه دوم، آرسنال تله آفساید را بازی کرد تا تلاش های دیکسی را خفه کند... دقایق به پایان رسید... "بیا دیکسی!"
تمام افکار بر روی بهترین مهاجم مرکزی که تا به حال دیده شده متمرکز است - آیا او می تواند غیرممکن را انجام دهد؟ فقط پنج دقیقه مونده بود که اورتون یه کرنر زد... ویژه الک تروپ! تایم متوقف شد، سپس به فریم انجماد رفت، در حالی که دیکسی مانند ماهی قزل آلا از بالای محوطه جریمه مملو از اطراف پرید و توپ را با سر وارد دروازه آرسنال کرد
بمب درون گودیسون منفجر شد. مردم در مرکز شهر لیورپول میدانستند که دیکسی غیرممکنها را انجام داده است - سروصدا بسیار عالی بود. اوه چه شادی! انفجاری از قدردانی از حضور در آنجا و دیدن معجزه اتفاق افتاد، بازی برای چند دقیقه متوقف شد زیرا دیکسی در اوج قرار گرفت. ماموریت انجام شده: جاودانگی.
بازی با نتیجه 3-3 به پایان رسید زیرا آرسنال یک گل دیرهنگام را به ثمر رساند در حالی که همه با دیکسی دست می دادند. جام قهرمانی به این تیم بسیار خاص اورتون اهدا شد. هرگز این واقعیت را فراموش نکنید که این طرف مهمات را برای دیکسی فراهم کرد - بدون هم تیمی هایش، موفقیت باورنکردنی به ثمر رساندن گل های لیگ 60 در یک فصل ممکن بود هرگز به دست نمی آمد.
نام دیکسی اکنون بر روی لبان همه بود. او یک سلبریتی بود یک مامور از آمریکا آمد تا دیکسی را به بازی در آنجا ببرد. یک پیشنهاد فوق العاده 150 دلاری و 20 دلاری در هفته برای مرد بزرگ طعمه شد. اما دیکسی گفت که این موضوع پول نیست "من به هیچ قیمتی نمی خواهم اورتون را ترک کنم".
در پایان این فصل تاریخی، اورتون تور سوئیس را برگزار کرد و با بازل، برن، زوریخ و ژنو بازی کرد و هر چهار بازی را در استادیومهای مملو از جمعیت برد. دیکسی پنج گل دیگر به ثمر رساند و تعداد گل های خود را در این فصل به 100 رساند (هنگامی که به جام حذفی و بازی های بین المللی اضافه شد).
در پایان فصل، هواداران یک صفحه نقرهای به او دادند که روی آن تمام تیمهایی که او در برابر گلهایش به ثمر رسانده بود (در مجموع 29 تیم) - این ارزشمندترین مالکیت دیکسی بود. رکورد گلزنی دیکسی برای آن فصل درخشان به شرح زیر بود، هرگز تکرار نمی شود مگر اینکه (آنها قوانین را تغییر دهند)
پنج گل به منچستریونایتد؛
چهار گل مقابل برنلی؛
پنج هت تریک، مقابل پورتسموث، لستر، ویلا، لیورپول و آرسنال.
14 بریس، در مقابل بیرمنگام (دو بار)، نیوکاسل، هادرزفیلد، اسپرز، دربی (دوبار)، بوری، کاردیف، شف ود، بلکبرن (دو بار)، شفیلد یونایتد و استون ویلا
و 8 تک گل مقابل شفیلد ونزدی، میدلزبرو، بولتون (دوبار)، آرسنال، هادرسفیلد، بری و نیوکاسل.
در فصل بعد، دیکسی از همان جایی که کارش را رها کرد، ادامه داد و گویا از روی دستور گل زد. در دو بازی اول هت تریک کرد اما به دلیل توجه بیش از حد مدافعان دچار مصدومیت شد. او واقعاً مرد شاخصی بود، اما همچنان به زدن 26 گل در 29 بازی ادامه داد - رکورد فوق العاده حرفه ای خود در اورتون را حفظ کرد که میانگین تقریباً یک گل در بازی را داشت: به طور دقیق، 168 گل در 169 بازی.

تیم قهرمان لیگ اورتون در فصل ۱۹۲۷_28
بعداً مشخص شد که موزه معروف مادام توسو مدل مومی دیکسی را ساخته است. در کنار کریکت باز بزرگ، جک هابز که بعداً شوالیه شد، ایستاده بود... پس چرا دیکسی به خاطر دستاوردهایش شوالیه نگرفت؟ خوب، چون فوتبال در آن دوره بسیار حافظ فقرا بود...
هربرت چپمن، سرمربی بزرگ آرسنال در آن زمان، به گودیسون آمد تا سعی کند دیکسی را با یک چک سفید جایزه بدهد. دیکسی علاقه ای نداشت و خوشبختانه هیئت مدیره اورتون نیز علاقه ای نداشت که به هر حال توسط جمعیت آویزان می شد.
اما همه چیز گلگون نبود و پس از دو فصل دیگر، اتفاق باورنکردنی رخ داد: اورتون سقوط کرد! دیکسی - مانند همه اورتونی ها - ویران شده بود. او در بازی های زیادی به دلیل مصدومیت بازی نکرده بود و با وجود زدن 23 گل در 25 بازی، نتوانست جلوی افت را بگیرد. اما بازیکنان اورتون زخمهای خود را لیسیدند و دوباره گروهبندی شدند تا اشتباه حضور اورتون در دسته دوم - برای اولین بار در تاریخ را جبران کنند
اورتون پنج بازی اول را برد و در کل فصل 31-1930 در صدر لیگ دسته دوم باقی ماند. در 8 نوامبر، دیکسی رکورد دیگری را شکست: در سن 23 سالگی، او 200مین گل خود در لیگ (27 برای ترانمر) را تنها در 199 بازی به ثمر رساند. اورتون 4-0 وولوز را شکست داد و با دو گل دیکسی این رکورد را ثبت کرد.
اورتون در سی و ششمین بازی از 42 بازی، با رکورد نهایی 28 پیروزی و 121 گل - 39 گل توسط مرد بزرگ، قهرمان لیگ دسته دوم شد. در پایان فصل، دیکسی دویستمین گل لیگ خود را برای اورتون تنها در 198 بازی به ثمر رساند! در همان فصل، اورتون به نیمه نهایی جام حذفی رسید و در اولدترافورد با نتیجه 0-1 توسط WBA در مقابل 69241 شکست خورد – با 20000 نفر در خارج از خانه.
اورتون دوباره به لیگ دسته اول برگشت! در پایان ماه اکتبر آنها را شکست دادند:
لیورپول 3-1 در آنفیلد (هت تریک دیکسی)؛
شفیلد یونایتد 5-1 خارج از خانه؛
شفیلد ود 9-1 در خانه؛
8-1 نیوکاسل را شکست داد.
و در مجموع 44 گل در 13 بازی به ثمر رساند.
اوه که اورتونیایی بشم! تا پایان سال 1931، اورتون در مجموع 78 گل به ثمر رساند. پس از 32 بازی، این تیم از مرز 100 گذشت و 10 بازی باقی مانده بود تا رکورد 128 گل ویا را پشت سر بگذارد. متأسفانه، تنها 15 مورد دیگر اضافه شد تا مجموع 116 نفر شود. اما یک جایزه تسلی بخش کوچک وجود داشت: بردن قهرمانی لیگ در اولین فصل و بازگشت در لیگ برتر - جایی که اورتون به درستی به آن تعلق دارد.
چیزی در کابینه جامهای دیکسی کم بود: مدال برنده جام حذفی. این قرار بود در یک جام با شکوه در سال 1933 اصلاح شود و به یک جام منحصر به فرد در فصول متوالی منجر شود. تساوی دور سوم لستر خارج از خانه بود، یک موفقیت 3-1 با یک گل برای دیکسی. بعد هم بوری در خانه بود و همین امتیاز. و لیدز در خانه خود در دور پنجم 2-0 شکست خوردند و دین دوباره یک گل به ثمر رساند
قرعهکشی دور ششم، لوتون را در خانه به ما داد. ما با نتیجه 6-0 مبارزه کردیم. وستهام بعدی در نیمه نهایی در وولوز. دیکسی کاپیتان اورتون بود و تا به حال در هر دور گلزنی کرده بود. وستهام سخت جنگید اما 2-1 شکست خورد و اورتون در فینال با منچسترسیتی حریف بود.
هر دو تیم معمولاً با لباس آبی بازی می کردند، اما اتحادیه فوتبال انگلیس دو لباس برای پوشیدن در فینال داشت - یکی قرمز و دیگری سفید. دیکسی هرگز با لباس قرمز بازی نمی کرد، بنابراین اورتون سفید پوشید. به مدت سه هفته قبل از فینال جام، تیم از نوشیدن الکل خودداری کرد: اورتون به معنای تجارت بود. پاداش برنده تشویقی دیکسی 30 پوند به صورت کوپن بود - که باید در فروشگاه های نامزد شده خرج شود.
فینال جام 1933 همچنین اولین مسابقه ای بود که روی پیراهن بازیکنان شماره داشت. اما آنها از 1 تا 22 در هر دو تیم شماره گذاری شده بودند - اولین پیراهن شماره نه که توسط دیکسی پوشیده شد. چقدر مناسب بود که بزرگترین مهاجم مرکزی بریتانیا که تا به حال دیده است، اولین کسی بود که شماره نه را پوشید!
شب قبل از بازی بزرگ، تیم اورتون قبل از نیمه شب پس از صرف شام مربا و پیاز در رختخواب خوابیده شد... نقشه شیطانی اورتون این بود که من سیتی را به باد دهد - به معنای واقعی کلمه! گروههای شمالی با 40 قطار ویژه در ومبلی فرود آمدند و در ایستگاه یوستون با صدایی ناهنجار، کوبیدن طبلها، یوکللها و بانجو ملاقات کردند - آنها مصمم بودند که یک روز عالی را هر چه که باشد داشته باشند.
اکنون به سمت ومبلی پیش میرویم، همراهان حامیانی که با ماشینها و ماشینها به پایین سفر میکردند. قبل از بازی، دوک و دوشس یورک در کنار شهردار لیورپول نشسته بودند که نام بازیکنان اورتون را به اعضای سلطنتی نشان داد. دوشس، وقتی شهردار به دیکسی اشاره کرد، شهردار مفید را با این جمله کوتاه کرد: "حتی من می دانم که دیکسی کیست
بازی در جو فوق العاده ای آغاز شد. اورتون به طور کامل سیتی را پشت سر گذاشت و در یک بازی سرگرم کننده 3-0 پیروز شد. البته، دیکسی در تلاشی که یادآور بازی اندی گری در برابر واتفورد بود، چند سال بعد در همان مکان گلزنی کرد... ملکه مادر به دیکسی، کاپیتان، جام برندگان را تقدیم کرد. او با اشاره به انبوه اورتونیهایی که تشویق میکردند از آن آب مینوشید – با پیشبینی لذت بردن چند نفر در آن شب پس از سه هفته پرهیز.
هنگامی که آنها بهبود یافتند، تیم روز دوشنبه سوار قطار بازگشت به مرسی ساید شد تا با صحنه هایی که قبلاً در فوتبال در ایستگاه لایم استریت دیده نشده بود، مواجه شوند. بیش از 50000 نفر تنها در ایستگاه بودند تا به قهرمانانشان خوشامد بگویند. هنگامی که کاروان خودرو از مرکز شهر لیورپول عبور می کرد، دیکسی جام را مانند یک پیروز واقعی بالا نگه داشت. این بهترین لحظه دیکسی بود – اشک بر صورتش جاری شد، او مغرورترین اورتونی زنده بود. تمام رویاهای کودکی او به واقعیت تبدیل شده بود.
هنگامی که کاروان به سمت پارک گودیسون حرکت می کرد، بیش از نیم میلیون نفر در خیابان ها صف کشیدند و گلبرگ ها را به پای قهرمان خود پرتاب کردند. 50000 نفر فقط در گودیسون بودند تا در پایان سفر با آنها ملاقات کنند. چنین طغیان عشق و اشتیاق تا به حال دیده نشده بود. فراموش نکنید، آنها در وسط یک رکود اقتصادی بودند و قهرمانان دیکسی تجربه های سخت زندگی را کمی آسان تر کردند.
در فصل بعد، دیکسی همچنان رکوردهای بیشتری را شکست. تا سپتامبر، دیکسی سیصدمین گل خود را در 310 بازی به ثمر رساند - و او هنوز فقط 26 سال داشت. او ماه ها از میادین دور بود.
در فصل 1935-1936، دیکسی درگیر بازی بود که به طور گستردهای به عنوان بهترین بازی تا به حال شناخته میشد - تکرار دور چهارم جام حذفی مقابل ساندرلند. جمعیت عظیم دیگری از گودیسون، 60000 نفر، حضور داشتند تا شاهد رویدادی باشند که خاطره ماندگار دیگری را برای اورتونیاییها با خوش شانسی به جا میگذارد.
باورنکردنی است که دیکسی هرگز در این بازی گل نزد اما تمام رشته ها را کشید. 15 دقیقه تا پایان بازی باقی مانده بود و اورتون با نتیجه 3-1 پیروز می شد، اما ساندرلند برای مساوی کردن نتیجه تلاش کرد و وقت اضافه به پایان رسید. اورتون سه بار دیگر و ساندرلند یک گل دیگر. سوت به صدا درآمد؛ اورتون یک تساوی هیجان انگیز را به دست آورده بود که همه چیز را داشت: 6-4 نتیجه نهایی بود. این یک بازی بود که نسلهای بعد در مورد آن صحبت میشد، خیلی عالی بود.
تکل های سخت و خواسته های بدنی بر اسطوره اورتون تاثیر گذاشته بود و در یک روز سرد در دسامبر 1937، دیکسی دین آخرین بازی خود را برای اورتون - سیصد و نود و نهمین بازی خود - به درستی در گودیسون مقابل بیرمنگام سیتی انجام داد. یک جوان تازه کار به نام تامی لاتون در آن زمان برای گرفتن مسئولیت از دیکسی تربیت می شد - در واقع، آنها مدتی با هم بازی کردند. این پسر قرار بود مهاجم مرکزی بعدی اورتون باشد. و او کار بدی از آن انجام نداد...
دیکسی در ذخایر به حال خود رها شد - به شدت باعث ناراحتی سوژه های دوستدارش شد - و زمانی که او به قیمت 3000 پوند به ناتس کانتی فروخته شد، غوغایی به پا شد، از قضا 13 سال پس از امضای قرارداد با همان مبلغ. همان احساس ناباوری سال ها بعد، زمانی که آلن بال جیوه آلود اورتون را ترک کرد، تکرار شد. بعداً توسط دیکسی فاش شد که تئو کلی، منشی باشگاه، دیکسی را با رفتاری مستبدانه و ناخوشایند که به او و سایر بازیکنان ارشد نشان داده بود، بیرون کرد.
دیکسی در دوران کوتاه حرفه ای خود در ناتس کانتی دائماً مجروح شد و بعداً در سال 1938 به اسلایگوروورز پیوست... اما قلب خود را در گودیسون پارک رها کرد. دیکسی 11 بازی برای آنها انجام داد و 11 گل به ثمر رساند تا رکورد گلزنی خود را حفظ کند
دیکسی درست قبل از شروع جنگ جهانی دوم به همراه خانواده به بیرکنهد بازگشت و در کشتارگاه محلی مشغول به کار شد. در سال 1940، دیکسی به ارتش پیوست - هنگ پادشاهان، جایی که دیکسی در بازیهایی برای سرگرم کردن سربازان بازی میکرد و تابستان هندی خود را مورد تحسین قرار داد. پس از جنگ، دیکسی یک میخانه را در چستر «The Dublin Packett» تصاحب کرد - این میخانه به بزرگترین جاذبه چستر برای 15 سال تبدیل شد. بسیاری از افراد مشهور برای دیدن افسانه ما از جمله جوکی مانند لستر پیگوت به آنجا مراجعه می کنند.
سپس، جان مور، خیرخواه اورتون، به دیکسی زنگ زد تا به خانه واقعی خود در مرسی ساید بازگردد و به او یک شغل امنیتی در لیتل وودز داد. او چندین سال این کار را انجام داد تا اینکه در 65 سالگی با حقوق بازنشستگی بازنشسته شد.
مضحک ترک اورتون بدون دست دادن طلایی با مسابقه ای که در گودیسون پارک در سال 1964 برگزار شد، درست شد - بازی بین بازیکنان انگلیسی و بازیکنان اسکاتلندی که از تیم های لیورپول و اورتون گرفته شده بودند. آیا کسی او را آنقدر به یاد می آورد که حضور پیدا کند؟ بیش از 40000 نفر برای بازیکنی ظاهر شدند که آخرین بار 26 سال پیش برای این تیم بازی کرد - چه قدردانی برای این مرد. بیش از 10000 پوند (مبلغی مرتب در آن زمان) جمع آوری شد و برای شماره 9 ویژه ما مورد اعتماد قرار گرفت
پس از بازنشستگی، اغلب به عنوان سخنران بعد از شام مشغول به کار شد. در سال 1974، همسرش به طور ناگهانی بر اثر سکته قلبی درگذشت و او سپس برای زندگی با دخترش باربارا رفت. در سال 1976 از دیکسی خواسته شد تا جایزه بهترین فوتبالیست سال را در لندن اهدا کند. پس از ارائه، خود دیکسی یک نقره نقره ای دریافت کرد که روی آن نوشته شده بود:
"به دیکسی دین: 60 گل در یک فصل، بیشتر از تعداد گل های امروزی اکثر تیم ها."
در نوامبر 1976، دیکسی دچار ترومبوز شد و قطع پای راست او تنها راه جایگزین بود. دیکسی به شوخی می گوید که در تئاترهای بیشتری از مورکامب و وایز حضور داشته است. او توانست بر روی صندلی چرخدار حرکت کند. سپس، در حالی که اورتون محبوبش را از جایگاه اصلی تماشا می کرد، درگذشت.
مقایسه منصفانه بین موفقیت های بزرگ این مرد و بازی ای که امروز برای فوتبال پاس می شود دشوار است. توپی که دیکسی با سر و پا زد از چرم دوخته شده با توری بیرون زده ساخته شده بود. همانطور که خیس می شد، سنگین تر و کنترل آن دشوارتر می شد. بازیکنان امروزی برای ضربه زدن به چنین توپی مشکل داشتند - چه برسد به سر زدن - اگر این کار را انجام می دادند، برای سردردهای ناشی از آن پول بیشتری می خواستند و بیشتر به آرایشگاه ها مراجعه می کردند
مدافعان آن روز بیشتر بدنی داشتند و در آن روزها داور کمتر از بازیکنان محافظت می کرد. وضعیت زمین ها به مراتب بدتر بود و درمان آسیب ها در بهترین حالت ابتدایی بود. دیکسی میتوانست با ضربه محکمتری به توپ ضربه بزند. اگر یک هافبک از پرتغال بتواند در حال حاضر (2007) 40 میلیون پوند بپردازد، ارزش دیکسی چقدر خواهد بود؟
چند نکته:
در اوج گلزنی او، علامت گذاری مضحک می شد. به حدی که دیکسی در حین بازی از زمین فرار کرد، مارکر او پرسید کجا میرود، دیکسی پاسخ داد: "برای ادرار کردن، میآیی یا چی؟"
دیکسی سر و صدا را دوست نداشت، اما زمانی که Pathe News - یک فیلم محبوب در سینمای آن زمان - می خواست از او فیلم بگیرد. گفتند باید روی صورتش پودر بزنند تا درخشش از بین برود. دیکسی گفت رفیق اگر فکر میکنی میخوای روی صورت خونی من پودر بزنی به صورتت برق میزنم.
قبل از مسابقه، دیکسی فقط یک لیوان شری مخلوط با دو تخم مرغ خام می خورد.
پس از یک بازی در اسپرز، دیکسی آخرین نفری بود که رفت و یکی از هواداران به او فریاد زد: "ما هنوز تو را می گیریم، حرومزاده سیاه!" یک پلیس این را شنید، اما دیکسی او را کنار زد و گفت: "اشکال ندارد افسر، من این کار را انجام خواهم داد." دیکسی به طرف فن پرید و او را مشت کرد و او را به پرواز درآورد. پلیسی که این حادثه را دید به دیکسی چشمکی زد و گفت: "این زیبایی بود اما من هرگز آن را به طور رسمی ندیدم." دلت را بخور، اریک کانتونا
دیکسی یک بار در 9 بازی متوالی در مجموع 18 گل به ثمر رساند.
دیکسی وارد میخانههای مورد علاقهاش در اطراف جاده والتون و اسکاتلند میشد و برای همه مردم قدیمی نوشیدنی میخرید. دیکسی در تابستان 1931 با دختری به نام اتل فوسارد ازدواج کرد و ماه عسل خود را در یک تور در پیستهای مسابقه در سراسر بریتانیا گذراند. آنها سه پسر و یک دختر داشتند. متأسفانه هیچ کدام از بچه ها فوتبال را شروع نکردند. آنها خانه ای در نزدیکی باشگاه اورتون نه چندان دور از پارک گودیسون اجاره کردند.
در فصل 1932-1933، اورتون در یک بازی با چلسی بازی کرد که در نیمه، بازیکنان فقط به دور برگشتند و دوباره به دلیل خاموش شدن نور شروع به بازی کردند. آن زمان هیچ نورافکنی وجود نداشت. اورتون آن بازی را 7-2 برد. دیکسی با سر چهار گل زد.
دیکسی دین تنها بازیکن انگلیسی است که تا به حال شناخته شده است که پس از بازی انگلیس و اسکاتلند با تشویق ایستاده در همپدن کنار رفت، او خیلی خوب بود.
بیب روث، بازیکن بزرگ بیسبال آمریکایی آن زمان، در حالی که در لندن بود، با دیکسی ملاقات کرد تا با او دست بدهد. شهرت آن مرد بزرگ چنین بود.
هنگامی که افسانه به بیماری بدی افتاد، بهترین آرزوها را از سراسر جهان برای او فرستادند. برخی از آنها صرفاً به "دیکسی دین، انگلستان" خطاب می شوند. و در آنجا راهی برای رسیدن به مقصد پیدا می کردند. همه می دانستند دیکسی کیست، نه حداقل اداره پست.
روزی که دیکسی دین در پارک محبوبش گودیسون درگذشت با ادای احترامی از بیل شنکلی در گوش هایش
گلزن افسانهای در 1 مارس 1980 در استادیومی که بارها به او تقدیم کرد درگذشت.
"دیکسی بهترین مهاجم مرکزی بود که تا به حال وجود داشته است. رکورد گلزنی او شگفت انگیزترین چیز زیر آفتاب است. او در جمع بزرگانی مانند بتهوون، شکسپیر و رامبراند قرار دارد."
بیل شنکلی، دوست بزرگ دیکسی دین، این سخنان را به عنوان ادای احترام بیان کرد.
سرمربی افسانه ای لیورپول و گلزن اورتون قبل از بازی دربی گودیسون در سال 1980 از یک ناهار با هم در هتل موت هاوس لیورپول در خیابان پارادایس لذت برده بودند.
دین که در آن زمان 73 سال داشت و چند سال قبل پایش را برداشته بود، چندین سال بود که به گودیسون مراجعه نکرده بود.
اما تصمیم گرفت در بازی دربی 10 اسفند 1359 شرکت کند که دقایقی پس از سوت پایان بازی دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت.

بیل شنکلی، سرمربی سابق لیورپول، چپ و مهاجم سابق اورتون، دیکسی دین - 1 مارس 1980
در سالهای اخیر، تمام چیزی که اورتون به عنوان یادبودی از بهترین بازیکن تاریخ خود داشت، یک اتاق مراسم به نام او در گودیسون پارک بود. اما زمانی که بیل کنرایت مادام العمر اورتونی، کنترل باشگاه را در سال 2000 به دست گرفت، یکی از اولین کارهایی که او تصمیم گرفت انجام دهد این بود که خانه دیکسی را به مکانی بهتر برای بازدید تبدیل کند. پیرزن گودیسون پارک داشت غمگین و خسته به نظر می رسید. یک تغییر سریع و او اکنون دوباره لبخند می زند - حتی اگر برای مدت کوتاهی باشد تا اینکه امیدواریم به یک زمینه جدید برویم.
اما چیزی کم بود: بیل کنرایت و هیئت مدیرهاش بالاخره آن را تحویل دادند - مجسمهای از بهترین گلزن اورتونی تاریخ و بازیکنی که به این باشگاه کمک کرد تا نامی آشنا در سراسر سرزمین داشته باشد.
دیکسی سالها از دنیا رفته است، اما این مدت طول کشید تا ادای احترامی مناسب ساخته شود، مجسمه دیکسی نیز میتواند با تمام خاطرات ما همراه شود. بیل کنرایت فقيد نیز همچنین اخیراً در کریستیز برای مدال برندگان جام حذفی - 17500 پوند - به دلیل اینکه متعلق به دیکسی دین بود، رکوردی را پرداخت کرد
هرگز ویلیام رالف دیکسی دین دیگری وجود نخواهد داشت، یک نفر در تالار مشاهیر زندگی. مجسمه او در خارج از پارک گودیسون تنها نشانه ای از خاطرات این مرد بزرگ است که همیشه با این باشگاه بزرگ مرتبط خواهد بود.

برای ثبت، این چیزی است که دیکسی ماشین هدف فوق العاده به آن دست یافت:
60 گل لیگ در یک فصل 28-1927
100 گل زده در 28-1927
100 گل لیگ قبل از 21 سالگی
200 گل لیگ در 199 بازی در 23 سالگی
200 گل برای اورتون در 198 بازی
300 گل لیگ در 310 بازی
379 گل لیگ در 437 بازی
349 گل لیگ برای اورتون
37 هت تریک در دوران حرفه ای خود
بیش از 20 گل لیگ برای 9 فصل متوالی
بیش از 30 گل در لیگ در چهار فصل
میانگین 0.94 گل در هر بازی: 473 گل در 502 بازی
16 بازی ملی با 18 گل
تام مورفی، مجسمهساز، قهرمان ما را در ژست معروفی که دیکسی با توپ زیر بغلش وارد زمین میشود، قبل از بازی آرسنال که او را به یک اسطوره واقعی تبدیل کرد، به برنز تبدیل کرده است

در روز جمعه 4 می 2001، مجسمه در گودیسون پارک، یک روز قبل از هفتاد و سومین سالگرد آن روز بزرگ که این اسطوره بزرگ اورتون رکورد شصتمین گل خود را به ثمر رساند، رونمایی شد - چیزی که مطمئنا هرگز از آن فراتر نخواهد رفت

کارنامه تمام بازیگری ویلیام رالف دیکسی دین