طرفداری | جستجو کردم و جستجو کردم. این عبارت را بارها برای تیمهای ورزشیای که همیشه در آغاز مبارزات نویدبخش بودند اما همیشه به شکلی به پای خود شلیک کردند و ناکام ماندند، استفاده کردم.
به منابع و ارجاعات متعددی برخوردم که اشاره به اتللو شکسپیر داشتند، اما این جمله و نقلقول در آنجا بازگو نمیشود. بعدها شنیدم «پیتر یوستینوف»، بازیگر معروف، آن را بیان کرده است. بااینحال، منشأ دقیق این عبارت بهطور قطعی مشخص نیست و در طول زمان جملات مشابهی توسط افراد مختلف بیان شده است.
«این امید است که تو را از پای درمیآورد.»
بله، در خیلی مواقع «امید به یک قاتل تمامعیار مبدل میشود.»
در هفتههای اخیر، لیورپول در رقابت قهرمانی، در را کمی برای آرسنال باز گذاشت. اما روز گذشته در امارات، میکل آرتتا و توپچیهایش در را محکم به روی خودشان بستند و بار دیگر امیدی که هر صبح، هر یک از ما را مجاب میکند خود را از رختخواب بیرون بکشیم، سر آنها را به باد داد.
آرسنال فرصت داشت فاصله با تیم آرنه اسلوت را به پنج امتیاز کاهش دهد، اما از آن هیچ استفادهای نکرد. گل جرد بوون که تحت نظر مربی جدید خود، پاتر، مشخصاً بهتر عمل میکند، پیروزی بزرگی را برای وستهم رقم زد. اگر لیورپول امروز در برابر منچسترسیتی پیروز شود، اختلاف را به ۱۱ امتیاز در صدر جدول لیگ برتر خواهد رساند و احتمالاً همانطور که پیشبینی کرده بودیم، کار قهرمانی تمام است.
آرسنال باز هم کم آورد. حقیقت این است آنها با ظاهری زیبا، هیچ چیز در این رقابت دونفره در چنته نداشتند و آب پاکی روی دستان هواداران خود ریختند. مردانی که برای مبارزهای مردانه آماده نبودند. توپچیهایی بدون توپ و تیر و تفنگ.
حتی خوشبینترین هواداران آرسنال هم در این شرایط، امید قهرمانی را از دست دادهاند. و اگر این اتفاق روی دهد، شمالیهای لندن فقط خود را مقصر میدانند و انگشت ملامت و سرزنش را فقط بهسوی خود خواهند گرفت.
ولی باید اعتبار این پیروزی را به وستهام داد. آنها باهوش و شجاع بودند و شایستهی سه امتیازشان. تأثیر گراهام پاتر از زمان انتصابش بسیار امیدوارکننده بوده است. اما این ۹۰ دقیقه، ضعفهای آرسنال را بهوضوح نمایان کرد؛ یا بهتر بگوییم، لیست طولانی مصدومان خط حملهشان را.
رقابتهای قهرمانی لیگ برتر بیرحم است. هیچ ترحمی برای این مشکلات وجود ندارد، کسی ترهای خرد نمیکند و آرسنال این را در یک بعدازظهر تلخ تجربه کرد. آنها مالکیت زیادی داشتند اما فرصتهای گلزنی کمی ایجاد کردند.
سرخوردگی، تنها احساسی که همراه آرسنال است
هفتهی گذشته مقابل لسترسیتی هم همینطور بود، تا زمانی که میکل مرینو بهعنوان قهرمان غیرمنتظرهی تیم ظاهر شد. دو گل مرینو در نقش یک مهاجم موقت در استادیوم کینگ پاور، باعث شد که آرتتا او را در نوک خط حملهی تیمش قرار دهد و رحیم استرلینگ را نیمکتنشین کند.
آرتتا قطعاً در او پتانسیلی دیده است. دو گل او در بازی قبلی نشان میداد که این تصمیم، صرفاً یک آزمایش کورکورانه نبوده است اما نمایش او در این بازی، یک واقعیت تلخ را نشان داد. او فقط دو بار نزدیک به پاسهای بلند دکلان رایس و توماس پارتی بود، اما «نزدیک بود» برای آرسنال و تحت فشار دادن لیورپول کافی نیست؛ در واقع اصلاً کافی نیست.
در مقایسه با رقابتهای قهرمانی سیتیِ گواردیولا و لیورپولِ کلوپ که بیرحمانه و بدون هیچ ترحمی رقیبان خود را در هم میکوبیدند و طی این رقابت، سطح نمایش فوتبال و امتیازات را در لیگ برتر به حد ناباورانهای ارتقا دادند، موشوگربهبازی آرسنال و لیورپول به کارتونهای تام و جری بیشتر شبیه است، بدون ابتکار، زرنگی و فرصتطلبی تماشایی آنها.
همانطور که انتظار میرفت، آرسنال بر بازی مسلط بود. اما وستهم نگران این مسئله نبود؛ مکس کیلمن و ژان-کلر تودیبو و سپس کونستانتینوس ماوروپانوس، مرینو را کاملاً در قلاب خود داشتند. درحالیکه وستهم در ضدحملات خطرناک بود. بهخصوص، آرون ونبیساکا، بازیکن انگلیسیِ سابق یونایتد، از سمت راست تهدیدات جدیای برای آرسنال ایجاد میکرد.
تک گل بوون، همه امیدهای آرسنال را به باد داد
او در دقیقه ۲۶ از سمت راست نفوذ کرد و یک پاس عالی برای بوون ارسال کرد، اما بوون موفق نشد توپ را به هدف بزند.
پس تعجبی نداشت که ونبیساکا زمینهساز گل برتری وستهم شد. او مجدداً از سمت راست نفوذ کرد و ارسال زیبایی انجام داد که بوون با ضربهی سر از فاصلهی نزدیک، توپ را وارد دروازه کرد.
کالافیوری به ترکیب اصلی بازگشته بود و در طول نبرد، مشکلاتش با این مدافع وستهم ادامه داشت. در واقع، تعجبی نداشت که کالافیوری ۱۰ دقیقه بعد از شروع نیمهی دوم تعویض شد و مایلز لوئیس-اسکلی جای او را در سمت چپ گرفت. اما تعویض رایس با اولکساندر زینچنکو، بسیاری را شوکه کرد.
تعویضی که برای رایس، بهخصوص مقابل تیم سابقش، دردناک و کمی خجالتآور بود. هواداران وستهام در ورزشگاه با خوشحالی نظارهگر این لحظه بودند. بهویژه که الی اسکارلز، استعداد جدید آکادمی وستهام، نمایش درخشانی داشت و مطمئن باشید این هافبک ۱۹ ساله آیندهی درخشانی در پیش دارد اما احساس رایس، پشیزی برای آرتتا که در تب کسب قهرمانی لیگ برتر بدجوری لهله میزند، اهمیتی نداشت.
نقشهی آرتتا مشخص بود؛ زینچنکو، بهعنوان بازیکنی با پاسهای عمدتاً دقیق، میتوانست بُعد جدیدی به بازی اسفناک آرسنال اضافه کند، اما این تصمیم فقط نشان میداد آرسنال در خط حمله چقدر ضعف دارد و بدون هیچ نیش خطرناک و کشندهای است. اگر زینچنکو، بهعنوان یک مدافع چپ، گزینهی اصلی برای تغییر مسیر رقابت قهرمانی باشد، به این معناست که آرسنال در شرایط ناامیدکنندهای قرار دارد.
آرتتا تیمش را با تشویق به جلو میراند، اما بهراحتی میشد ناامیدیاش را احساس کرد. هواداران نیز نگرانی خود را پنهان نکردند. جو امارات و سکوت دقایق پایانی، برای تیمی که تعقیبکنندهی صدرنشین است، گویای دلشکستگی، افسردگی و از دست دادن امیدهایی بود که در وجود خود احساس میکردند. رویای بزرگ آنها بار دیگر پرپر شده بود.
نگرانی آنها در دقیقهی ۷۳ به خشم تبدیل شد. لوئیس اسکلی پس از بررسی VAR، به دلیل خطا روی کودوس در نیمهی زمین از صحنهی نبرد اخراج شد. ابتدا کریگ پاوسون به او کارت زرد نشان داد، اما پس از بازبینی، آن را به کارت قرمز تغییر داد، احتمالاً بهخاطر آنکه او یک موقعیت مسلم گلزنی را از کودوس سلب کرده بود. هواداران آرسنال بسیار خشمگین شدند.
تئوری توطئه؛ کارت زردی که پس از بازبینی به قرمز تبدیل شد
چند هفته پیش هم لوئیس اسکلی مقابل وولورهمپتون به اشتباه از زمین اخراج شد و بار دیگر «تئوری توطئه» مطرح شد اما این بار، براستی اشتباهی در کار نبود.
لوئیس اسکلی توپ را از دست داد، حریفش را سرنگون کرد و آرسنال در روزی وامانده و اسیر، تاوانش را در زمین خود به سنگینی پرداخت کرد. با ۱۱ سرباز بیسلاح و فشنگ، مبارزهی واقعی و جانانهای راه نینداخته بودند که حالا با ۱۰ نفر انتظاری متصور باشد.
پس از آن، آرسنال تمام تلاش خود را کرد. بن وایت که پس از مصدومیت بازگشته بود، ضربهای خطرناک به سمت دروازهی وستهم زد، اما در نهایت، همه، حتی کاپیتان توپچیها، مارتین اودگارد، میدانست: «همهچیز را خراب کردیم!»
شاید سیتی ناتوان این روزها، لیورپول را شکست دهد؛ در آن صورت، این شکست کمتر دردناک خواهد بود. اما تا آن زمان، آرسنال چارهای جز پذیرفتن شکست ندارد و ترس از بدترین سناریو ممکنه که پایانش برای همه عیان و روشن است.
بهجای مبارزه، تلاش، تمرکز و جدال واقعی، امید واهی آرسنال را به کشتن داد. تمامی آن نقشه، نوید و رؤیاهای اول فصل باز هم نقش بر آب شد. یوستینوف یا هر فرد دیگری که این جمله را بیان کرده، مطمئناً درست گفته است:
«امید گاهی همان چیزی است که تو را به نابودی میکشاند و باعث شکستت میشود.»
و یکبار دیگر، در فرصتی مناسب برای ابراز اندام و نفسکشی، با این شکستی که بیروح و متواضعانه بود، برای آرسنال فقط «اگر»، «اما» و «شاید» باقی ماند.
قهرمانی دود شد و به هوا رفت