ادعاهای ارضی ارمنستان بر اراضی آزربایجان که از سال 1988 به ویژه در رابطه با منطقه خودمختار داغلیق قاراباغ (NKAO) آغاز شد، با قتل عام و اخراج جمعیت آزربایجان از شوروی ارمنستان همراه بود. این جنایات توسط نیروهای مسلح ارمنستان با حمایت رهبری جمهوری در ایروان انجام شد.
حسن حسن اف دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست آزربایجان در سخنرانی خود در یک فعال اقتصادی حزبی در باکو در 20 ژانویه 1990 خاطرنشان کرد که 160 هزار آزربایجانی از ارمنستان اخراج شدند که با قتل، خشونت و سرقت همراه بود. رهبری شوروی نه تنها چشمان خود را بر این جنایات بست، بلکه در واقع از سیاستمداران ارمنی برای جدا کردن کل قاراباغ(نه وقت بخش کوهستانی بلکه کل قاراباغ) از آزربایجان حمایت کرد.
برای این منظور، سرشماری جمعیت داغلیق قاراباغ جعل شد و پس از آن ملی گرایان ارمنی یک کمپین تبلیغاتی در مورد تمایل ادعایی مردم قاراباغ برای تعیین سرنوشت خود آغاز کردند، علیرغم اینکه این منطقه قبلاً دارای وضعیت خودمختاری در داخل خود جمهوری آزربایجان شوروی بود.
اما هدف واقعی نه تعیین سرنوشت، بلکه الحاق قارا باغ به ارمنستان بود.
در 1 دسامبر 1989، شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی ارمنستان، با نادیده گرفتن قوانین اساسی اتحاد جماهیر شوروی و به طور جداگانه قانون اساسی جمهوری های اتحادیه، تصمیم به الحاق داغلیق قاراباغ به ارمنستان گرفت. در همان زمان، رهبری شوروی در واقع به این هرج و مرج دامن زد. همچنین در سال 1989، مقامات طرفدار ارمنستان 75 هزار واگن حاوی مواد غذایی و کمک های بشردوستانه برای آزربایجان را مسدود کردند. علاوه بر این چندین هزار تورک مسختی از ارمنستان و ازبکستان به این آزربایجان تبعید شدند.
در شرایط بحرانی آزربایجان، غارت مبارزان ارمنی و اخراج صدها هزار آزربایجانی از خانه هایشان، موجی از اعتراضات در آزربایجان به راه افتاد. در 31 دسامبر 1989، آزربایجانی های جنوب آراز با شکستن مرز با جمهوری خودمختار شوروی سوسیالیستی نخجوان، حمایت خود را از تمامیت ارضی آزربایجان شمالی اعلام کردند. اعتراضات در باکو چندین روز ادامه یافت، اما مقامات شوروی با سرکوب پاسخ دادند.
در شب 19-20 ژانویه 1990، رهبری اتحاد جماهیر شوروی به رهبری میخائیل گورباچف یکی از وحشیانه ترین اقدامات را علیه جمعیت غیرنظامی باکو انجام داد. در ساعت 00:05 روز 20 ژانویه، تانک ها و یگان های ارتش با سلاح های سنگین وارد شهر شدند و باعث حمام خون شدند.
بر اساس گزارش وزارت بهداشت جمهوری آزربایجان شوروی، تا 1 فوریه 1990، 706 نفر به موسسات پزشکی جمهوری مراجعه کردند. اداره پزشکی قانونی 84 جسد را پذیرفت که از این تعداد 73 نفر بر اثر جراحات گلوله جان خود را از دست دادند (از جمله 16 نفر بر اثر شلیک به پشت)، 8 نفر توسط نفربرهای زرهی له شدند و 2 نفر با سرنیزه زخمی شدند. تا 9 فوریه 1990، تعداد کشته شدگان 170 نفر بود، از جمله 6 روس، 7 یهودی، تورک تاتار و لزگین، 6 زن، 9 کودک و نوجوان. 370 نفر مجروح و 321 نفر مفقود شدند.
در جریان حوادث تلخ، پزشکانی که برای کمک به مجروحان تلاش می کردند، کشته شدند، آمبولانس ها و همچنین ساختمان های مسکونی و بیمارستان های کودکان مورد تیراندازی قرار گرفتند.
این تراژدی نقطه عطفی در تاریخ آزربایجان شد.
مردم در نهایت اعتماد خود را به دولت شوروی از دست دادند و در سال 1991 جمهوری آزربایجان استقلال یافت. اما به زودی اشغال اراضی آزربایجان توسط ارمنستان آغاز شد که تقریباً 30 سال به طول انجامید. با وجود تلاشها و مذاکرات متعدد دیپلماتیک، طرف ارمنی نه تنها خواستههای آزربایجان را نادیده گرفت، بلکه اقدامات خود را با استناد به "رویدادهای سومقاییت" ساختگی توجیه کرد، اگرچه قتل عام قومی واقعی در گوگارک رخ داد، جایی که ارامنه آزربایجانیها را کشتند.
این اشغال طولانی منجر به این واقعیت شد که آزربایجان در 27 سپتامبر 2020 جنگ 44 روزه میهنی را برای آزادسازی قارا باغ آغاز کرد. علیرغم درخواست های مکرر رهبری آزربایجان از دولت ارمنستان برای توقف خصومت ها، ارمنستان به حملات تروریستی ادامه داد و شهرهای آرام آزربایجان را گلوله باران کرد. نتیجه ی جنگ، شکست کوبنده ارمنستان و کاپیتولاسیون آن بود.
امروزه، تبلیغات ارمنی، با کمک سازمانهای لابی، به گسترش افسانهها در مورد ادعای «نسلکشی» و «وضعیت طولانی رنج» ارمنستان ادامه میدهد و سعی در تحریف حقایق تاریخی دارد. اما آزربایجان از حقوق، استقلال و تمامیت ارضی خود به قیمت فداکاری های فراوان دفاع کرد