یاس
بعضی وقتا حس می کنم خیلی ساکت و بی عرضم
وقتی که اطرافیانم ازم حالتو می پرسن
نیش خند این آدما برام خیلی سینه سوزه
مجبورم بگم که حالش خوبه سلام میرسونه
نمی دونن که منم نمی دونم که کجایی الان
نمی دونن که منم الان از این جدایی فنام
می خوای بگم که اون دیگه منو نخواست پس برم
من چه کردم ک به خاطرش تقاص پس بدم
یه سنگ دل که به جز من به یاد همستو
حرف قلبمو گرفت به باد تمسخر
همش سیمای زیباتو درمقابل خودم
می بینمو می خوام با نبودت مقابله کنم
آخرش با هزاران آیه و قسم هم نموندی
همش با خودم میگم ای کاش از اول نبودی
انتظار انتظار چه واژهی سختی
اونم واسهی دل باختهی عاشق زخمی
صدای خستمو میشنوی که تو ماورای حسه
چون که دیگه داریم میرسیم به آخرای قصه
نا تمام و نصفه زیر قطره های باران
قدم زدم و رسیدم به لحظه های پایان
تو رهسپار آغاز بدون یه دونه غم
تو دوباره ما شدی ولی بدون من
توی این بی عدالتی مخفی شب
آخرین حرفامو میزنم بلکه تخلیه شم
حتی توی خواب شبم تنها عشقم تو بودی
تو بودی که خواب شب رو از دو چشمم ربودی
میدونم حرفامو میشنوی گلم
انگیزم تو بودی تا به جلو پیشروی کنم
ولی حالا چی داغون و بی رمقم
که جای پیشرفت فقط دارم میرم عقب
هنوزم میخوامت ولی خیلی ازت دلخورم خیلی
خیلی و پر از درد و دلهرهام
شادمهر
خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم
درارو بستم روت تا احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی انگار غرور من شکست
اگه دلت می خواد بری اصرار من بی فایدهست
سورنا
چکاد، قد بلند، فریبنده
پسر یکی از ملاکین کوهستان
حسادت پسر های توی داراب
و حسرت دخترای زیر پوشیه
آخرای هفته تو تعطیلات کوه
توی داراب در حال گشتن بود
اهل بیرون این کوی و برزن
شاید، بهترین پاسخ سوال مریم بود
چرا قدتون بلنده؟
چرا نگاهتون با ما پر از فرقه؟
چی شد که شدید مسافر داراب؟
چی میگذره پشت کوه مجاور داراب؟
چکاد تو این گستره تنهاست
درگیر مریم شد و لکنت حرفاش
بین این عشق یه دره فاصله است
بین پسر کوهستان و دختر صحرا
نزدیک مریم، می کشه نفس
شرم، دختر رو می کشه عقب
مریم تو فکرش با تکفیر کدخدا
به دور پرنده ی عشق می کشه قفس
هر روز همین بود، پاشو پس می کشید
چکاد نقشه ای از هوس می کشید
یا میای با من سمت کوه های کولی وش
یا به کدخدا می گم دارم مو های بریده ات رو
مریم ترسید تو دست های زنجیر
گفت: یه بازنده ام تو دست های تقدیر
مو ج مو های بیرون از پوشیه
یعنی جزر و مد دریای تکفیر
فردا تو بازار یه جنجال خون
راه افتاده بود تو چنگال شوم
خبر بی عفتی دختر صحرا
چکاد ایستاد با چند تار مو
قلب مریم یه گوشه چکید
رکاب زخمیه خون نگین
بعد تکفیر داراب
واسه مدتی خونه نشین شد
ننه صحرا، غم تو نگاش بود
می گفت: این ننگ باید از ما جدا شه
مادر نگام کن دامن من پاکه
اون موهای من نبود
موها م سر جاشه موهام سر جاشه
شادمهر
خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم
درارو بستم روت تا احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی انگار غرور من شکست
اگه دلت می خواد بری اصرار من بی فایدهست
بهنام بانی
وسط این خیابونا دور از تو من جون و تنم مرد
انقده موندم که بیایی این زندگی روح منو برد
هر چی که میخواستم تورو به دست بیارمت نشد
انگار از اون شباس که من گریه کنم تا خود صبح
تا خود صبح ..
هرجا برم باز نمیشه که تورو فراموشت کنم
هرجا بری تو محاله از قلب خودم دورت کنم
دیوونگیمو بذارش پای اینکه مجنونت شدم
هرجا برم باز نمیشه که تورو فراموشت کنم
هرجا بری تو محاله از قلب خودم دورت کنم
دیوونگیمو بذارش پای اینکه مجنونت شدم
وسط این خیابونا دور از تو من جون و تنم مرد
انقده موندم که بیایی این زندگی روح منو برد