طرفداری | نزدیک به دو هفته پیش بود که مهدی رحمتی پس از ۱۳ بازی و کسب ۸ امتیاز از هدایت باشگاه هوادار استعفا داد. تنها چند روز پس از استعفای رحمتی و شایعات متعدد مبنی بر احتمال بازگشت رضا عنایتی، نام امید روانخواه بود که به عنوان سرمربی جدید این تیم انتهای جدولی اعلام شد.
روانخواه در حالی سرمربیگری هوادار را برعهده گرفت که با تیم پیکان در لیگ دسته یک نتایج قابل قبولی را کسب کرده و یکی از مدعیهای اصلی بازگشت به لیگ برتر بود. باتوجه به این شرایط ذکر شده و نتایج ضعیف بهدست آمده طی این دو هفته، شاید لازم باشد این سرمربی جوان به نکاتی توجه کند.
عمل گرایی، عمل گرایی و عمل گرایی
از آغاز کار روانخواه در باشگاه هوادار تاکنون، این تیم برابر دو رقیب دشوار یعنی سپاهان و پرسپولیس قرار گرفته و نتیجهای جز دو شکست پنج بر صفر نصیب او و تیمش نشده است. با این دو شکست و دریافت ۱۰ گل در دو دیدار، اکنون هوادار دارای بدترین خط دفاع لیگ با ۲۳ گل خورده است؛ تا پیش از این دو شکست، با دریافت ۱۳ گل در ۱۳ بازی، دارای میانگین یک گل خورده در هر بازی بودند و اکنون این عدد به ۱/۵۳ افزایش یافته است. نگرانی این اعداد برای روانخواه این خواهد بود که در پنج دوره اخیر لیگبرتر، بدترین خط دفاعی لیگ محکوم سقوط به لیگ دسته یک بوده است. همین آمار، اهمیت خط دفاعی مستحکم را در فرار از سقوط نشان میدهد و شاید بهتر باشد روانخواه تغییری در اولویت های مدنظرش برای بهبود شرایط ایجاد کند.
معمولا سرمربیانی که در میانه فصل به تیم اضافه میشوند و فرصت آماده سازی پیشفصل را از دست میدهند از فاز دفاع شروع به کار میکنند. ایجاد و بهبود ساختار تدافعی، اکثر اوقات به خصوص در فوتبال ایران با چمنهایی که وضعیت مناسبی ندارند و بیشتر تیم ها نیز علاقه و کیفیتی در ارائه بازی روی زمین و بازیسازی نشان نمی دهند سبب شده سهلتر و زودهنگامتر رخ بدهد و پس از آن به سراغ دیگر فاز های بازی میروند. حیاتی بودن بهبود وضعیت خط دفاع و عدم زمان کافی، در مجموع بیانگر موضوعی شفاف است؛ امید روانخواه باید فکری به حال وضعیت دفاعی تیمش بکند!
در پنج گل متحمل شده برابر پرسپولیس، میتوان ردپای روانخواه در سبک بازی هوادار که تا اینجای کار موفقیت آمیز نبوده را بررسی کرد؛ گل اول و پنجم در اثر اشتباه و لو دادن توپ در یکسوم دفاعی در حین بیلدآپ به ثمر رسید و گل سوم نیز در اثر ضدحمله و انتقال سریع دفاع به حمله بازیکنان پرسپولیس حاصل شد. تلاش در انجام بیلدآپ و همچنین بالا بازی کردن خط دفاع هوادار عامل اصلی در دریافت سه از پنج گل برابر پرسپولیس بود؛ استراتژی و تاکتیکی که شاید برای یک تیم انتهای جدولی، عجیب و ناآشنا باشد!
روانخواه در کنفرانس خبری پیش از دیدار با پرسپولیس، خود را به روبن آموریم تشبیه کرد و از جسارت خود برای برعهده گرفتن تیمی در شرایط هوادار دفاع کرد اما وضعیت او بیشتر از اینکه به آموریم مانند باشد ما را به یاد راسل مارتین، سرمربی پیشین ساوتهمپتون میاندازد؛ سرمربیانی که در اجرای مدلی از تاکتیک های خود در سطح های پایین تر موفق بودهاند اما در اجرای ایده های خود در لیگ برتر دچار مشکل و دردسر شدهاند. احتمالا عملگرایی حلقه گمشده این دست از سرمربیان است و بعید نیست که اگر روانخواه انعطافی از خود نشان ندهد یا بر روی ایدههای خود پافشاری کند، در ادامه لیگ نیز نتایجی مشابه دیدار با سپاهان و پرسپولیس برای هوادار رقم بخورد.
فرصتطلبی و استفاده حداکثری از حداقلها
بر فرض اینکه، هوادار در تمامی پانزده مسابقه باقی مانده خود در نیم فصل دوم تساوی بگیرد. امتیاز آنها به ۲۳ میرسد که تضمین کننده بقای آنها در لیگ نخواهد بود؛ لذا نیاز است که این تیم هر بازی با رویکرد و اندیشه برد به میدان رفته و در این راه قدم بردارد که صرف تساوی، امنیتی برای آنها به ارمغان نخواهد آورد. برای تیمی مانند هوادار، با چنین شرایطی قطعا خلق موقعیت های متداوم در هر بازی دشوار خواهد بود و مسئله فرصتطلبی و استفاده از حداقل ها موضوعیت پیدا میکند.
طبق آمار استخراج شده توسط سایت متریکا، این تیم امید گل ۱۰.۳۱ ثبت کرده در حالی که تنها پنج گل به ثمر رسانده است. این اختلاف فاحش و قابل توجه امید گل و گل به ثبت رسیده باید بازیکنان و سرمربی جدید این تیم را به فکر بهبود این وضع حرکت دهد. تیمی که توان زیادی در خلق موقعیت ندارد نباید همان اندک شانس های به ثمر رسیدن گل را نیز هدر دهد!
تمرکز روی استفاده و بهرهوری از ضربات ایستگاهی نیز از ترند های روز فوتبال جهان است که بسیاری از تیم ها و سرمربیان را تحت تاثیر قرار داده و این زمینه نیز، عرصه قابل توجهی برای امید روانخواه میتواند باشد. در هفته سیزدهم لیگ، تیم مس رفسنجان با استفاده از همین ضربات شروع مجدد توانست در حالی که امید گل کمتری از رقیب خود یعنی پرسپولیس داشت این تیم را با نتیجه ۱-۳ شکست دهد.
تقویت تیم در پنجره نقلوانتقالات زمستانی نیز، از عوامل مهم در موفقیت یا عدم موفقیت امید روانخواه در اولین تجربه لیگبرتری خود خواهد بود؛ بر کسی پوشیده نیست که اسکواد تیم هوادار نسبت به سایر تیمهای لیگ ضعف محسوسی دارد و ابتدای فصل دیرتر از بقیه وارد بازار شد و دستهایشان از بازیکنان مدنظر کوتاه ماند و همین نکته اهمیت این پنجره را برای این تیم دوچندان میکند. در همین فصل گذشتهی لیگ برتر، باشگاه استقلال خوزستان که تا پایان نیم فصل اول از شرایطی خوبی در جدول برخوردار نبود، با جذب چند بازیکن باکیفیت خارجی نظیر ساویو روبرتو، عثمان اندونگ و آسو رستم، سرنوشت متفاوتی را برای خود رقم زد و در لیگ برتر ماند.
پس با وجود اینکه جذب بازیکن ایرانی باکیفیت در این پنجره دشوار است زیرا که اکثر بازیکن ها تحت قرارداد با تیم ها هستند اما بازار بازیکنان خارجی میتواند کمک حال این تیم شود.
در پایان باید گفت اگر چه احتمال عدم موفقیت روانخواه بیشتر از احتمال موفقیت او است و شاید قربانی تصمیمات خود شود اما حتی با این وجود نیز فوتبال ایران به سرمربیان جوانی با اندیشه های نو مانند او نیاز خواهد داشت.