طرفداری | در روز کریسمس، ویدیویی از یک پسر نه ساله لندنی، به نام وینی اسکس منتشر شد که بلیت مسابقه میلان و رم را دریافت کرده بود. در آن لحظه وینی نمیدانست که قرار است به استادیوم سنسیرو برود و در «دربی اخراجیها» را در بازی میلان و رم را تماشا کند؛ مسابقهای که برای مربیان دو تیم اهمیت زیادی در سری آ داشت.
میلان شب مسابقه با رم را به تجربهای فراموشنشدنی برای آن پسر جوان تبدیل کرد.
باشگاه میلان با خانواده این پسر تماس گرفت، چرا که از هیجان وینی برای دیدن مسابقه تیمی که در فرم خوبی قرار نداشت، تحت تأثیر قرار گرفته بود. وینی از رختکن بازدید کرد، از کنار زمین گرم کردن بازیکنان میلان را تماشا کرد و عکسهایی با مدیران باشگاه، زلاتان ابراهیموویچ و بازیکن مورد علاقهاش، رافائل لیائو، انداخت که دوران مصدومیتتش را پس پشت سر میگذاشت.
میتوان گفت پائولو فونسکا که در آخرین دوره مربیگری خود در سری آ در ۲۰۲۱ از رم اخراج شده بود، روز یکشنبه نیز در عمل بار دیگر باشگاه رم باعث اخراج او شد.
فونسکا پس از اعتراض به تصمیم داور که روی تیجانی ریندرس اعلام پنالتی نکرد، در جریان مسابقه از بازی اخراج شد. حدود یک ساعت بعد از تساوی ۱-۱ مقابل رم، باشگاه میلان به صورت رسمی اخراج او را اعلام کرد. کسب یک امتیاز برای ابقای فونسکا در سمت مربیگری میلان کافی نبود و در واقع حتی پیروزی هم نمیتوانست وضعیت او را تغییر دهد.
جری کاردیناله، مالک باشگاه، و تیم اجراییاش پیش از این تصمیمشان را گرفته بودند، تصمیمی مشابه با تصمیم خانواده فریدکین که ژوزه مورینیو را بعد از همین بازی یک سال پیش اخراج کردند.
اخراج مورینیو بسیار ناگهانی و غیرمنتظره بود. خانواده فریدکین شبانه و به صورت مخفیانه به ایتالیا پرواز کرده تا خبر اخراح مورینیو را شخصاً به او اعلام کنند. این ضربه آنقدر غیرمنتظره بود که مورینیو به گریه افتاد. تفاوت فونسکا در این بود که به نظر او آخرین نفری بود که از سرنوشت خود آگاه شد، حتی باوجود این که تنها شش ماه از جانشینی استفانو پیولی میگذشت.
او به هر حال تا کریسمس دوام آورده بود که معیاری برای بقای مربیان در سری آست. با این حال قبل از شروع بازی، شایعاتی پخش شده بود که میلان سال جدید را با مربی جدیدی آغاز میکند. حتی پس از گل ریندرس نیز این شایعات متوقف نشد و همه چیز نشان از اخراج فونسکا داشت.
پس از گل تساوی بخش آ اس رم که با پاس زیبا دووبیک و ضربه فوقالعاده دیبالا به ثمر رسید، بیشتر تماشاگران در سن سیرو تنها به یکدیگر نگاه میکردند و انگار از هم میپرسیدند: «تو هم این را دیدی؟» به نظر میرسید که سرجیو کونسیسائو، سرمربی پرتغالی، آماده است تا جایگزین فونسکا شود. کونسیسائو؟ یعنی همان بازیکن سابق اینتر؟ همان کسی که تیم پورتوی او همیشه در سالهای اخیر تیمهای ایتالیایی را در اروپا حذف کرده است؟ عجیب نیست؟
اخراج فونسکا بهدلیل کارت قرمز، باعث شد که او زودتر از موعد باشگاه را ترک کند. حدود یک ساعت، پائولو فریرا، مدافع سابق چلسی و دستیار فونسکا، بهعنوان سرمربی موقت جانشین او شده بود. این وضعیت مانند یک درام درجه و سریالهای تلویزیونی بود؛ مثل مجموعههای تلویزیونی «تنها راه اسکس است» و «وراثت».
در پایان بازی، جزئیات قرارداد کونسیسائو فاش شد که نشان میدهد او قراردادی تا سال 2026 با میلان امضا کرده است. این خبر را خبرنگار اسکای ایتالیا، پپه دی استفانو، اعلام کرد، آن هم در حالی که همه منتظر بودند تا مربیان برای مصاحبههای پس از بازی وارد اتاق کنفرانس مطبوعاتی شوند. گفتنی است که فونسکا مجبور نبود در نشست خبری بعد از بازی حضور پیدا کند.
مورینیو هم پس از اخراج از بازیها از حضور در کنفرانسهای خبری خودداری میکرد و از آنجایی که احتمال میرفت دوران کوتاه فونسکا نیز در میلان پایان یافته باشد، غیبت او در کنفرانس خبری، اتفاق عجیبی محسوب نمیشد.
ناگهان اتاق شلوغ شد؛ خبرنگاران با عجله گوشیهایشان را آماده کردند و با لپتاپهای نیمهباز به صندلیهای خود برگشتند، این برای زمانی که مربیان وارد اتاق کنفرانس خبری میشوند، صحنهای معمولی بود. فونسکا وارد شد و گفت:
من با ابراهیموویچ، مشاور ارشد ردبرد کپیتال و هیئتمدیره میلان، ملاقات نکردهام. کسی از باشگاه را ندیدهام. نمیتوانم چیز بیشتری بگویم یا درباره چیزی که اتفاق نیفتاده، صحبت کنم.
فونسکا فکر میکرد که در دیدار سوپرکاپ هفته آینده که در عربستان برگزار میشود، روی نیمکت مینشیند، اما هیچکس دیگری چنین تصوری نداشت.
در صورت فونسکا شجاعت موج میزد اما این آخرین بار بود که او این کار را در میلان انجام میداد.. یک ساعت بعد و هنگام خروج از ورزشگاه سن سیرو، پنجره ماشینش را پایین داد و در حالی که هیچکس از باشگاه حاضر به صحبت نبود، به طور رسمی خبر جدایی خود را تایید کرد. او با لبخند معناداری گفت:
درسته. من رفتم. زندگی همین است. وجدانم آرام است چون تمام تلاشم را کردم.
بیشتر افراد با این تصمیم موافق بودند، اما واکنش میلان نسبت به جدایی فونسکا در شأن این باشگاه نبود. حتی اگر اطلاعات درز کرده به اعتبار تیم اجرایی ضربه زده بود، او حداقل این شایستگی این را داشت که همان احترامی که میلان به وینی اسکس جوان نشان داد، دریافت کند.
نیاز به تغییر در کادر فنی این تیم واضح بود. تساوی با رم باعث شد تا میلان به رده هشتم سری آ سقوط کند. آن هم در حالی که با توجه به کسب رتبه دوم در فصل گذشته، انتظار میرفت در فصل 25-2024 رقیبی جدی در راه کسب قهرمانی باشند. اما شرایط مطابق انتظار پیش نرفت و در حال حاضر آتالانتای صدرنشین، 14 امتیاز بیشتر از آنها داشته و در این لحظه روسونری هشت امتیاز با سهمیه لیگ قهرمانان اروپا فاصله دارد. شاید ابتدای فصل، کسی انتظار نداشت که لاتزیو، فیورنتینا و بولونیا در رقابت کسب سهمیه حضور داشته باشند. میلان تحت هدایت فونسکا نیز پیروزیهای مهمی مقابل اینتر و رئال مادرید کسب کرده بود اما این تیم همیشه در طول فصل جاری عملکردی بیثبات و ناهماهنگ داشت.
پنج پیروزی از هفت پیروزی میلان مقابل تیمهای پایین جدول به دست آمد. آنها به سختی مونتزای قعرنشین را شکست دادند، در برابر ورونا که این فصل شکستهای تحقیرآمیزی داشته، نمایش قانعکنندهای نداشتند، مقابل کالیاری دو امتیاز حساس از دست دادند و مقابل جنوا نیز که در وضعیت نابسامانی داشت، با تساوی بدون گل متوقف شدند.
در حالی که رقبای اصلی میلان حدود دو برابر این تیم هزینه خالص کرده بودند، روسونری نتوانست فروش بزرگی مانند فروش ساندرو تونالی در فصل گذشته داشته باشد. دیگر تیمها نیز مربیان خود را تغییر دادند، بازیکنان بزرگی را در بازار نقل و انتقالات به فروش رساندند، اما همچنان بهتر از میلان عمل کردند. ناپولی ویکتور اوسیمن را به گالاتاسارای قرض داد، آتالانتا تئون کوپماینرس را به فروش رساند، لاتزیو با چیرو ایموبیله و لوئیس آلبرتو خداحافظی کرد، یوونتوس فدریکو کیه زا را از تیم کنار گذاشت، فیورنتینا نیکو گونزالس را فروخت و بولونیا نیز نتواست جاشوا زیرکزی و ریکاردو کالافیوری را از پیوستن به لیگ برتر منصرف کند.
یک پنجره زمستانی دیگر نیز گذشت و میلان موفق شد رافائل لیائو و تئو هرناندز، بهترین بازیکنان خود، را حفظ کند. اما مشکل اینجا بود که فونسکا با آنها به مشکل خورده بود.
فونسکا در دو سال حضورش در رم نیز با ادین ژکو درگیری داشت و نشان داده بود که فرد خوشخویی نیست. با این حال زمانی که بار دیگر به ایتالیا بازگشت، به نظر میرسید که سعی دارد تصویر خوبی از خود در رسانهها بازتاب دهد. اما پس از گذشت چند هفته بار دیگر سختگیریهای او شروع شد و نشان داد که مرز باریکی میان حماقت و شجاعت وجود دارد.
یکی از تصمیمات جنجالی او این بود که لیائو و هرناندز را برای اولین بازی بزرگ فصل در برابر لاتزیو روی نیمکت نشاند، به خصوص که این تصمیم در ابتدای فصل و پس از تساوی مقابل تورینو و شکست از پارما، در ابتدای فصل صورت گرفت.
این تصمیم هم نتایج مثبتی داشت و هم منفی. از جنبه مثبت، وقتی فونسکا سرانجام لیائو و هرناندز را به میدان فرستاد، آنها به سرعت با همکاری یکدیگر تیم را از شکست نجات دادند. جنبه منفی این اتفاق زمانی بود که فونسکا در زمان استراحت وسط بازی که بازیکنان مشغول آب نوشیدن بودند، نکات تاکتیکی را به بازیکنان خود گوشزد میکرد و لیائو و هرناندز جدا از بقیه تیم ایستاده بودند. همه این اتفاقات قبل از پایان ماه اوت رخ داد و این صحنه نشان میداد که شکافی عمیق میان سرمربی و بازیکنان کلیدی تیم وجود دارد.
لیائو متوجه شد که در زمان از دست رفتن توپ باید کمک بیشتری به تیم بکند و در نهایت عملکرد خود در کارهای دفاعی را بهبود داد. روزهایی که به بازی گرفته نمیشد، فرصتی برای او فراهم کرد تا بیشتر به رفتار خود فکر کند و در نهایت نیز باعث بهبود عملکرد او در بازیهای آینده شد. با این حال صحبتهای لیائو در ماه اکتبر که مدعی شد سرمربی پرتغال، روبرتو مارتینز، به او اجازه میدهد تا خودش باشد، به عنوان انتقاد از فونسکا تعبیر شد.
عملکرد هرناندز نیز کمی بهبود پیدا کرد، اما این فصل بدترین فصل او از زمان شروع کار خود در ایتالیا بود.فونسکا پس از پیروزی دشوار 2-1 مقابل ستاره سرخ بلگراد، به شدت از کمکاری بازیکنان خود انتقاد کرده و آنها را تهدید کرد که در صورت تغییر دادن نگرش خود، از بازیکنان تیم جوانان میلان استفاده خواهد کرد. هرناندز برای بازی بعدی مقابل جنوا از ترکیب کنار گذاشته شد اما خیلی زود بار دیگر به تیم برگشت و در بازی آخر تیم به عنوان کاپیتان به میدان رفت. سپردن بازوبند کاپیتانی به تئو هرناندز نه به عنوان پذیرفتن موقعیت او به عنوان بازیکن باتجربه تیم، بلکه صلحی میان فونسکا و او تلقی شد.
یکی از چالشهای فونسکا در میلان، جلب احترام و اعتماد بازیکنان بود، به گونهای که به دستورات و نکات تاکتیکی او عمل کنند.
در ابتدا، میلان به طور مداوم گلهای کاملاً مشابهی دریافت میکرد که برای بازیکنان و هواداران این تیم ناامید کننده بود. پس از آن، در دیدار مقابل فیورنتینا، بازیکنان نقش کریستین پولیشیچ به عنوان پنالتی زن اول تیم را نادیده گرفتند. میلان در استادیوم آرتمیو فرانکی دو پنالتی به دست آورد، اما ضربات تئو هرناندز و تامی آبراهام توسط داوید دخیا مهار شد و در نهایت به شکست ۲-۱ روسونری انجامید. این شکستی دیگر در دیدارهای مهم بود که با شکستهای دیگر در خانه مقابل ناپولی و خارج از خانه مقابل آتالانتا ادامه پیدا کرد. حتی تساوی مقابل یوونتوس شکستناپذیر هم کمکی به محبوبیت فونسکا نکرد و خود او نیز آن مسابقه را «یکی از کسلکنندهترین بازیهای دوران حرفهای خود» دانست و گفت:
اگر من نیز روی سکوها حضور داشتم، به نشانه اعتراض سوت میزدم.
بازیکنانی مانند پولیشیچ و ریندرس تحت هدایت فونسکا عملکرد خوبی داشتند، اما بازیکنانی مانند فیکایو توموری و روبن لوفتوس چیک به مشکل برخوردند. فونسکا برای این استخدام شده بود که بر خلاف رویکرد پیولی، میلان را به تیمی با مالکیت توپ بیشتر تبدیل کند. اما برخی تاکتیکهای او، مانند استفاده گهگاه یونس موسی به عنوان وینگر، با انتظارات باشگاه همخوانی نداشت.
فونسکا از ابتدا با مشکلات زیادی روبرو بود. او انتخاب اول باشگاه نبود و هواداران کورواسود که مخالف استخدام لوپتگی بودند، به وضوح اعلام کردند که خواهان دیدن آنتونیو کونته روی نیمکت تیم محبوب خود هستند. این موضوع واقعیت دارد که اختلافات درباره حقوق و جذب بازیکنان مانع از استخدام کونته شد، اما موفقیت او در بازسازی ناپولی ـ که هماکنون هم امتیاز با آتالانتا در صدر جدول قرار دارد و ۱۴ امتیاز از میلان جلوتر است ـ تنها این باور هواداران را تقویت کرده که آنها فوتبال ایتالیا را بهتر از مدیریت کنونی باشگاه میشناسند.
یک شروع خوب، بهترین راه برای فونسکا بود تا بتواند حمایت هواداران میلان را جلب کند. اما او نتواست با بازیکنانی مانند مایک منیان، هرناندز، لیائو و آلوارو موراتا در پیش فصل کار کند، زیرا آنها به دلیل حضور در مراحل پایانی یورو ۲۰۲۴ کمی دیرتر به تمرینات میلان اضافه شدند. خلاف سال گذشته که میلان از پول فروش تونالی برای خریدهای زودهنگام خود استفاده کرد، امسال بازیکنانی مانند امرسون رویال، یوسف فوفانا و تامی آبراهام در ماه اوت به تیم پیوستند.
رویال، که شماره پیراهن کاکا، آخرین برنده توپ طلا در میلان را برای خود انتخاب کرد، خریدی پرهزینه و اشتباه بوده است. استراهینیا پاولوویچ، مدافع چپپای مرکز دفاع که از ردبول سالزبورگ به میلان پیوست، از زمانی که روسونری سه گل به کالیاری دریافت کرد، در هیچ یک از بازیهای لیگ به میدان نرفته است. آبراهام، که به صورت قرضی از رم به سن سیرو آمده است، تنها یک گل غیر پنالتی به ثمر رسانده و موراتا هم تنها نوجوانی مانند فرانچسکو کاماردا را به عنوان ذخیره خود میبیند، چرا که لوکا یوویچ هیچجایی در تیم ندارد.
در همین حال، بازیکنان سابق میلان در تیمهای دیگر، در حال درخشش هستند. شارل دکتلار که در آتالانتا بازی میکند، احتمالاً بهترین بازیکن لیگ باشد. مارکو برشیانینی، بازیکن آکادمی میلان، در آتالانتا از روی نیمکت به زمین میآید و گلزنی میکند. پیر کالولو که با میلان قهرمان اسکودتو شده، بهترین مدافع یوونتوس در غیاب گلیسون برمر است، یاسین عدلی در فیورنتینا بازیسازی میکند و دنیل مالدینی نیز با وجود قرار داشتن مونتزا در منطقه سقوط، به تیم ملی ایتالیا دعوت میشود.
بدون در نظر گرفتن حضور کاماردا و ماتیا لیبرالی، قهرمان زیر 17 ساله های اروپا، فقدان هسته ایتالیایی در ترکیب اصلی میلان نادیده گرفته شده است؛ خصوصیتی که در تمام تیمهای قهرمان ایتالیا از سال ۲۰۱۰ به بعد دیده شده و در تیمهای بالانشین جدول سری آ مانند اینتر و آتالانتا هم مشهود است.
فونسکا گاهی اوقات تنها به نظر میرسید.
در مورد غیبت زلاتان در بازی مقابل لاتزیو، زمانی که لیائو و هرناندز مخالفت خود را نشان میدادند، چیزهای زیادی مطرح شد. فونسکا در اعتراض به اشتباهات داوری تنها مانده بود، در حالی که در باشگاههای دیگر، به طور معمول مدیران برای دفاع از تیم خود در مصاحبههای پس از بازی وارد عمل میشوند.
سکوت زلاتان و نبود هیچ گونه فعالیت رسانهای با توجه به نقش او و چندین عضو باشگاه در مراسم معارفه فونسکا قابل توجه است. سکوت ابراهیموویچ نگران کننده است، چرا که او به نظرات صریح و درگیریهای لفظی با خبرنگاران معروف است و حتی پیش از بازیهای لیگ قهرمانان اروپا با زوانمیر بوبان، مدیر سابق میلان، نیز درگیری لفظی داشت.
به جز مدیر اجرایی این تیم، جورجو فورلانی، کمبود یک سخنگوی مشخص برای میلان کاملاً حس میشود. این موضوعی واضح بود چرا که هیچ کس از باشگاه در مورد بلاتکلیفی فونسکا پیش از بازی روز یکشنبه یا حتی پس از آن، صحبتی بر زبان نیاورد.
این اتفاق به این تصور هواداران و رسانهها دامن زده است که باور دارند تیم اجرایی میلان در سایه فعالیت میکند. در ایتالیا، تنها عناوین شغلی برای مشخص کردن سلسله مراتب باشگاه و اینکه چه کسی نقش مهمتری دارد، کافی نیست. بیشتر هواداران میلان نمیدانند که رئیس واقعی کیست و همین موضوع باعث میشود که کسی نداند که غیر از مالک باشگاه، جری کاردیناله، چه کسی مسئول اصلی است و در تصمیمات باشگاه نقش دارد.
کاردیناله نیز با چالشهای خود روبهرو است. او بر خلاف الیوت، مالک قبلی باشگاه، یک باشگاه در حال نابودی و در آستانه ورشکستگی نخرید. او باشگاه قهرمان سری آ را خرید و به همین دلیل، انتظارات متفاوتی وجود داشت. القابی مانند ورژن دوم سیلویو برلوسکونی، نشان از جاهطلبیهای او داشت. با این حال این موضوع کمک زیادی نکرد، زیرا برلوسکونی در کنار سانتیاگو برنابئو از رئال مادرید، یکی از موفقترین مالکان باشگاهها در تاریخ فوتبال بود.
اخراج پاولو مالدینی، اسطوره باشگاه و مدیر فنی تیم، تنها یک سال بعد از مالکیت کاردیناله پایان مهلت او بود. اکنون هر تصمیمی، درست یا غلط، به شدت مورد بررسی قرار میگیرد و شکستهای اخیر تیم ـ باختن به اینتر در نیمهنهایی لیگ قهرمانان، قهرمانی بیستم اینتر در سری آ، و بدترین دوران کریسمس تیم در پنج سال اخیر ـ باعث نارضایتی هواداران شده است. تساوی 0-0 مقابل جنوا در سالگرد 125 سالگی باشگاه، شرایط را بدتر نیز کرد.
مالدینی که جزوی از هویت میلان محسوب میشود، تصمیم گرفت در این رویداد حضور نداشته باشد. بوبان، همتیمی قدیمی او و مدیر اجرایی سابق باشگاه، نیز ادعا کرد که دعوت نشده بود. وقتی افسانههایی مانند فرانکو بارزی، مارکو فان باستن و پیپو اینزاگی وارد میدان شدند، اولتراهای میلان باور داشتند که غیبت کسانی در این میان احساس میشود. کاردیناله نیز شاید از روی عمد و هوشمندانه، از حضور در این رویداد خودداری کرد اما غیبت او باز هم مورد انتقاد قرار گرفت.
شب بعد، بیرون از یک مهمانی خصوصی، جمعیت حاضر اعتراض خود را نسبت به همه بازیکنان اصلی تیم به جز شش نفر، هنگام ورود به سالن با سوت و هو کردن نشان دادند. بنری در آنجا به نمایش درآمد که بازیکنان را به خاطر عملکرد ضعیف آنها سرزنش میکرد و معتقد بود آنها بازتابی از وضعیت فعلی میلان در آستانه سال ۲۰۲۵ هستند؛ روی آن بنر نوشته شده بود: «بازیکنان بیاراده و بیآبرو، شما آینه این باشگاه هستید.» بازی در سن سیرو در بهترین شرایط هم دشوار است، چه برسد به حالا.
این جو پرتنش شرایط را برای فونسکا سختتر کرد. شعارهایی از قبیل «ما آمریکایی نیستیم» و «کاردیناله باید باشگاه را بفروشد» هر هفته بلندتر میشوند. شاید هواداران به اشتباه فکر میکنند که مالکان آمریکایی بیشتر به ساخت ورزشگاههای جدید و افزایش درآمد اهمیت میدهند تا خود فوتبال. این ایده که بهبود وضعیت مالی به تیم کمک میکند، یا درک نمیشود یا به کلی نادیده گرفته میشود.
چیزی که واضح است، کاردیناله قصد ترک باشگاه را ندارد. او هفته گذشته بخشی از وامی را که برای خرید باشگاه گرفته بود، پرداخت کرده و مهلت بازپرداخت آن را نیز تمدید کرد.
در مورد کونسیسائو هم باید بگوییم که دوران حضورش در پورتو، شبیه به دیگو سیمئونه در اتلتیکو مادرید بوده،اما موفقیت او خارج از این باشگاه هنوز مشخص نیست. با این حال، عملکرد او در رقابتی نگه داشتن پورتو با وجود فروش مداوم بازیکنان و نتایج خوبش در اروپا تحسینبرانگیز بوده است.
گذشته او با اینتر هم نباید مشکل خاصی ایجاد کند، بهویژه با توجه به اینکه بازیکنان زیادی بین باشگاههای رقیب جابهجا میشوند. بازی فینال سوپرکاپ هفته آینده مقابل اینتر و همچنین پنجره نقل و انتقالات ژانویه، فرصت خوبی برای بهبود شرایط میلان در اختیار او قرار خواهد داد.
در حال حاضر، میلان باید میان رویاهای هواداران، که همچنان در خاطرات دوران برلوسکونی و خریدن بهترین بازیکنان دنیا زندگی میکنند و واقعیت اقتصادی روز، تعادل پیدا کند؛ واقعیتی مانند اینکه فوتبال ایتالیا از نظر حق پخش تلویزیونی و زیرساختها از رقبا عقب مانده است.
وینی اسکس نه ساله آنقدر جوان است که هیچیک از هفت قهرمانی میلان در لیگ قهرمانان را به یاد ندارد و قهرمانی هشتم نیز در حال حاضر شبیه یک رویایی دور از دسترس است. با این حال، تاریخ باشگاه آنها را موظف میکند که شهامت و جسارت بیشتری داشته باشند.
هرچند باشگاه از کلیدواژه ثبات استفاده میکند، با این حال هدف اصلی جاهطلبی است. اما برای هواداران، ثبات به معنای احتیاط است و این سؤال همیشگی را مطرح میکند: آیا باشگاه بهاندازه کافی جاهطلب و جسور است؟
یادداشت جیمز هورن کسل از وبسایت اتلتیک