تام کروزسلام. بله قبلا تو سنین دبیرستان و سنین 18 تا 21 اینطور بودم چون عشق و احساس رو مختص دخترا میدونستم و عشق و احساس خودم رو به بعد دخترونه خودم ربط میدادم. حتی بعضی وقتا خودم رو دختر میدونستم. حتی این حدس رو نمیزدم شاید عشق و احساس یه چیز مشترک باشه. دوست داشتم دختر باشم تا احساسات بیشتر تجربه کنم. ولی الان واقعیت رو فهمیدم اینکه احساس هرکسی از خودش نشات میگیره و پرورش پیدا میکنه. تمام مسائل روانی شخصیتی اون آدم از خود واقعیشه. به نظر من دختر و پسر جنسیت نیستن؛ نوع هستن. ما جنسمون انسانه ولی از نوع زن یا مرد. بار معنایی کلمه جنسیت برای زن و مرد، معنای جدا بودن میده و این فکر رو ایجاد میکنه که دختر و پسر دو موجود کاملا جدا هستند و مثل هم نیستند. بعدش این افکار ایجاد میشه که احساس مختص دختراست و پسرا ندارن و اگرم پسری احساسی داره بعد دخترونشه یا اینکه پسرا میتونن از پس خیلی کار های مدیریتی بر بیان ولی دخترا نمیتونن چون این یه ویژگی مردونه به حساب آورده میشه اگه دختری تونسته کار مدیریتی انجام بده، اون از بعد مردونه اون دختره مثلا به یک خانومی که یه خانوار رو ساپورت میکنه میگن هم زن خونست هم مرد خونه درحالیکه اون زنه و ربطی به مردن بودن نداره. و خیلی افکار دیگه که فقط از همین یه کلمه جنسیت نشات میگیرن چون زن و مرد رو به دو جنس متفاوت تبدیل میکنه.
ولی اگه دختر و پسر رو نوع بدونیم و از جنس انسان، تمام ویژگی های انسانی مثل احساسات هوش علم عقل فکر و غیره رو
بصورت مشترک در هردو خواهیم یافت فقط درصدشون ممکنه کم یا زیاد باشه که اون هم بستگی به تلاش یا عدم تلاش اون آدم داره. تنها تفاوتی که وجود داره دیدگاه متفاوت زن و مرد به زندگیه که استدلال آوریشون رو باهم متفاوت کرده و در نتیجه سبک زندگی این دو رو متفاوت کرده. البته اینم دلیل خودش داره به دوران های اولیه تاریخ برمی گرده. واسه اینکه از موضوع پست دور نشیم و کامنتم بیشتر از این طولانی نشه دیگه همینجا به کامنتم پایان میدم.
خلاصه و نتیجه اینکه به نظر من انسان جنسیته و انواع مختلفی داره زن مرد پیر جوان کودک که از نظر مسائل بنیادین مشترک هستند که این نشون میده همه از یک جنس هستند ولی هرکدوم بخاطر دیدگاه های متفاوت شون به زندگی و شرایط و موقعیتشون، سبک زندگی متفاوتی باهم دارند که این نشون میده همگی انواع مختلفی هستند و مقایسشون باهم کاملا اشتباه هست.
ممنون🙏