طرفداری | وقتی آنتونی مارسیال با حرکتی مارپیچ از کنار مارتین اسکرتل عبور کرد و توپ را با خونسردی از سیمون مینیوله گذراند و آن را به گوشه دروازه لیورپول فرستاد، اولدترافورد به وجد آمد. شاید او حتی در خواب هم نمیتوانست چنین ورود قاطعانهای به جمع هواداران منچستریونایتد را تصور کند.
مارسیال در آن زمان تنها 19 سال داشت و در آخرین روز نقلوانتقالات تابستان 2015، از موناکو به منچستریونایتد پیوسته بود.
برجستهترین جنبه این انتقال بدون شک مبلغ آن بود: 36 میلیون پوند بهعنوان مبلغ اولیه، که میتوانست با احتساب پاداشهای مرتبط با عملکرد، به 58 میلیون پوند برسد.
این مبلغی نجومی برای بازیکنی بود که تنها یک فصل کاملِ فوتبال در تیم اصلی را پشت سر گذاشته بود، هیچ بازی ملی در سطح بزرگسالان در کارنامهاش نداشت و تنها 15 گل در دوران حرفهای خود به ثمر رسانده بود.
این رقم همچنین برای بازیکنی که یک هوادار عادی لیگ برتر نمیتوانست او را از بین گروهی از افراد تشخیص دهد، قابل توجه بود.
اما همان گل، که پیروزی 3-1 مقابل بزرگترین رقیب منچستریونایتد را تضمین کرد، شعله انتظارات را روشن کرد.
حتی در فصلی که با فوتبال کسلکننده و نتایج ناامیدکننده همراه بود و منچستریونایتد با قرار گرفتن در جایگاه پنجم جدول فصل را به پایان رساند و لوئیس فن خال در پایان آن اخراج شد، آنتونی مارسیال توانست انتظارات را برآورده کند.
مارسیال در تیمی که از هرگونه شتاب و انگیزه هجومی تحت هدایت مربی هلندی بیبهره بود، موفق شد 17 گل به ثمر برساند. علاوه بر این، گل حساس او در وقتهای اضافه مقابل اورتون در نیمهنهایی جام حذفی در ورزشگاه ومبلی، یکی از معدود لحظات بهیادماندنی آن فصل را رقم زد.
با این حال، در طول هشت فصل بعدی، مارسیال تنها یک بار توانست از این تعداد گل در یک فصل عبور کند. شعله انتظارات از مدتها پیش از جدایی او خاموش شد؛ تا جایی که دستمزدهای بالا، مصدومیتهای مکرر و بیعلاقگی آشکار او در زمین باعث شد منچستریونایتد نتواند هیچ علاقهای از سوی تیمهای دیگر برای خرید مارسیال در بازار نقلوانتقالات جذب کند.
مسئولیت افول مارسیال بر عهده چه کسی است؟
بحثهای زیادی وجود خواهد داشت که انگشت اتهام باید به سوی چه کسی نشانه رود؛ این که آیا باشگاه، مربیان اخیر یا خود بازیکن مقصر اصلی عملکرد ضعیف مارسیال بودند؟
اما حقیقتی که پیچیدهتر از این سوال ساده است، این است که نمیتوان یک عامل مشخص یا یک فرد خاص را بهعنوان مسئول مدیریت نادرست مارسیال معرفی کرد. در واقع، این مسئله باید تقسیم شود و سهم قابل توجهی از آن به همه طرفها میرسد.
ابتدا باید به مسئله خرید اولیه مارسیال پرداخت. در تابستان ۲۰۱۵، باشگاه منچستریونایتد در شرایطی بحرانی قرار داشت؛ شاید بحرانیتر از هر زمان دیگری.
این سومین سال پس از بازنشستگی الکس فرگوسن بود. تیم تحت هدایت دیوید مویس در جایگاه هفتم به کار خود پایان داده بود و با هدایت لوئیس فنخال به مقام چهارم رسیده بود. اما سبک بازی، بسیار خستهکننده بود و خریدهای بزرگ هجومی سال گذشته (آنخل دی ماریا و رادامل فالکائو) نیز شکست خورده بودند.
در ساعات پایانی پنجره نقلوانتقالات و برای خریدی که هواداران را راضی کند، باشگاه به سرعت اقدام کرد و مبلغ قابل توجهی را برای جذب یک مهاجم جوان و ناپخته پرداخت.
در این میان، اد وودوارد، معاون اجرایی باشگاه که سابقه تصمیمات پرهزینه و نهچندان موفق در نقلوانتقالات را داشت، توجه چندانی به تطابق تاکتیکی یا محیطی که مارسیال وارد آن میشد نداشت. این بازیکن به شکلی نامناسب و زودهنگام زیر فشار قرار گرفت.
با ورود ژوزه مورینیو بهجای فنخال، مارسیال هرگز نتوانست اعتماد این سرمربی پرتغالی را جلب کند. زلاتان ابراهیموویچ به تیم اضافه شد و نهتنها مانع از بازی مارسیال بهعنوان مهاجم مرکزی شد – بلکه او را تقریباً به طور کامل به بازی در جناح چپ محدود کرد، و حتی شماره پیراهنش را نیز از او گرفت.
سپس، با خرید الکسیس سانچز از آرسنال، مارسیال در جناح چپ نیز از ترکیب اصلی کنار رفت. در سالهای ابتدایی دوران مارسیال در منچستر یونایتد، به توسعه و پیشرفت او توجه چندانی نشد.
اوضاع تحت هدایت اوله گونار سولشر در فصل ۲۰-۲۰۱۹ برای مارسیال کمی بهتر شد. او دوباره بهعنوان گزینه اصلی مهاجم مرکزی به میدان رفت و بهترین عملکرد دوران حرفهای خود را با ۲۳ گل در تمامی رقابتها به ثبت رساند. همچنین، ۶ پاس گل او در لیگ برتر نیز رکوردی شخصی برایش بود و او و مارکوس رشفورد، زوجی قدرتمند در خط حمله تشکیل دادند.
هیچکس انتظار نداشت که مارسیال به سطح نامزدهای کسب جایزه بهترین بازیکن جهان برسد، اما امید بود که او بتواند ثابت کند که یک خرید کاملاً ناموفق نیست.
اما آن فصل استثنایی، چیزی جز یک استثنا نبود. فصل بعد، او تنها موفق به زدن ۴ گل در لیگ شد و پس از انتقال قرضی به سویا در میانه فصل ۲۰۲۲-۲۰۲۱، عملاً امیدها برای موفقیت بلندمدت مارسیال در یونایتد به پایان رسید.
چگونه مارسیال به معضلی برای یونایتد تبدیل شد
اگر در ابتدای کار، بار غیرمنصفانهای بر دوش آنتونی مارسیال گذاشته شد، دستمزد سنگین، مصدومیتهای مکرر، بیعلاقگی آشکار و عملکرد نهچندان مطلوبش در سالهای گذشته، او را به وزنهای تبدیل کرد که باشگاه مجبور به تحمل آن شد.
در نهایت، مبلغ کل پرداختی منچستریونایتد به موناکو برای مارسیال به حدود ۴۴ میلیون پوند رسید. تنها یکی از سه بند پاداش موجود در قرارداد محقق شد؛ آن هم برای هدفی نسبتاً معمولی یعنی زدن ۲۵ گل در چهار سال اول انتقالش. بند دیگر، که مشروط به انجام ۲۵ بازی ملی برای فرانسه در همان بازه زمانی بود، محقق نشد.
صرف گنجاندن بلندپروازانهترین بند پاداش در قرارداد، که در صورت کسب توپ طلای فوتبال توسط مارسیال فعال میشد، نشاندهنده اعتقادی بود که در آن زمان به پتانسیل این بازیکن وجود داشت.
اینکه اکنون بسیاری از هواداران فکر میکنند حتی مطرح کردن نام مارسیال در ارتباط با معتبرترین جایزه فردی دنیای فوتبال خندهدار است، گواهی است بر نحوه برخورد نادرست باشگاه و خود بازیکن با پتانسیلش.
شاید دلایل افت شدید مارسیال در اولدترافورد و فاصله گرفتن او از آن انتظارات اولیه، اگر با نقاط عطف مشخصی همراه میشد (مانند مصدومیتی که دوران حرفهای او را تغییر دهد یا درگیری شدید با یک مربی) بهتر قابل درک بود؛ همانطور که این الگوها در حکایت بسیاری از بازیکنان با استعداد از دسترفته نیز دیده میشود.
اما داستان مارسیال در منچستریونایتد روایت شکستی است که به تدریج و با هزاران ضربه کوچک شکل گرفته است؛ برخی ناشی از تصمیمات شخصی و بسیاری دیگر بر اساس بینظمی ساختاری و فقدان جهتگیری صحیحی که بیش از یک دهه گریبان باشگاه را گرفته است.