خط دفاعى:
از چهار گل دريافتى در نيم فصل اخير بوندسليگا، تنها يك گل را مى توان ناشى از سازماندهى بد خط دفاعى بايرن مونيخ دانست، گلى كه اين تيم در آخرين بازى نيم فصل و در مقابل ماينتس دريافت نمود. دو عامل در موفقيت خط دفاعى بايرن مونيخ نقش بسيار مهمى داشته اند، كيفيت فردى مدافعين و توان تمركز بالا، براى مثال زمانى كه ژروم بوآتينگ و مهدى بن عطيه در خط دفاعى قرار مى گيرند، قدرت تهاجمى بايرن مونيخ افزايش مى يابد و از طرفى خطر دريافت گل از روى ضد حملات حريف نيز كم مى شود.
مهمترين موضوع در اين زمينه قدرت حفظ تمركز خط دفاعى در طول نود دقيقه است، مسئله اى كه بى ترديد به سادگى امكان پذير نخواهد بود، براى مثال بايرن مونيخ در بازى مقابل منچسترسيتى دچار فقدان تمركز خود در خط دفاعى شد، موضوعى كه بهتر است در سال 2015 ديگر اتفاق نيفتد.
با پايان يافتن مصدوميت داويد آلابا و هولگر بداشتوبر در اوايل سال جديد ميلادى، قدرت انتخاب پپ گوارديولا در اين خط افزايش پيدا خواهد نمود و وى مى تواند سيستم چرخشى مناسبى براى تيم خود در اين منطقه در نظر گيرد و با در نظر گرفتن استراحت براى برخى از بازيكنان خود، خطر مصدوم شدن آنها را نيز كاهش دهد. البته استفاده از يك زنجيره دفاعى سرعتى سه نفره از ايده هاى اصلى پپ گوارديولا به حساب مى آيد، موضوعى كه از دلاليل اصلى پيروزى 7:1 بايرن مونيخ مقابل رم ايتاليا نيز بوده است.
خط ميانى:
ژابى آلونسو در اين نيم فصل به كارگردان اسپانيايى مونيخى ها تبديل شد و پپ گوارديولا در بيشتر بازى هاى نيم فصل در كنار اين استراتژيست بزرگ، از وجود فيليپ لام و داويد آلابا در قلب تيم خود بهره مى برد و از زمان مصدوم شدن اين دو بازيكن، تا حدودى بايرن مونيخ در مركز زمين دچار مشكل شده است. البته داويد آلابا تا قبل از مصدوميت خود بازيكنى چند وجهى به حساب مى آمد، چون در برخى از بازى ها در سه پست هافبك، دفاع كنارى و دفاع ميانى ديده مى شد. قدرت بالاى دوندگى اين هافبك اتريشى سبب شد تا گردش توپ و بازى سازى در بايرن مونيخ توسط آلونسو با سرعت و امنيت بيشترى جريان يابد.
خط ميانى بايرن مونيخ كه مهمترين قسمت فلسفه فوتبال پپ گوارديولا است،در سال 2015 از بيشترين پتانسيل براى بهبود عملكرد برخوردار خواهد بود. با بازگشت داويد آلابا و فيليپ لام تحرك لازم به خط ميانى باز خواهد گشت، باستين شواين اشتايگر نيز در بازى هاى آخر نيم فصل بسيار با انگيزه ظاهر شد و بار ديگر اهميت خود را براى تيم به نمايش گذاشت. بى ترديد زوج آلونسو و شواين اشتايگر مى تواند باز هم عملكرد بايرن مونيخ را در خط ميانى بهبود بخشد. با اضافه شدن تياگو آلكانتارا به تيم از ماه مارس، قدرت خلاقيت خط ميانى نيز تقويت خواهد شد. با اين حال در نظر گرفتن چيدمانى موثر در خط ميانى بايرن مونيخ با وجود تعدد هافبك هاى با كيفيت، مى تواند از چالش هاى بزرگ پپ گوارديولا در سال 2015 باشد.
خط حمله:
در نيم فصل اول بايرن مونيخ در تمامى رقابت ها موفق به ثمر رساندن 64 گل از بين 498 ضربه ارسالى به سمت دروازه حريفان شده است. به عبارتى ديگر 12.85 درصد از ضربات مونيخى ها به سمت دروازه حريفان به گل تبديل شده است كه تا حدودى نسبت به فصل گذشته بهتر بوده است. زدن يك گل از روى هر هشت ضربه آمارى قابل قبول به حساب مى آيد، اما همچنان مى توان انتظار بهتر شدن آن را نيز داشت، به خصوص روبرت لواندوفسكى كه آمارش در امر گل زنى كمتر از ديگر بازيكنان تهاجمى تيم نظير، آرين روبن، توماس مولر و ماريو گوتسه مى باشد.
در زمينه كارهاى دفاعى در بايرن مونيخ نسبت به فصل گذشته پيشرفت هايى حاصل شده است، اما در فاز تهاجمى تا كنون پيشرفت خاصى نسبت به فصل گذشته قابل تشخيص نيست. براى نمونه در اين نيم فصل بايرن مونيخى ها در تمامى رقابت ها 144 كرنر به دست آورده اند، اما تنها يك مرتبه و در بازى مقابل بايرلوركوزن موفق به ثمر رساندن گلى از روى اين ضربات شده اند، كه بى ترديد خطرناك نبودن تيم در ضربات ايستگاهى، از نقاط ضعف تيم پپ گوارديولا به حساب مى آيد.
از خوان برنات مى توان به عنوان پديده نيم فصل اخير بايرن مونيخ نام برد، اما نبايد فراموش كرد كه ماريو كوتسه همچنان نتوانسته است انتظارات بالا از خود را برآورده سازد. اين بازيكن 22 ساله از استعداد غير قابل باورى برخوردار است و مى تواند خود را به بازيكنى غير قابل چشم پوشى براى تيم تبديل نمايد، شايد چنين رويدادى در سال 2015 اتفاق بيفتد.