اختصاصی طرفداری | نتایج دیدارهای گذشته بار دیگر با شکست دو غول اروپا که طی چندین سال گذشته لیگ قهرمانان را به قبضه خود درآوردهاند، همراه شد. قضاوت با هواداران فوتبال و بهخصوص طرفداران این دو تیم است که در حال حاضر و برخلاف همیشه در شرایط پر تلاطم و سرد گمی روزگار میگذرانند. نتایج عمدتاً دروغ نمیگویند.
این شبی بود که میبایست از مزایای تکنولوژی بهره برد و به هر شکل شده به همراه تلویزیون، از تبلت و لپتاپ و موبایل کمک گرفت تا مبادا لحظهای دیدنی یا گلی تماشایی، یا ٣ بازی که مایلی ببینی را از دست بدهی و خیال کنی اگر نبینی، زمینوزمان زیرورو خواهد شد. خوره ترهای فوتبالی خوب میدانند چه میگویم.
اسپورتینگ 4-1 منچسترسیتی
آخرین بار بود و آخرین دیدار، با شکوهی قابلتوجه همراه شد. بهاینترتیب «آموریم» در آغاز بازی با سیتی در لیگ قهرمانان اروپا، آخرین بازی خانگی خود در مقابل هوادارانی که او را میپرستند، روی خط و روبهروی نیمکت ایستاده بود؛ مربی جوانی که برای طرفداران اسپورتینگ نماد امید شده بود.
هواداران بنفیکا، پورتو و براگا که از تسلط و برتریای که آموریم در اسپورتینگ و فوتبال پرتغال به وجود آورده، خسته شدهاند، دیگر نمیتوانند بیش از این منتظر خلاصشدن از شر او باشند. برای هریک از هواداران تیمهای یادشده، بهویژه بنفیکا، رفتن او را به معنای پایان موفقیت و عدم ثبات این رقیب بسیار منفور، نوید میدهد و این برای آنها خبری خوب و لذت بخش است.
اما در سوی دیگر و بیشتر از همه، هواداران ناامید منچستریونایتد با آنچه شاهدش بودند، در پوست خود نمیگنجند. آموریم میرود تا بهعنوان هفتمین سرمربی طی ١١ سال پس از الکس فرگوسن، از روز دوشنبه کار خود را آغاز کند تا شاید یونایتد را از برزخ دائمی و طولانی رهایی بخشد. با بازی حیرتانگیزی که در لیسبون انجام شد، امید یونایتدیها بیشازپیش به غلیان آمده است. اسپوتینگ آموریم، توانست سیتی، یکی از بهترین تیمهای جهان و پپ گواردیولا، یکی از بهترین مربیان جهان را با عظمت از پای در آورد.
پس از پیروزی قاطعانه بورنموث در لیگ برتر برابر آبی پوشان، سیتی در دوران پپ گواردیولا بهندرت دچار چنین تحقیری در اروپا شده است. در نیمه دوم، آموریم و اسپورتینگ افسارگسیخته و بیمحابا سیتی را نابود کرد. شش سالی هست، از سال ٢٠١٨ هرگز شاهد سه شکست متوالی سیتی در همه رقابتها نبودیم.
عملکرد پر جنبوجوش اسپورتینگ و بازگشت پس از قبول گلی زودهنگام در برابر تیم گواردیولا بیآنکه لحظهای سرهای خود را پایین بگیرند و ضربآهنگ خود را از دست بدهند، نشان میدهد چرا رؤسای یونایتد او را بهعنوان جانشین اریک تن هاخ انتخاب کردهاند.
این یک کار استادانه، ممتاز و فاخر از سوی آموریم بود. سبک پیروزی، پیروزی فلسفه یکی از داغترین مربیانی بود که در دنیای فوتبال معروفیتی به هم زده است.
آموریم بهتر است تا میتواند حال و لذت این برد را ببرد. شاید بازیکنان اسپورتینگ به معروفیت بازیکنان یونایتد نباشند؛ اما تلاش و انرژی آنها در اجرای طرحهای مربی هود تحسینبرانگیز بود، نمیتوانم باور کنم گروهی از بازیکنان کمکار که از سوی تن هاخ به وصیت گذاشته شده است، قادر باشند چنین شکستی را به سیتی تحمیل کنند، آن هم بهگونهای که نفس آدم را بند بیاورد.
در منچستر اوضاع احتمالاً فرق خواهد داشت و فرهنگ و رسمورسوم امروزه تیم باید از نو پایهریزی شود. اما آنچه در اولدترافورد خیلی به دیدنش عادت نداریم در لیسبون با بردی قاطعانه و با قوت بسیار به دست آمد. پیروزیِ مربیای بود که جرئت داشت بازیکنانش را ترغیب به حمله و یورشی تمامعیار و درهمکوبیدن کامل ترغیب کرد. بدون هیچ شک، بدون هیچ ترس.
سیتی پس از شکستهای متوالی نادری از اسپرز در لیگ کاپ و بورنموث در لیگ وارد پایتخت پرتغال شد. آنها در چنگال و بحران مصدومیت به سر میبرند. از دلایلی که گواردیولا مجبور بود برای اولینبار در یک بازی تیم بزرگسالان در لیگ قهرمانان، در دفاع وسط از جامای سیمپسون پوزی که روز دوشنبه فقط ١٩ ساله شده بود، استفاده کند.
اسپورتینگ کاملاً در تضاد تمامعیار با سیتی قرار داشت. آنها بهتر از این نمیتوانستند با فرم عالی خود این وارد مسابقه را آغاز کنند. آموریم مهاجر، تیمی را ساختهوپرداخته کرده است که در ١٠ بازی اول فصل خود در لیگ پیروز شده، ٣٥ گل به ثمر رسانده و تنها ٣ گل دریافت کرده است و در سه بازی اول خود در لیگ قهرمانان اروپا نیز شکست نخورده بودند. همه اینها بهاضافه ویکتور گیوکرش مهاجمی دارند که از زمان انتقال به اسپورتینگ در سال ٢٠٢٣، ٦٣ گل در ٦٦ بازی به ثمر رسانده، و تنها در این فصل در ١٦ بازی ٢٠ گل وارد دروازه حریفان کرده است؛ شبیه اعداد گلزنی ارلینگ هالند که این روزها موتورش کم کارتر شده است.
باوجود تمام نالهها، شکایتها و اعتراضات چند روز گذشته که در مورد تلخی خروج آموریم و پیوستن به یونایتد در میان طرفداران اسپورتینگ وجود داشت، هیچکدام در آخرین بازی او مشهود نبود. در واقع قبل از شروع بازی، هواداران اسپورتینگ یک بنر بزرگ را با چهره مربی ٣٩ ساله باز کردند که در کنار جامهایی که او برای باشگاه کسب کرده، ایستاده بود. با حروف بزرگ نوشته شده بود؛ "Obrigado" به معنای "متشکریم."
احساساتگرایی محدودیتهایی و مصائب خودش را دارد و سیتی خیلی زود این را ثابت کرد. در شبی که هواداران میزبان احساساتیتر از همیشه بودند، بعد از ٤ دقیقه، اسپورتینگ توپ را ارزان در عمق نیمه خود از دست داد و فودن بعد از چند قدم بلافاصله با شوتی انحرافی دروازه میزبان را گشود. فکر میکردیم قصه همیشگی در راه است و سیتی به جشن خداحافظی، گند خواهد زد.
اسپورتینگ باید چهار دقیقه بعد مساوی میکرد. ریکو لوئیس توپ را در نزدیکی خط نیمه از دست داد و گیوکرش تنها با ادرسون روبرو شد. وقت داشت. شاید زیادی وقت داشت و توپ را در دستان ادرسون جای داد. این شانس نمیتوانست این واقعیت را پنهان کند که در نیمه اول سیتی در کلاسی متفاوت از حریف خود قرار دارد. هالند فرصتهایی برای افزایش برتری سیتی داشت تا کار را یکسره کند.
سپس، هفت دقیقه قبل از استراحت، گیوکرش از هیچ، یک گل ساخت و دو تیم ١-١ به رختکن پای گذاشتند. پس از اتفاقاتی که بلافاصله پس از شروع دوباره رخ داد، "آموریم" مطمئناً با شهرت به ارائه نظرات و تصمیمات و گفتگوهای هیجانانگیز تیمی در رختکن و تغییرات و تأثیراتی که روی بازیکنان و نقشه و طرح بازی داشت به منچستر خواهد رسید.
با گذشت فقط ٤ دقیقه از نیمه دوم، اسپورتینگ ١-٣ پیش بود. اولین طی ٢٠ ثانیه پس از شروع مجدد رخ داد. ماکسیمیلیانو آرائوخو بهسوی خط دفاعی سیتی پیشروی کرد و با ضربه زهرآگین پای چپ ادرسون را مغلوب کرد، تصویری که میرویم تا کمکم و در عین ناباوری به آن عادت کنیم.
سیتی بهسختی فرصت داشت خود را جمعوجور کند. از جناح راست فرانسیسکو ترینکائو از یوشکو گواردیول پیشی گرفت و گواردیول با هل او در محوطه جریمه، پنالتی داد. ویکتور گیوکرش که در بازی بهخوبی رشد کرده بود، پنالتی را به تور کوبید. کار به جایی رسیده بود که سیتی برای کنار آمدن با گیوکرش دستوپنجه نرم میکرد. زور میزد و به جایی نمیرسید.
سیتی را کمتر اینچنین مات و مبهوت دیده بودیم. اما برو و بچههای گواردیولا بهتدریج کنترل خود را به دست آوردند و در اواسط نیمه، پس از بررسی VAR، روزنه و راهی برای بازگشت به بازی نمایان شد. شوت برناردو سیلوا در محوطه به بازوی عثمان دیومانده برخورد کرده بود. دیومانده شدیداً پریشانحال شده بود. هالند برای ضربه پنالتی جلو آمد. او آن را بلند و محکم زد؛ اما زیادی بالا بود. توپ به تیر دروازه برخورد کرد. خروش سرخوشی هواداران اسپورتینگ، هوا و فضای استادیوم را پر کرد. کرکننده بود.
ده دقیقه مانده به پایان، اسپورتینگ مسیر دشوار را بهخوبی به اتمام رساند. ماتئوس نونس توپ را از دست داد و سپس با یک چالش ناشیانه در محوطه جریمه، جنی کاتامو را به زمین زد. مرد میدان، گیوکرش برای دومین پنالتی و سومین گل و تکمیل هتتریک پشت توپ قرار گرفت. بحثی در دوختن توپ و تور وجود نداشت. ١-٤، سیتی فروریخته بود و مرد جوان سوئدی ارزش و قیمت خود را به رخ کشیده بود.
هنگامی که سوت پایان به صدا درآمد، جمعیت در هیجان بیاندازهای بود. شاید حالا که آموریم میرود، این نقطه اوج زودرسی برای فصل آنها باشد. شاید از همان جایی که مربی موفقشان میرود اسپورتینگ بهخوبی و شادابی امشب ادامه دهند. هواداران اسپورتینگ سرمستتر از همیشه بهسوی ایستگاه مترو کامپو گرانده و ماشینهایشان که در حومه منطقه آلوالاده پارک شده بودند سرازیر شدند.
با آخرین هواپیمای که از روی باند فرودگاه بلند میشد و بالای سرشان غرش میکرد، و مسافرانشان را با خود میبرد، آنها از ته قلب آرزو میکردند ایکاش بدون آموریم، این پایان ماجراجوییهای ما در اروپا نباشد. با پرواز بعدی بهسوی منچستر مربی محبوب آنها در میان مسافرین خواهد بود. این پرواز یادآور مربی خواهد بود که آخرین شب جادویی را برای آنها تا پایان عمر به یادگار گذاشت.
رئال مادرید 1-3 میلان
به این نتیجه هم عادت نداریم. رئال مادرید پرافتخارترین تیم قاره که لیگ قهرمانان را از آن خود میداند، دومین شکست متوالی خود را در برنابئو متحمل شد و بهسختی در زمین خود مقابل میلان شکست خورد. متعاقب این بازی، تیم کارلو انجلوتی به شکل همهجانبهای در مطبوعات اسپانیایی مورد انتقاد قرار گرفت.
شاگردان کارلو آنچلوتی، مدافع عنوان قهرمانی، قبل از اینکه وینیسیوس جونیور در آخرین بازی خانگی در جام ملتهای اروپا مقابل بروسیا دورتموند، الهامبخش بازگشتی چشمگیر باشد، به شکست شوکهکننده دیگری تن دادند. تیم ایتالیایی به لطف گلهای مالک شاو، آلوارو موراتا و تیجانی رایندرز به پیروزی معروفی دست یافت، دومین پیروزی در این دوره از رقابتها برای میلان بود.
مادرید با ورود امباپه به یک نابسامانی و عدم اطمینان زیادی دچار شده است و نتایج و نمایش آنها در میدان، آنطور که بایدوشاید راضیکننده نیست. این شکست باعث شد غول اسپانیایی در رده هفدهم جدول ردهبندی مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا پیش از سفری سخت به آنفیلد برای رویارویی با لیورپول، قرار گیرد.
لوکاس وازکز، مدافع مادرید بازگوکننده حقایق و مشکلات قهرمان اروپا است:
ما دورهای را سپری میکنیم که حریفان با هر اشتباه ما را بهسختی مجازات میکنند، ما به کار خود ادامه میدهیم تا این اتفاقات دیگر تکرار نشود.
شاگردان آنچلوتی که در آخرین بازی خود در لالیگا با نتیجه ٤-٠ از رقیب سرسخت خود، بارسلونا شکست خوردند، اکنون در سه بازی اخیر خانگی خود ٩ گل دریافت کردهاند. وازکز در ادامه مصاحبه تلویزیونی خود این جملات را بیان میکند:
مشخصاً عدد بسیار بدی است، باید تأکید کرد دفاع و حمله یک کار جمعی است، و ما در این حیطه مشکل داریم. در پایان فکر میکنم، با هم از این وضعیت خارج میشویم... باید سرمان را بالا نگه داریم، به کار ادامه دهیم، فصل خیلی طولانی است و مادرید تا آخر مبارزه خواهد کرد.
مادریدی ها تنها بعد از ١٢ دقیقه بعد از ضربه سر شاو از روی کرنر، عقب افتادند اما به لطف پنالتی وینیسیوس جونیور نسبتاً سریع به بازی بازگشت. اگرچه تیم آنچلوتی نتوانست جلوی میهمانان ایتالیایی را بگیرد. موراتا واکنش سریعی در برابر سیو آندری لونین در برابر رافائل لیائو انجام داد. تیم پائولو فونسکا قبل از پایان بازی و در دقیقه ٧٣ بانفوذ خیرهکننده لیائو و ضربه نهایی رایندرز ٣ امتیاز را مسجل کرد و قهرمان اروپا بار دیگر ناباورانه در برنابئو تسلیم شد.
پیروزی میلان باعث تساوی شش امتیازی میلان و مادرید از چهار بازی اول خود در لیگ قهرمانان اروپا شد. شب خوبی برای ایتالیاییها بود در حالیکه مادرید مشغولیات بسیاری برای جمع و جور کردن اوضاع خواهد داشت.
بازهم باید اشاره کرد تیمهایی که در هشت مکان برتر جدول قرار بگیرند به طور خودکار به مرحله یکهشتم پایانی راه پیدا میکنند، درحالیکه تیمهایی که در رتبههای ٩ تا ۲۴ به کار خود پایان دهند، باید برای صعود بهدور بعدی، دیدارهای پلیآف شرکت کنند.
لیورپول 4-0 بایرلورکوزن
از زمانی که نایجل دی یونگ هلندی برای خودش به «بروسلی» تبدیل شد و کونگفو وار در فینال جام جهانی ٢٠١٠ به سینه ژابی آلونسو ضربه زد، این سختترین ضربهای بود که آلونسو در عمرش در میادین متحمل شده است. لورکوزن، قهرمان آلمان آلونسو، توسط باشگاهی که جایگاه بزرگی در قلب او دارد فقط شکست نخورد، این یک شرمندگی و سرشکستگی تمام و عیار بود.
بازگشت او به خانه سابق خوب شروع شد و بهخوبی به پایان رسید. با لمس محترمانه "This Is Anfield" در بدو ورود به زمین و بازخوانی و فریاد مهیج و پرشور نام او توسط کوپ پس از اتمام بازی که جایگاه او را در مرسی ساید و دل تماشاگران به نمایش گذارد.
اما همه چیز دراینبین، آغاز و پایان، حکایت دیگری داشت؛ بایرلورکوزن و الونسو همهجوره در برابر لیورپول و آرنه اسلوت سقوط کرد. برتری و چربش لیورپول در سطح دیگری بود. لوئیس دیاز پس از شروع بازی بهعنوان شماره ٩ در نیمه دوم هتتریک کرد، محمد صلاح نهتنها بهترین گلزن بلکه بهترین گلساز باشگاه شد و اسلات بار دیگر نشان داد چرا او و نه آلونسو که انتخاب موردنظر هواداران بود، مربی مناسبی برای جایگزینی یورگن کلوپ در تمام این مدت بوده است.
بااینحال علیرغم تمام این نکات، برجستهترین لحظه بازی از آن کرتیس جونز و پاس گل عالی او برای شروع درهمکوبیدن لورکوزن بود. یکی از آن لحظاتی که هافبکهای باکلاس جهانی را از مردان میانی با استانداردهای معمولی را جدا میکرد، با دید و پاسی که هیچیک از تماشاگران استادیوم حتی آن را در رادار خود نداشتند، چه رسد به تصاویر تلویزیون. ٩٩ درصد تماشاگران زمین نمیتوانستند آن پاس را ببینند. یا حتی به آن فکر کنند. شاید فقط مرد طاس هلندی کنار زمین واقف به استعدادهای این پسر جوان باشد و باور کند او قادر به انجام خیلی کارها است!
این پاس گل بهافتخار آلونسو بود که از بهترین پاسورهای تاریخ آنفیلد و کل اروپا بهحساب میآمد. او هر پاس بهظاهر نفسگیر را چنان بهسادگی و زیبای ارسال میکرد، گویی آب از آب تکان نخورده است و این همان کاری است که جونز در اینجا انجام داد. پاسی نرم برای باز کردن خط دفاعی لورکوزن که قبلاً از این تحتفشار قرمزها معایبش برملا شده بود، مانند شکافتن اتم یک مولکول. مثل دارتی بینقص به هدف نشست. دیاز توپ را گرفت و به همان اندازه ماهرانه با یک ضربه روی پایِ مجلل از روی سر دروازهبان عبور داد.
شاید جونز شبها با تولد اولین دخترش خوابوخوراک مناسبی نداشته باشد؛ اما ظاهراً زندگی در بیرون و داخل زمین بر وفق مراد است. نمیدانم توماس توخل بازیهای لیورپول را تماشا میکند یا نه؟
دقیقه ٦١، ٠-١ لیورپول، پس از آن میدانستیم باز هم از راه خواهد رسید. شور و شر لیورپول عیان بود. جادوی جونز کاتالیزوری بود. دو گل در سه دقیقه مانند تلنگر بازی مقابل برایتون در روز شنبه بود، همان جایی که کودی خاکپو گلهای قرمزها را پس از ارسال خوب صلاح دوبرابر کرد. پس از آن در آنفیلد غوغایی براه افتاده بود.
نیمه اول، تا حدودی شبیه یک مسابقه خیریه بود؛ بازگشت آلونسو بهعنوان مربی، با حضور بازیکن و همبازی او، لوئیس گارسیا و رئیس قدیمی او در انفیلد، رافائل بنیتز، بهعلاوه استفن وارناک، بیبیسی بخشی از کلاس سال ٢٠٠٥ را گرد هم آورده بود و خاطره پیروزی ناباورانهترین فینال تاریخ اروپا را زنده کرده بود.
واقعهای جالب به یک ماجرای کسلکننده تبدیل شده بود که به نظر میرسید مانند بیشتر کارهای یوفا برای پر کردن تقویم فوتبال انجام شده است. در نیمه اول، تنها چیزی که ارزش توجه داشت، تماشای آلونسو در اطراف منطقه فنی خود بود که مانند مردی تسخیر شده و نگران در تظاهرات، با مشتهای گرهکرده راهپیمایی میکرد.
او همچنان با حیرت این استادیوم نگاه میکرد و ثانیههای زیادی را صرف خیرهشدن به ساختار قرمز عمیق سکوهای کوپ کرد، کاملاً متفاوت از آنچه او آن را بهخاطر میآورد. حتم دارم با آمادگی که او هنوز برای بازی دارد، چقدر آرزو میکرد؛ ایکاش میتوانست پا به چمن انفیلد بگذارد و مثل همیشه کنترل بازی را در دست بگیرد.
باوجود نتیجه بازی، تیم او تا یک ساعت مشتهای خوبی در رینگ این مسابقه ردوبدل کرد. گل جرمی فریمپونگ، بازیکن سابق منچسترسیتی و سلتیک، بهخاطر تماس با دست مردود اعلام شد و کائویمهین کلهر دروازهبان لیورپول چندین بار مجبور به مداخله شد. مردان الونسو، لیورپول را برای مدت طولانی مأیوس و محدود نگاهداشته بودند.
اما با نزدیکشدن به گذشت یک ساعت از نبرد دو تیم، تماشاگران آنفیلد وارد عمل شدند و صدای آتشبازی در اطراف مرسی ساید با انفجارهای استعاری در زمین جایگزین شد. صلاح پس از کار خوب رایان خرافنبرخ فرصت بزرگی را از دست داد تا سروصدای بیشتری ایجاد کند و در حمله بعدی، جونز همان پاسی را به برای گل اول به دیاز داد که در مدح آن رودهدرازی کردم.
دو دقیقه بعد، صلاح از سمت راست فضا پیدا کرد و توپ را برای گل چهارم خاکپو در سه بازی اخیر مانند هلویی در گلویش قرار داد. دیاز در دقیقه ٨٣ گل سوم را با کمک صلاح به ثمر رساند تا هر گونه شک و تردیدی در مورد شروع او بهعنوان شماره ٩ را کاملاً برطرف کند، اگرچه در آن لحظه در جناح چپ قرار داشت.
سپس مرد کلمبیایی اولین هتتریک دوران حرفهای خود را به ثمر رساند. شب کامل دیگری برای لیورپول و دیاز و آرنه اسلوت در رقابتهای اروپایی بود. با این پیروزی لیورپول با حداکثر ١٢ امتیاز ممکن در ٤ بازی در صدر جدول گروه نشسته است و اسپورتینگ در مکان دوم ١٠ امتیازی است و سیتی و لورکوزن با ٧ امتیاز در مکان ششم و یازدهم قرار دارند.
در پایان، نام آلونسو با فریاد هواداران لیورپول در آنفیلد پیچید و او با تکان دادن دست خود به این همه محبت و مهر پاسخ داد. ولی حقیقت امر چیز دیگری بود، پس از شکستی قاطعانه و بیحرف و حدیث، آلونسو خوشحال بود که هر چه سریعتر خداحافظی کند و آنفیلد و لیورپول را بهسوی آلمان ترک کند. بازیکن بزرگ دیروز آنفیلد، بهعنوان سرمربی، بدترین شب خود را در باشگاه دوستداشتنی سابق خود سپری کرد. غمبار بود.