از خواب پامیشی تو خونه گنجشکه داره می خونه
آسمونم آبیه و هوام که آفتابیه
منم خسته میام خونه روحیه‌م بد جور داغونه
اگه آرومم نکنی بد جوری میشم دیوونه
وقتی منو داری یا تو بغلم لَمو دادی
تو بگو چه احساسی داری
اگه به من حس خاصی داری
وقتی منو داری یا تو بغلم لَمو دادی
تو بگو چه احساسی داری
مگه با من رودرواسی داری
تموم زیباییای توی دنیام خلاصه میشه تو تُ
من عوض نمی کنم با کل دنیا حتی یه تار موتو
دوست دارم منوتو تو اتاق تاریک
با بوی عود و نور شمع
بسازیم از اون شبای رویایی رو
که بدجوری رو مودشم
به شیشه ها میزنه بارون
تو میای تو بغلم آروم
می چسبی سفت به من
دیگه فاصله مون میشه کم
منوتو با هم..باهم
وقتی منو داری یا تو بغلم لمو دادی
بگو چه احساسی داری
اگه به من حس خاصی داری
وقتی منو داری یا تو بغلم لَمو دادی
بگو چه احساسی داری
مگه با من رودرواسی داری
