شرکت محترم حمل و نقل لندن؛
بسیار خوشحالم که با تغییر نام ایستگاه Shoreditch High St به Banglatown مخالفت نمودید. این مهم است که نام رسمی یک منطقه، بر روی ایستگاه قطار آنجا باشد. به همین دلیل خواهش میکنم به ما بگویید چه زمانی نام ایستگاه راه آهن "آرسنال" را به نام قبلی آن یعنی جیلسپی باز میگردانید؟"
|
این متن نامهی یک طرفدار تاتنهام به شرکت حمل و نقل لندن، tfl در سال 2008 است. نامهای که هزاران مورد مشابه آن تاکنون از سوی تاتنهامیها، دشمنان قدیمی آرسنال ارسال شده. از سال 1997 و زمانیکه با طرح گسترش هایبری مخالفت شد، آرسنالیها تصمیم گرفتند ورزشگاه جدیدی بسازند و این یعنی دیگر ایستگاه قطار، درست مقابل استادیوم آنها نخواهد بود. به این دلیل هوادارن اسپرز تصمیم گرفتند با ارسال نامههای خود از شر نام حریف دیرینه در نقشه قدیی متروی لندن خلاص شوند. اگرچه شرکت حمل و نقل لندن پاسخ تمام ای نامهها را در دو جملهی کوتاه میدهد:
با تشکر از حسن توجه شما، در حال حاضر برنامهای برای تغییر نام ورزشگاه نداریم."
|
با این پاسخ، طرفداران تاتنهام بازهم باید نام حریف را روی ایستگاه تحمل کنند. آرسنال، تنها باشگاهی در میان هزاران باشگاه حرفهای و آماتور فوتبال انگلیس که یک ایستگاه قطار به نام خود دارد. یک هدیهی منحصر بفرد از سالهای پیش از جنگ جهانی دوم که مردان بزرگی در تاریخ باشگاه آن را برای طرفداران توپچیها به ارمغان آوردند. تاجری به نام سر هنری نوریس و مهمتر از او، مربی افسانهای باشگاه، هربرت چاپمن.
chapman
اندی کِلی نویسندهی وبسایت تاریخچهی آرسنال میگوید:
بله، ما به چاپمن میبالیم. طرفداران کدام باشگاهها هنوز از مربی 80 سال قبل خود تعریف و تمجید میکنند؟ او از زمان ورودش به باشگاه در سال 1925 تا روز مرگش امپراطور آرسنال بود.
و تونی سندل، مسئول موزهی آرسنال میگوید:
او اولین مربی بود که در تمام امور باشگاه نقش ایفا میکرد. از تاکتیکهای نوآورانه در زمین، تا استعدادیابی و خرید بازیکنان و جنبههای بازاریابی و توسعهی ورزشگاه و ...
و کِلی ادامه میدهد:
چاپمن، آرسنال را از سیاهی لشکر لیگ، به مشهورترین باشگاه جهان در دههی 30 میلادی تبدیل کرد. همچنین اقدامات او موفقیت باشگاه را حتی پس از مرگش تا 20 سال بعد تضمین کرد.
هر جا که آب هست...
با این شناخت از اهمیت و جایگاه چاپمن، به داستان ایستگاه قطار باز میگردیم. چاپمن به خوبی اهمیت ایستگاهها و حمل و نقل در آن زمان را میدانست. اگر تمدنهای بزرگ بشری ظهور خود را مدیون رودخانههای بزرگ و پرآب اطرافشان هستند، باشگاههای انگلیسی در قرن نوزده و اوایل قرن بیست نیز مرهون ایستگاههای قطار کنار استادیوم خو میباشند.
میلوال در سال 1886 اولین زمین خود را در نزدیکی ایستگاه میلوال داک انتخاب کرد. چند سال بعد وقتی آنها مجبور به جابجایی شدند، تماشگرانشان به شدت کاهش یافت. در سال 1910 آنها به سمت جنوب رودخانه نیوکراس نقل مکان کردند تا بار دیگر به یک ایستگاه قطار نزدیک باشند.
همین جابجایی میلوال به سمت جنوب لندن، باعث شد تا آرسنال راهی شمال شهر شود. وولویچ آرسنال با ورود میلوال، یک باشگاه قدیمی تر در آن منطقه، با تهدید مواجه میشود تا مرز انحلال پیش میرود. سر هنری نوریس مالک باشگاه به فکر طرحی تازه میفتد. ادغام با فولام از سوی اتحادیه پذیرفتنی نیست و بحران ادامه دارد. تا وقتی که زمینهای کالج سنت جان در ایسلینگتون چشم نوریس را میگیرد.
و مهم تر از زمینها، نزدیکی به ایستگاه قطار جیلسپی لندن که 4 سال قبل افتتاح شده بود. نوریس بلافاصله با پرداخت 20 هزار پاوند تاییدیه اتحادیه را میگیرد، استادیوم هایبری به سرعت ساخته و در سال 1913، باشگاه فوتبال آرسنال به صورت رسمی به عنوان باشگاهی در شمال لندن شناخته میشود.
arsenal 1913
در آن زمان، چاپمن هنوز در شمال انگلستان و دور از پایتخت بود. سرمربی تیم لیدزسیتی که در دسامبر 1913 برای اولین بار برای بازی برابر آرسنال راهی هایبری شد. چاپمن به خوبی که چیز را در نظر گرفت. ایستگاه قطار چسبیده به استادیوم، تماشاگران، ورزشگاه نیمه کاره و... 12 سال بعد درخواست مربی باشگاه آرسنال در روزنامهی اتلتیک نیوز باعث شد چاپمن تصمیم نهایی خود را بگیرد: این باشگاه پتانسیل فراوانی دارد و من راهی آنجا خواهم شد.
قمار سر هنری نوریس در سالهای ابتدایی با شکستهای پیاپی همراه بود. آرسنال تا سال 1925 حتی به نزدیکی منطقهی سقوط نیز رسید. درست وقتی که چاپمن، با خواندن اعلان شغلی آقای نوریس تصمیم گرفت راهی پایتخت شود. چاپمن که با هادرزفیلد لیگ، اف ای کاپ و چریتی شیلد را برده بود اعتقاد داشت برای ساخت یک باشگاه بزرگ، باید طرفداران زیادی را در اطراف تیم داشت. چیزی که پیش از این او در آرسنال و در هایبری دیده بود.
مسافر زمان
یک بار در پادکست the football ramble با حضور اندی براسل و جاناتان ویلسون این سوال مطرح شد که آیا چاپمن از آینده آمده بود؟ دلیل این سوال مشخص است. مردی که در سالهای بین دو جنگ به فکر نصب ساعت بزرگ در استادیوم بود، پیشنهاد داد آستین لباس تیم سفید باشد تا بازیکنان در هوای مه آلود هم دیگر را به راحتی پیدا کنند، مراسم پیش از بازی و صف کشیدن بازیکنان و دست دادن آنها را باب کرد و شماره پیراهن را به لباس بازیکنان اضافه نمود مشخصا سالها از زمان خود جلوست. در کنار تمام این جزییات چاپمن درک عمیقی از نیاز به توسعه باشگاه خارج از زمین داشت.
در سالهای پایانی دهه 20 میلادی باشگاه کلپتون یک تیم کوچک در نزدیکی آرسنال با مشکلات مالی فراوانی روبرو شد. چاپمن به مدیران آرسنال پیشنهاد داد تا به همسایه کوچکشان در دستههای پایین کمک کنند و این باعث شد تا با ایجاد پیوندی قوی بین دو تیم، چاپمن بتواند محلی برای قرض دادن بازیکنان جوان تیم خود و تجربه بازی جدی برای آنها پدید آورد.
در میان تمام این نوآوریها، تمرکز اصلی چاپمن روی تماشاگران است:
این ایده که شما هیچ کاری نکنید و منتظر باشد تماشاگران به ورزشگاه بیایند مرده است. حقیقت اینست که ما طرفداران پرشماری داریم و باید کاری کنیم آنها به استادیوم بیایند. ما بازیهای مهمی در طول فصل برابر تاتنهام یا چلسی داریم که اگر نتوانیم سکوها را پر کنیم، کم کاری ماست.
ایستگاه آرسنال
با رسوایی مالی سر هنری نوریس در سال 1927 و ترک آرسنال، چاپمن قدرت بیشتری در باشگاه پیدا کرد. حالا چاپمن یک تنه به دنبال طرفداران جدید برای آرسنال و ایدههای خود برای کشاندن آنها به هایبری مینمود. تونی سمدل میگوید :
چاپمن میخواست پیش از آنکه باشگاه به موفقیتهای در زمین برسد، طرفداران بیشتر و بیشتری را جذب کرده باشد. او حتی پا را فراتر گذاشت و تصمیم گرفت نام باشگاه را به لندن اف سی تغییر دهد تا طرفداران بیطرف شهر لندن نیز به سمت آن جذب شوند. پس از رد این تصمیم توسط هیات مدیره بود که چاپمن به سراغ ایستگاه جیلسپی رفت.
gillespee photo
برای مردم شهر که ساعت 2 کارشان تمام شده و دنبال جایی برای تفریح میگردند، دیدن نام یک باشگاه فوتبال روی ایستگاه قطار جذاب است این میتواند آنها را به سمت هایبوری بکشاند. همچنین دیدن مداوم نام آرسنال روی نقشه، باعث میشد شهرت آرسنال در تمام کشور به عنوان تیمی پیشرو بپیچد.
نکته جالب توجه اینجاست که در اسناد بایگانی شرکت همل و نقل لندن هیچ سندی دربارهی مذاکرات آرسنال با آنها موجود نیست. با این حال در کتابهای تاریخ فوتبال میتوان به سرنخهایی رسید.
در سال 1932، چاپمن به ساختمان اصلی قطار زیرزمینی لندن مراجعه نمود و درخواست خود را مطرح کرد. مدیران Tfl درخواست او را رد کردند. با این استدلال که
نام ایستگاه باید بیانگر منطقه آن باشد
چاپمن آمرانه به میگوید
چه کسی این منطقه را به نام جیلسپی میشناسد؟ اینجا محله آرسنال است...
سرانجام استدلالهای چاپمن مسئولان را راضی میکند. و قرار میشود تمام هزینههای مربوط به تعویض تابلوها را باشگاه آرسنال بپردازد.
شاید این داستان در مقیاسهای امروزی باورکردنی نباشد. در ماجرای درخواست تغییر نام ایستگاه......... به.......که توسط بنگلادشیهای مقیم لندن (که در ابتدای متن به آن اشاره شد) مطرح شده بود، شرکت حمل و نقل لندن به علت تحمیل هزینهی گزاف 2 میلیون پوندی آن را رد کرد. اما چطور میشود که در آن زمان چاپمن میتواند مدیران Tfl. را راضی کند؟ ریشهی آن را باید در شرایط خاص متروی لندن در آن سالها کنکاش نمود.
در سرتاسر دهه 20، متروی لندن درگیر معضلات و مشکلات مختلف بود. در سالهای پایانی دهه 20 و ابتدای دهه 30 شرکت خصوصی(کمباین) electric railway company London به ریاست لرد اشفیلد پیشنهاد سرمایه گذاری در متروی لندن و حل مشکلات آن را مطرح کرد. هربرت موریسون وزیر حمل و نقل وقت نیز پیشنهاد اشفیلد را پذیرفت و علیرغم از دست دادن کرسی خود در سال 1931، به خاطر تصویب لایحه، ساخت و بهرهبرداری متروی پایتخت انگلستان به شرکت اشفیلد واگذار شد.
اشفیلد میدانست که باید وجهه مناسبی بین مردم کسب کند. از طرفی چاپمن نیز مرد زیرکی بود از این شرایط بهرهی کافی را برد. سندل میگوید :
چاپمن با هدف ایجاد بزرگترین باشگاه جهان راهی هایبری شده بود، بنابراین از هیچ جلسه، لابی و ترفندی فروگذار نمیکرد.
chapman politic
احتمال لابیهای پشت پرده چاپمن وقتی قوت میگیرد که بدانیم خود هربرت موریسون، در قامت وزیر، طرفدار کلپتون اورینت بود. و سنی که روزگاری هربرت چاپمن برای کمک به باشگاه کوچک همسایه در دجله انداخته، در بیابان به کمکش میآید.
از طرفی دیگر، زمانبندی چاپمن برای پیشنهاد نیز یک شاهکار شگفت انگیز است. چاپمن درست وقتی این پیشنهاد را مطرح کرد که Tfl قصد داشت تمام نقشهها، کاتالوگها و تابلوهای مترو را در سرتاسر کشور بروز کند. بنابراین آرسنال مجبور نبود هیچ هزینهای بابت اصلاح نقشهی سایر ایستگاهها بپردازد.
این یکی خوشبختانه در اسناد آرسنال موجود است. صورتجلسه ای در تاریخ 20 اکتبر 1932 که در آن اشاره شده همه تغییرات با 1000 پاوند انجام خواهد شد. نام ایستگاه روی بلیتها، پوسترهای پیش از بازی و اقلام مربوط به باشگاه عوض میشود و هر چیز غیر از آن، به صورت اتوماتیک توسط شرکت cickfosters به عنوان پیمانکار تغییرات کلی نقشهها در تمام انگلستان انجام خواهد گرفت.
هیات مدیره آرسنال، با به جز تابلوی اصلی، با خساست تمام سایر تابلو های داخل ایستگاه را تغییر نمیدهد. چیزی که تا امروز نیز باقی ست سرانجام در آخرین روز ماه اکتبر ساله 1932 نام ایستگاه جیلسپی به آرسنال، هایبری هیل تغییر میکند و بعدها با حذف عنوان هایبری، نام ایستگاه آرسنال روی آن باقی میماند.
arsenal station name classic
روز چاپمن، تیم چاپمن، ایستگاه چاپمن
پس از تمام تغییرات، آرسنال به بزرگترین باشگاه لندن در دهه 30 تبدیل میشود. برای همه به جز طرفداران تاتنهام که هنوز اصرار دارند آرسنال را وولویچ واندر خطاب کنند. جرج میل، مدافع آن زمان آرسنال میگوید :
وقتی آن روزها با طرفداران صحبت میکردم، آنها میگفتند ما یک استادیوم فوقالعاده و یک تیم معرکه داریم اما چاپمن چطور توانسته اسم ایستگاه مترو را به نام باشگاه ما تغییر دهد؟ و من پاسخی برای آنها نداشتم. به قول کلیف باستین (مهاجم آرسنال در دههی 30) هربرت چاپمن باید نخست وزیر بریتانیا میشد!
بدبختانه، چاپمن خیلی زود با دنیا وداع میکند و نمیتواند دستاوردهای شگرف خود را ببیند. فقط دو سال بعد از تغییر نام ایستگاه، در اول ژانویه 1934 هربرت چاپمن با وجود سرماخوردگی شدید و عفونت ریه حاضر نمیشود تماشای بازی تیم ذخیرههای آرسنال را زیر برف از دست بدهد. اتفاقی که بیماری او را تشدید میکند و سرانجام در ساعت 3 صبح روز 6 ژانویه 1934 دست او را از زندگی کوتاه... فقط در سن 55 سالگی... ادی هاپگود مدافع آرسنال در آن زمان میگوید :
من تازه از خواب بیدار شده بودم و مشغول اصلاح صورتم بودم که آلیس ماس، همسر دروازه بان تیم و همسایه ما وحشت زده و هراسان وارد خانه شد" ادی این اعلان را هنگام خرید در فروشگاه دیدم.... هربرت چاپمن از دنیا رفت" نیمی از صورتم کفی بود و انگار یخ زده بودم. برای یکربع فقط خشکم زده بود
هزاران نفر در لندن آن روز صبح حس و حال هاپگود را داشتند. چند هفته بعد، اولین دربی شمال لندن میان آرسنال و تاتنهام برگزار میشود. تا قبل از ظهر هایبری لبالب از جمعیت میشود اما هنوز هم دهها هزار طرفدار اطراف ورزشگاه برای خواندن آخرین سرود خود در وصف چاپمن ایستادهاند. برای جمعیت بیرون ورزشگاه ندیدن بازی اهمیتی ندارد. حاضران آن روز میگویند وقتی سرودی در وصف چاپمن روی سکوها خوانده میشد، طنین صدای آن به بیرون هایبری میرسید و سیل بی پایان جمعیت در خارج ورزشگاه تا ورودی ایستگاه آن سرود را زمزمه میکردند.... آن روز ایستگاه نه جیلسپی و نه آرسنال، که ایستگاه هربرت چاپمن بود...
chapman statue