طرفداری | از دید حسن رنگرز، یک مربی باید یک علیرغم دوستی با شاگرد خود، یک حریمی بین خودش و شاگردش داشته باشد.
حسن رنگرز، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی ایران در مصاحبهای با روابطعمومی فدراسیون کشتی در خصوص ویژگیهای یک مربی خوب میگوید:
من به این اعتقاد دارم که بین کشتیگیر و مربی یک حریم و دیواری باشد و صمیمیت میان این دو تعریف شده باشد و هیچکدام از آن حدود عبور نکنند. من با همه بچهها رفیق هستم؛ اما وقتی پای عدالت و مسائل فنی وسط میآید با هیچ یک از آنان مماشاتی نداریم و مصلحت مبنای کار ما قرار نمیگیرد. یک مربی باید بهترین دوست، پدر، معلم و برادر یک ورزشکار باشد تا بتواند وظیفه خود را بهدرستی انجام دهد.
بیشتر بخوانید: قرار است نیمی از تیم کشتی اعزامی به المپیک 2028، از همین تیم ملیهای نوجوانان و جوانان باشند
وطن آدم مانند پدر و مادر آدم است
او با استناد به حرف جهان پهلوان تختی، پیامی را به جوانان داد و گفت:
ما هر چیزی که داریم متعلق به مردم است و ما مدیون به مردمیم. ما وامدار محبتهای مردم هستیم. شرایطی ممکن است با اقامت و کارکردن در خارج کشور وجود داشته باشد و جذابیتهای خاص خودش را هم دارد؛ اما یک روزی یک حرفی از جهانپهلوان تختی شنیدم که خیلی دلنشین بود و به جوانان توصیه میکنم که این جمله را گوش کنند که میگوید وطن آدم مثل پدر و مادر آدم است.
او ادامه داد:
آدم باید بماند و از کشورش مراقبت کند حتی اگر در این مسیر تلخیهایی را بچشد و گزندها و آسیبهایی ببیند. به نظر من همه ما نسبت به جایگاهمان که به واسطه محبت و هزینههایی که از جیب مردم برای ما شده است مسئول هستیم و باید بمانیم و ادای دین کنیم.
دخترم دیگر به خانه کشتی نیامد
او در خصوص تاثیر زندگی شغلی روی رابطه با فرزندش اینطور توضیح داد:
بعد از مسابقات المپیک دیگر به خانه کشتی نمیآید و اصرار دارد که حتماً به منزل بروم. به هر شکل یک وظیفه اخلاقی نسبت به ایشان دارم؛ اما نمیشود! حجم کار در اردوهای تیم ملی زیاد است. من همیشه به همکارانم میگویم که یک مربی تیم ملی باید حداقل روزی شانزده ساعت کار کند؛ یک بخش روی تشک، یک بخش مطالعه یک بخش آنالیز و مدیریت حواشی اردوها است.
قهرمان اسبق کشتی جهان گفت:
برخی شبها نه بهخاطر اینکه فدراسیون محدودیت ایجاد کرده است؛ بلکه بهخاطر اینکه اینقدر دیر شده است که هم توانی برایم نمیماند که این مسیر (مسیر خانه کشتی تا منزل) و هم اینکه بودنم مؤثرتر است؛ چون شبها انضباط پادگانی در اردوها داریم. ما موبایل بچهها را جمعآوری میکنیم و روی خواب ساعت ده آنها نظارت میکنیم و صبح زود باید بیدار شوند و ما جلسات شبانه با همکارانمان برای ارزیابی عملکرد روزانهمان داریم و خیلی اوقات امکان رفتن به خانه میسر نمیشود.