خطر اسپویل
راه افتخار واقعی چیست و وطن پرستی واقعی چیست و وطن چقدر ارزش دارد جنگ چرا و برای چه
اینها موضوعاتیست که استنلی کوبریک کارگردان ایده آلیست سینما سعی کرده به آ«ها جوابی بدهد من عرفان هستم و امروز قراراست کنار هم نگاهی به فیلم زیبای راه های افتخار بیندازیم
خلاصه داستان: داستان در فرانسه 18 مایلی پاریس و در زمان جنگ جهانی اول روایت میشود.
داستان بایک درخواست غیر ممکن از سرهنگی در ارتش فرانسه آغاز میشود که طی ان یک مقام ارشد نظامی از آن سرهنگ میخواهد تپه استراتیژیک را فتح کند اما سرهنگ به علت کمبود نیرو و غیرممکن بودن عملیاتمخالفت میکند اما همین که خبر ترفیع درجه را میشنود سریع ماموریت را قبول میکند.عملیات شروع میشود اما اکثر ارتشیان به علت یقین از کشته شدن از جای خود حرکت نمیکنند این موضوع ژنرال نو درجه را عصبنی میکند و از توپخانه میخواهد به روی ارتش خودی آتش بگشاید که این امر با مخالفت ستوان توپخانه قرار میگیرد پس از جنگ ابتدا ژنرال درخواست میکند 100 نفر از نیروها به جرم ترس از دشمن و تمرد از دستور محاکمه و در ننهایت اعدام شوند که البته این امر با مخالفت سرهنگ هنگ(نقش مثبت با بازی کرک داگلاس)به 3 نفر کاهش میابد و آن سه نفر به طرق مختلفی انتخاب میشوند و سپس در یک دادگاه فرمالیته به اعدام محکوم و فردا صبح اعدام میشوند در نهایت سکانس پایانی در مشروب فروشی با خیل سربازان میگذرد یه یکی از بهترین سکانس های ضد جنگ تاریخ سینماست( از نظر من بهترین همینه)
نقد:از لحاظ کارگردان فنی و چینش میزانسن ها و دکوپاژها در تاریخ سینما کسی مثل کوبریک شاید پیدا نشود فردی که به ظریفترین نکات فیلمها توجه میکرد و همین ایده آلیست بودن او باعث شد که متاسفانه یا خوشبختانه 13 فیلم بیشتر نسازد
تم اصلی فیلم عدالت است و همانطور که محتوا کاملا بر این تم حرکت میکند فرم فیلم هم کاملا این موضوع را نشان میدهد صحنه های مختلف از مقایسه بین سربازان و ژنرال ها(هر افسر ارتشی یک زن دارد برای رقصیدن اما کل سربازان یک زن گیرشان می آید) اتفاق هایی که برای سه سرباز می افتد محاکمه دادگاه که بی عدالتی محض است البته تمهایی دیگری هم بر این فیلم مستولی اند مثل تم ضد جنگ آن یا حتی خیر وشر و اینکه درستکاری باعث تنها ماندن فرد میشود(دکسبه جشن دعوت نشده بود)
مضمون پنهان فیلم:انسان کنونی موف نشده جامعه ای موافق خیر و صلاح بشر بنا کند بلکه بر عکس در حال نابودی خود است .فیلم جامعه ای را بررسی میکند که در آن قدرت سیاست و خود پرستی حرف اول را میزند نه انسانیت.این جامعه همه کسان را نابود میکند هم کسانی که میخواهند آن را تغییر دهند مثل دکس چه کسانی که بخواهند آن را به آغوش بکشند مثل میرو وتنها برولار( ارشد ارتشی) از خطر مصون است که او نیز نماد جامعست
درون مایه ها:قماربازی(جنگ قدرت است و سربازان مثل مهره های شطرنج زده میشوند و هیچ اهمیتی ندارند)آدمک ها( میتوان چنین استدلال کرد همه با سربازان مثل عروسک رتار میکنند)اضمحلال جامعه( در این فیلم جامعه مردانست و نشان میدهد که مردان چنان تشنه قدرتند که از کشتن هم ابایی ندارند.ب
کشیش نماد دین بی بخارست که فقط بیخود به ما دلگرمی میدهد و از کوشش برای حال حاضر باز میدارد
بررسی برخی سکانس ها: سکانس آخر:در این سکانس که درون بار سربازان میگذرد ابتدا سربازان به دختر آلمانی به چشم یک کالای جنسی نگاه میکنند و ابتدا نمیگذارند دختر اجرای خود را شروع کند اما به محض شروع همه با او همراه شده و ملودی شعر او را تکرار میکنند این سکانس به خوبی ارزش هنر را به ما نشان میدهد و نشان میدهد هنر زبان مشترک مردم دنیاست و مردم معمولی(سربازان نماد آنها هستند)با هم مشکلی ندارند و جنگها فقط بخاطر صاحبان قدرت شروع میشود.
جمله برتر فیلم:انسان رذل به وطن پرستی روی می آورد این جمله خوب نشان میدهد که جان انسانها از وطن مهم تر است و به طور معمول مردم جان خود را به وطن ترجیح میدهند( حمله نکردن سربازان از ترس مردن)
و یک چیز دیگر:دختر آلمانی که نقش وی را سوزان کریشسن بازی میکرد بعد ها همسر سوم و شریک باقی عمر کوبریک شد
اشارات: در فیلم سر انجام یکشنله تروفو اشاره ای به راه های افتخار کوبریک دارد
ارزش گذاری: یک فیلم کلاسیک معرکه انسانی به فیلمبرداری کارگردانی و فیلمنامه اقتباسی معرکه و هربار آدم فیلم را میبیند از بی عدالتی خونش به جوش می آید امتیاز 5 از 5