طرفداری | ماریو گومز، مهاجم پیشین تیم ملی آلمان که یک مرتبه با اشتوتگارت و دو مرتبه با بایرن مونیخ قهرمان بوندسلیگا شده، حالا مدیر فنی گروه فوتبال ردبول است؛ گروهی که لایپزیشِ آلمان، ردبول سالزبورگ اتریش، نیویورک ردبولز آمریکا و ردبول براگانچینوی برزیل را تحت کنترل دارد.
ردبول اخیرا بخشی از سهام لیدزیونایتد در چمپیونشیپ را هم خریداری کرده تا اسپانسر روی پیراهن این باشگاه شود و ماریو گومز اطلاعات تازهای را در رابطه با گروه زنجیرهای فوتبال ردبول را با اتلتیک در میان گذاشته است.
سال پیش از قهرمانی بایرلورکوزن، بایرن مونیخ برای قهرمانی در بوندسلیگا، با تفاضل گل بهتر نسبت به دورتموند قهرمان شد. این یعنی یک عصر واقعی از رقابت در بوندسلیگا شروع شده؟
بایرن از نظر مالی در یک لیگ دیگر است. بزرگی باشگاه و بازیکنانی که میتوانند بگیرند، در سطح دیگری است. ما اینطور نیستیم که وارد فصل جدید شویم و بگوییم خب، ما قرار است قهرمان شویم چون این این حرف، واقعگرایانه نیست. اگرچه این چیزی است که رویایش را داریم.
اگرچه بایرلورکوزن نشان داده اگر باثبات باشید، بازیهایی که کوچک نامیده میشوند را ببرید و برنامهی مشخصی داشته باشید، قهرمانی در بوندسلیگا امکانپذیر است. اختلاف طی سالهای گذشته کمتر شده است. اگر هر فصل قهرمان بوندسلیگا شوید، احتمالا دیگر خیلی روی بردن آن تمرکز نمیکنید. احتمالا تمرکز آنها [بایرن] طی سه، چهار سال گذشته روی بردن لیگ قهرمانان بوده و امتیازاتی را در بوندسلیگا از دست دادند. پس اگر آنها بازهم روی بردن لیگ قهرمانان تمرکز کنند، ما برای رقابت در بوندسلیگا حضور خواهیم داشت.
ارزیابی گومز از رقابت مالی با بایرن مونیخ را میتوان دقیق توصیف کرد زیرا در فصل 23-2022، باواریاییها رکورد درآمدی 812.3 میلیون یورویی را ثبت کردند و این در حالی است که دورتموند 398 میلیون یورو، لایپزیش 396.2 میلیون یورو و بایرلورکوزن 327.3 میلیون یورو درآمد ثبت کردند. اگرچه آربی لایپزیش که در سال 2009 بهعنوان بازوی ورزشی گروه ردبول متولد شد، از تزریقهای مالی این گروه سود برده است و توانست خودش را از لیگهای پایینتر به بوندسلیگا برساند.
نیاز به رشد از نظر مالی و ورزشی برای فوتبال آلمان یک ضرورت است. معامله حق پخش تلویزیونی بوندسلیگا با ESPN حدودا 30 میلیون دلار ارزش دارد اما این رقم در لیگ برتر انگلیس با NBC، مبلغ شگفتانگیز 450 میلیون دلار در سال است. گومز در اینباره میگوید:
ما باشگاهی بسیار جوان با پتانسیلی عظیم هستیم و طی همین مدت هم موفقیتهای بزرگی داشتهایم. باید به بوندسلیگا کمک کنیم تا بیشتر شناخته شود و مثل لیگ برتر، هواداران بیشتری در سرتاسر دنیا جذب کند. افراد زیادی در سراسر دنیا دوست دارند بازیهای بایرن را ببینند اما برای باقی بوندسلیگا چطور؟ خب رقمش خیلی زیاد نیست. ما میخواهیم مردم آسیا یا آمریکا هم بوندسلیگا را تماشا کنند و فقط بوندسلیگا بهمعنای بایرن نباشد.
یکی از انتقادهای وارده به لایپزیش این است که این باشگاه، بازیکن را با هدف فروش پرورش میدهد و این ثبات برای رقابت در بوندسلیگا و لیگ قهرمانان اروپا را از بینمیبرد. ملیپوش سابق آلمان در این خصوص گفت:
هدف اصلی ما، موفقیت است. اول باید باشگاه را در بوندسلیگا تثبیت کرد، سپس برای حضور در چهار تیم برتر و سپس دو تیم برتر تلاش کرد و امیدوار بود تا قهرمانی را کسب کرد. ما دو بار جام بردهایم و این به ما عطش بیشتری برای موفقیت میدهد.
اگر بازیکن خوب از دست دهیم، با بازیکن خوب جایگزینش میکنیم. این چیزی است که به آن باور داریم. وقتی بازیکن بودم، همیشه رویای برداشتن گام بعدی را داشتم، حداقل تا زمانی که در بایرن، یکی از برترین باشگاههای اروپا بودم. سپس تشخیص میدهید که خب، من اینجا میتوانم لیگ قهرمانان ببرم. بازیکنان باید رویاپردازی کنند. اگر بازیکنی بهقدر کافی برای حضور در این تیمها خوب باشد، ما با آنها برای معاملهای دلخواه به توافق میرسیم و این طبیعی است.
ما بازیکن را با این هدف نمیخریم که به آنها بگوییم خب، برای دو سال پیشرفت میکنید و بعد به یک باشگاه بزرگ میرویم. ما بازیکن را میخریم و به او میگوییم ما میخواهیم با تو موفق شویم و اگر موفق شویم، تو هم میتوانی گام آیندهات را برداری. ما سعی میکنیم موفق شویم اما در عین حال قوانین مالی را هم رعایت میکنیم و این یعنی نمیتوانیم کارهای دیوانهوار انجام دهیم. شاید روزی برسد که لایپزیش آنقدر موفق و مشهور شود که به رویای بازیکنان تبدیل شود؛ شاید 20 سال بعد اینطور باشد.
طی سالهای اخیر، لایپزیش برای جذب بهترین استعدادهای اروپا با چلسی، رئال مادرید و گروه فوتبال سیتی در رقابت بوده است. ماریو گومز در این خصوص میگوید:
روی کاغذ ما جزو 10 باشگاه برتر اروپا هستیم و این را رنکینگ یوفا میگوید (لایپزیش از رده نهم به سیزدهم سقوط کرده) اما هشت باشگاه اول در سطح متفاوتی هستند. این یعنی اگر منچسترسیتی واقعا بازیکنی را بخواهد، قبل از ما برای جذبش موفق میشود. قبل از این هشت باشگاه برتر، هشت تا ده باشگاه دیگر در سطح ما هستند که برای گرفتن استعدادهای برتر رقابت میکنند. باشگاهها فهمیدهاند که اگر بازیکن 21 یا 22 سال داشته باشد، قیمت بالاتری دارد؛ پس سعی میکنند استعداد را وقتی 16 یا 17 سال دارد، جذب کنند. سن استعدادیابی، کم و کمتر میشود.
آیا انجام چنین کاری سالم است؟
بازیکنان زیادی هستند که در 18 یا 19 سالگی، فوقالعاده بازی میکنند. بازار همین است. اگر بازاری نباشد، قیمت پایین میآید.
افراد زیادی هستند که به مدل فوتبالی ردبول انتقاد دارند. آیا گومز نرم شدن رفتارها و نگرشها را حس کرده؟
داشتن نظرات متفاوت چیز زیبایی در فوتبال است. افرادی هستند که مدل ما را دوست ندارند اما مثالی میزنم؛ در آلمان بچههای زیادی را میبینیم که لباس پاری سن ژرمن مسی، نیمار یا امباپه را پوشیده بودند. احتمالا نصف آنها نمیدانند پاری سن ژرمن چیست اما آنها بازیکن را میشناسند. فوتبال تغییر کرده و بچهها، بازیکن را دنبال میکنند. در زمان کودکی من، طرفدار تیم بودم و اگر بازیکن محبوبم میرفت، بازیکن دیگری از همان تیم را برای طرفداری انتخاب میکردم اما حالا بچهها دنبال شخص بازیکن هستند. آنها بهخاطر امباپه طرفدار پاری سن ژرمن بودند و حالا طرفدار رئال مادرید هستند. برایم مهم نیست که پیرمرد 70 ساله یا مرد 40 ساله از این موضوع گلایه کنند زیرا من در دنیای واقعی زندگی میکنم. در ورزش همیشه تکامل وجود دارد؛ باید با آن تطبیق یابیم، یاد بگیریم و بهترین استفاده را از تغییر داشته باشیم.