متن آهنگ کلاغها شهرام شب پره
غروبا که میشه روشن چراغا
میان از مدرسه خونه کلاغا
متن آهنگ منوچهر سخایی کلاغ ها
یاد حرفای اون روزت می افتم
که تا گفتی به جون و دل شنفتم
عجب غافل بودم من
اسیر دل بودم من
اسیر دل نبودم
اگه عاقل بودم من
یادت میاد به من گفتی چی کار کن
گفتی از مدرسه امروز فرار کن
فرار کردم من اون روز زنگ آخر
نرفتم مدرسه تا سال دیگر
عجب غافل بودم من
اسیر دل بودم من
اسیر دل نبودم
اگه عاقل بودم من
غروبه بر میگردن باز کلاغا
به یادم باز میاد اون کوچه باغا
هنوز تو اون کوچه رو اون اقاقی
دلی که کنده بودیم مونده باقی