مارتین زوبیمندی، نام ملی پوش اسپانیایی و عضو باشگاه رئال سوسیداد است. باشگاهی با پیراهن آبی و سفید که با گلزنی بازیکنانش در دیدار های مهم مثل گل میکل مرینو به آلمان و گل اویارزابال در فینال حسابی لاروخا را وادار به تحسین کرده. این تحسین فقط به گلزنان باشگاه محدود نمی شود و احتمالا برای یک فوتبالی که اخبار را روز به روز دنبال می کند سوال شده باشد که چرا لیورپول اینقدر مشتاق زوبیمندی است، در حالی که خود او به ترک باشگاه علاقه ای ندارد.
کم کم در فوتبال لزوم داشتن یک بازیکن شماره شش و یک هافبک دفاعی منسجم لازمه موفقیت محسوب شده. یک روز کلود ماکلله، یک روز سرخیو بوسکتس و امروز رودری انسجام عجیبی به باشگاه دادند و بار زیادی از استرس خط دفاع و خط حمله را به دوش کشیدند. غیر از این بیشتر هواداران باشگاه هم با توجه به نتایج خوبی که تیم سرمربی جدید با تیم ناقص خود گرفته امیدوار شدند اما کماکان علاقه مند به جذب یک هافبک دفاعی هستند و این را لازمه موفقیت باشگاه می دانند.
لیورپول اگرچه همین حالا هم با داشتن واتارو اندو و مک آلیستر اوضاعش را از بعضی از تیم ها در این نقطه بهتر می بیند اما هنوز به یک گزینه بلند مدت توجه دارد که زمانی مورد توجه منچستر یونایتد، بارسلونا و آرسنال بوده. ضمن اینکه فصل گذشته نشان داد گاهی داشتن سه مهره در یک بخش هم کافی نیست چرا که وضعیت جسمانی لیورپول به مانند رقیب سنتی خود، منچستریونایتد بسیار نابسامان است. یورگن کلوپ در حالی آخرین جام خود را در کشور انگلستان بدست آورد که بچه مدرسه ای ها را مقابل تیم میلیاردی به بازی فرستاده بود.
مارتین زوبیمندی اما متولد سن سباستین است. همان جایی که هافبک های ارزنده ای مثل میکل آرتتا و ژابی آلونسو و دو تن از هوشمند ترین سرمربیان فعلی جهان را برای مدتی پذیرا بوده. زوبیمندی در تیم های پایه رئال سوسیداد بزرگ شد و توجه ژابی آلونسو، سرمربی وقت رئال سوسیداد بی را برانگیخته بود. همه در فصل اخیر دیدیم که ژابی آلونسو چطور از بازیکنان کمتر شناخته شده ای مثل ویرتز، گریمالدو، پاتریک شیک، فریمپونگ و... بازی گرفت و هیچ بعید نیست که اگر این بازیکن اسپانیایی هم زیردست یک سرمربی مانند گواردیولا و آلونسو قرار بگیرد به زودی به یکی از ستاره های نوین فوتبال تبدیل شود.
زوبیمندی با برانگیختن ژابی توانست خیلی زود پله های پیشرفت را طی کند و به تیم بزرگسالان برسد. او گام اول را به خوبی برداشته بود و در تیم بزرگسالان ماندگار شده بود در حالیکه در گام دوم لوئیس انریکه، یک نابغه دیگر را هم تحت تاثیر قرار داده بود و به ایده آل ترین فرم ممکن خود رسیده بود.
بله، زوبیمندی حالا یک بازیکن باثبات در دنیای فوتبال شناخته می شود و در زمینه آمادگی جسمانی هم آمار خوبی خلق کرده. او در شرایطی ده بازی ملی به نام خود ثبت کرد که در پست خود بازیکنی به بزرگی رودری، رهبر اسپانیا و سیتی مشاهده می کند. آخرین بازی ملی او، فینال یورو برابر سه شیر ها بود. همان جایی که طرفداران اسپانیا ترسیدند که مصدومیت رودری کار دست تیمشان بدهد اما این تیم خیلی زود در نیمه اول جلو افتاد.
بسیاری به علت لینک شدن مارتین به بلوگرانا به او لقب بوسکتس ثانی را داده اند در حالی که این یک مقایسه خطرناک است. سرخیو بوسکتس نحوه مدرنی را برای بازی کردن در نظر گرفت و در پست خود یک سبک را ایجاد کرد. حالا آیا این هافبک نوظهور می تواند؟ بعید است. شیوه بازی زوبیمندی بیشتر به همان روش کلاسیک شباهت دارد. زوبیمندی در خدمت تیم کار پاسکاری را در دفاع و حمله برای هم تیمی ها آسان می کند؛ سرعت بازی را کم و زیاد می کند و در صورت نیاز به جناحین پناه می برد. اگرچه سوسیداد، باشگاه او بیشتر بر بازی مبتنی بر مالکیت توجه دارد اما زوبیمندی بدون توپ هم یک بازیکن قابل اعتماد است. غیر از این ها توانایی بالای تکل زدن او از این هافبک یک محافظ عالی میسازد.
دیگر تعریف بس است! باید کمی هم انتقاد کرد. زوبیمندی نقاط ضعفی هم دارد که اگرچه کم اما می تواند خطرناک باشد. معمولا رئال سوسیداد به دلیل حضور در لالیگا با فشردگی لیگ برتر انگلستان مواجه نمی شود اما وقتی که همین تیم اسپانیایی در لیگ قهرمانان رفت و برگشت به پاریس باخت به واقع معنی فشردگی یک بازی و یک فصل را چشید. آن شب، شب تلخ مارتین زوبیمندی، ستاره 25 ساله ما بود اما در انگلستان این فشار ها باید عادی باشد و چنین بازیکنی با چنین عملکردی قطعا توسط طرفداران مورد مواخذه قرار خواهد گرفت.
همه این حرف ها یک طرف و انتقال پیدا کردن یا نکردن او یک طرف. زوبیمندی در سوسیداد خیلی خوشحال است در حالیکه می توانست در پنجره 2024-2023 به تیم های خیلی خوبی انتقال یابد. لیورپول مشتری پیشتاز او به حساب می آید اما زوبیمندی توجهی نمی کند و در یک مصاحبه گفته است: این ها فقط شایعه هستند. من در سوسیداد خوشحالم؛ اینجا خانه من است. شاید تا ابد اینجا نباشم و شاید باشگاه روزی مرا نخواهد اما فعلا خوشحال هستم.
حالا باشگاه لیورپول برای خرید او باید بند فسخ شصت میلیون یورویی را پرداخت کند. به نظر شما ارزشش را دارد؟ آیا او یک سرخیو بوسکتس دوم است یا این یک اغراق است؟
- با استفاده از مقاله سایت گل و ویرایش و اضافه شدن مطالب فراوان