زخم کاری، سریالی به کارگردانی محمد جواد مهدویان که تا مرداد ۱۴۰۳، سه فصل از این سریال منتشر شده، فصل اول که ۱۴ قسمت به طول انجامید، فصل دوم که ۱۳ قسمت بود و فصل سوم که تا به اینجای کار ۷ قسمت از آن پخش شده است.
سریالی که قتل و وحش و خونریزی را به طور قابل تحمل و از سوی دیگر وهم آور به مخاطب القا میکند و در بین سریال های ایرانی از بالاترین امتیاز ممکن برخوردار است؛ داستان خانواده ی ریز آبادی است که صاحب یک شرکت هلدینگ هستند، اما یکی از دوست های فامیلی ریزآبادی که از قضا مذاکره کننده شرکت نیز هست(مالک) تصمیم میگیرد تا در یکی از معامله ها حق خود را از این پروژه بزرگ بردارد و...
اقدام به قتل و خودکشی یکی از اتفاق های جالب این سریال است که به طور بسیار تمیزی انجام میشود و هرگز لو نمیرود، در متن زیر به ۱۰ مرگ برتر این سریال میپردازیم.
هشدار : از اینجا به بعد محتوا حاوی اسپویل میباشد، توصیه میشود در صورتی که سریال را ندیده اید از خواندن ادامه متن اجتناب کنید
۱۰-قتل حاج عمو
در پایان قسمت اول فصل ۱، هنگامی که مالک (جواد عزتی) تصمیم قطعی خود را برای بالا کشیدن پول نروژی ها میگیرد به نتیجه میرسد تا حاج عمو را بکشد و به این ترتیب تا تکلیف انحصار وراثت مشخص شود او میتواند پول را بالا کشیده و مالکیت بر آن را انکار کند.
۹-خودکشی مائده
دوست دختر اول میثم، که بعد از دروغ سمیرا به او و مادرش مهناز خودکشی کرد. دلیل خودکشی او این بود که فکر میکرد، میثم عمویش است و سمیرا و حاج عمو (شوهر صیغه ای سابقش) مادر و پدر حقیقی میثم هستند. او رگ خودش را زد.
۸- قتل ناصر
ناصر در فصل دوم به دستور مستقیم سمیرا و به دست شفاعت و نوچه هایش کشته شد، ناصر که پس از طلاق مهناز و مرگ مائده، معتاد شده بود توسط سلیمان( ساقی اش) و دستیاران شفاعت با سرنگی آلوده مواد مخدر با دوز بالا را به او تزریق کردند و او را زیر پلی متروکه رها کردند تا بمیرد.
۷- اقدام به قتل نافرجام مالک
در پایان فصل یک و در اوج استرس و هیجان پس از قبول مذاکره ناصر و مالک، ناگهان منصوره خواهر ناصر که از عشق قدیمی اش زخم خورده تصمیم میگیرد زخم کاری خود را با قتل عشقش التیام ببخشد. چاقو را به شکم و پهلوی مالک میزند، او توسط نوچه های ناصر و منصوره بصورت نیمه جان در تابوتی قرار میگیرد و در ساحل دفن میشود اما او به دستمالچی زنگ میزند و نجات میابد اما به طور مخفی به زندگی خود ادامه میدهد
۶- تصادف شفاعت
در اواخر فصل دو شفاعت پدر شیدا که به روابط او و پسر مالک شک کرده بود در کیفش میکروفن جا ساز میکند اما میثم میکروفن را پیدا میکند، هنگامی که شفاعت میفهمد که او رفته سعی میکند با ماشین پژو اش از آنجا با سرعت دور شود ولی هنگامی که در حال فرار است، میثم فکر میکند شخصی قصد آزار شیدا را دارد، به همین دلیل با او به تعقیب و گریز می پردازد و دست آخر، بدون برخورد دو ماشین، شفاعت به دلیل عدم کنترل ماشین چپ میکند و میمیرد.
۵- خودکشی شیدا
شیدا پس از مرگ پدرش و دوری از میثم اقدام به خودکشی میکند، او قرص های آرامبخش زیادی مصرف میکند، در ابتدا حال او خوب است اما اوور دوز میکند و میمیرد
۴-قتل سودابه
در فصل اول هنگامی که مالک قصد دارد تا به دفتر ناصر حمله کند، اراذل و اوباش مستخدم خانه را با قمه به قتل میرسانند البته ناصر در اقدامی تلافی جویانه، حلیمه مستخدم مالک را به قتل میرساند
۳- قتل اخوان و حاج مظفر
هنگامی که ناصر از لندن بر میگیرد و سفری دروغین ترتیب می دهد تا در اوکراین این دو نفر قرارداد بزرگی را امضا کنند هنگامی که اخوان و حاج مظفر به اوکراین رفته اند، چند نفر آن دو را به قتل میرسانند درست مثل مرگ دو دوست میثم در شرکت که هنگام شب گردی در ترکیه به قتل میرسد
۲- قتل منصوره
منصوره پس از اقدام به قتل مالک به آذربایجان فرار میکند اما میثم در به در دنبال این است تا او را به قتل برساند، در همین اوضاع او پیامی به گوشی میثم میدهد و خبری را ارسال میکند که حاکی از آلوده بودن دست طلوعی به خون مالک است و منصوره فقط حرف طلوعی را گوش داده. طلوعی هم که گوشی میثم را هک کرده بود، به آدم هایش در آذربایجان میگوید تا رگ منصوره را بزنند و او را در دریا بیاندازند، پلیس نیز فکر کرد که منصوره از احساس گناه قتل عشق سابقش خودکشی کرده.
۱- درگیری میثم و شهریار و قتل هر دو
عکس میثم(سمت چپ) مالک ( وسط) شهریار( سمت راست)
خونین ترین درگیری در انتهای فصل دو پیش امد، جایی که طلوعی آدرس ویلایش که میثم در آن پنهان شده را به شهریار( پسر شفاعت ) میدهد، شهریار که به ایران آمده تا انتقام بگیرد با خشم به خانه ی طلوعی میرود در همین اثنا طلوعی از طریق دوربین مدار بسته و در نزدیکی خانه خود قرار داد شاهد ماجرا است. شهریار فکر میکند میثم قاتل پدرش است و از عمد به تعقیب ماشین شفاعت پرداخته به همین دلیل با چاقو به او حمله میکند و چند ضربه عمیق به شکم، پهلو و سینه او میزند، درگیری در آسانسور بالا میگیرد و میثم نیز با چاقوی خود شهریار ضربات متعددی را به وی میزند، سمیرا( همسر مالک و مادر میثم) و سیما( همسر شفاعت و مادر خوانده شیدا و شهریار) نیز شاهد این قتل خونین هستند و هر دو عزادار میشوند.
|