مطلب ارسالی کاربران
موسیقی کلاسیک: سوئیت سمفونی شهرزاد از ریمسکی کورساکوف - Rimsky-Korsakov - Scheherazade - Fritz Reiner - Chicago Symphony Orchestra
سوئیت سمفونیک شهرزاد، اپوس ۳۵، یکی از آثار نیکولای ریمسکی کورساکف است. کورساکف شهرزاد را در سال ۱۸۸۸ میلادی و بر پایهٔ داستانهای هزار و یک شب نوشتهاست.
شهرزاد را میتوان یکی از محبوبترین ساختههای کورساکف بهشمار آورد. این اثر ارکسترال، نمونهٔ بارز ترکیب متمایزکنندهٔ آثار کورساکف در آمیزش سازبندی خیالپردازانه و رنگارنگ با ملودیهای پرزرق و برق است.
در زمستان سال ۱۸۸۷ و زمانی که کورساکف روی اپرای ناتمام الکساندر برودین با نام شاهزاده ایگور کار میکرد، تصمیم گرفت اثری ارکسترال بر مبنای داستانهای هزار و یک شب بسازد. پس از آماده شدن اتودهای اولیه کورساکف بههمراه خانوادهاش به منطقهٔ «گلینکی ماورینی داشا» در استان لنینگراد رفتند. در آنجا و در تابستان ۱۸۸۸ بود که کورساکف کار نوشتن شهرزاد و اورتور جشنواره عیدپاک روسیه را بهپایان رساند. نسخهٔ دستنویس نتها که به خط خود کورساکف موجود هستند نشان میدهند که او باید این اثر را بین ۴ ژوئیه تا ۷ اوت ۱۸۸۸ تکمیل کرده باشد.
نخستین اجرای شهرزاد در ۲۸ اکتبر ۱۸۸۸ بهرهبری ریمسکی کرساکف در سن پترزبورگ انجام گرفت.
کورساکف در ابتدا قصد داشت طبق روال معمول این چهار موومان را پرلود، بالاد، آداجو و فیناله نامگذاری کند. اما با اصرار آناتولی لیادو و دیگران، نام ۴ داستان از داستانهای هزار و یک شب را برای ۴ موومان شهرزاد انتخاب کرد. نام موومانهای شهرزاد به ترتیب «دریا و کشتی سندباد»، «شاهزاده کلندر»، «شاهزاده و شاهدخت جوان» و «جشنوارهٔ بغداد» هستند.
شرحی که خود ریمسکی کرساکف در آغاز پارتیسیون شهرزاد نوشته چنین است: «سلطان شهریار که بدین نتیجه رسیدهاست از زنان جز بیوفایی و نیرنگ نباید انتظار داشت، سوگند یاد کردهاست تا هر یک از زنان حرمسرای خود را پس از کامجویی شب نخست به هلاکت رساند. در این میان یکی از زنان به نام شهرزاد موفق میشود با توسل به شیوهٔ جالبی جان خود را نجات دهد. او به سلطان میگوید که میخواهد داستان دلنشینی را برایش تعریف کند. سلطان به شنیدن داستان شهرزاد راغب میشود ولی زمانی که پاسی از نیمهشب میگذرد، شهرزاد قصهٔ خود را ناتمام میگذارد و بقیهٔ آن را به شب بعد موکول میکند. شهرزاد این شیوه را تا هزار و یک شب ادامه میدهد و سلطان شهریار که نسبت به شنیدن قصههای شهرزاد علاقهمند شده، با شکیبایی این مدت را میگذراند و در پایان بهکلی از قصد کشتن شهرزاد منصرف میشود.»
ویکی پدیا