یکچهارم نهایی کوپا آمهریکا آغشته به حوادث و مشکلات زیادی برای ما شد. برخلاف ۳ سال پیش که راحت از سد این تیم گذشتیم. اکوادورِ فلیکس سانچز امشب با پاسهای متوالی، بیرون کشیدن بازیکنان ما از پستهایشان و ایجاد فضا پشت سر آنها، خطرات زیادی ایجاد کرد اما دیبو و زوج لیچا-کوتی اجازه عبور توپ از خط دروازه را ندادند. ما امشب بسیار کند، ناپیوسته و قابل پیشبینی بودیم.
ما موقعیت ساختیم، گل نزدیم، کاپیتانمان با مصدومیت بازی کرد، چمن غیراستاندارتر از هر زمان دیگری بود، حتی امشب هواداران کمتری هم به بازی آمدند، همهچیز کمی عجیب به نظرم آمد اما همان شور و هیجان جام جهانی به من منتقل شد. اسطوره مسی، با ارسال از نقطه کرنر و هد مکآلیستر برای لیچا پایهگذار گل ما در دقیقهی ۳۵ شد و نیمه دوم، انر والنسیا پنالتی خود را به تیرک کوبید اما دو دقیقه مانده به پایان گل تساوی را از رودیگز خوردیم.
امشب حتی مسیِ مصدوم هم در دفاع به کمک تیم آمد اما متأسفانه پنالتی چیپ او گل نشد و اینبار تیم برای پوشش او عمل کرد. دیبو باز هم با هیبت خود، ترس به تن حریف انداخت و دو پنالتی منا و میندا را مهار کرد و پنالتیهای مکآلیستر، آلوارز، مونتیل و اوتامندی که روی گل اکوادور نیز مقصر بود، گل شد تا تیم بار دیگر تجلی عبارت ماتا ماتا باشد.
اما بیایید از جریان بازی صحبت کنیم. از لیچا که انر والنسیای دونده را مهار کرد و از کوتی که اجازه نفس کشیدن به پائز را نداد. و بعد دربارهی مکآلیستر در پست ۵. بااستعدادترین هافبک ما در این پست تلف میشود. انزو نیز با این رویه نمیتواند خود واقعیاش باشد. فکر میکنم «بیآهنگی» بهترین کلمهای است که میتوانم برای توصیف تیم پیدا کنم. تیم در میانه زمین به یک ضربان بدون پاسهای اشتباه نیاز دارد. باید تیم منجسم و فشردهتر بازی کند، خطوط به هم وصل باشند، هنگام حرکت توپ، سیالیت در تیم موج بزند و حریف را غافلگیر کنیم.
با وجود تغییر در بعضی پستها، اسکالونی باید این ریتم را بازیابی کند تا تیم خود را در فضاهای کوچک بهتر ببیند. بالها هرگز قدرت ما در این بازی نبودند، دیماریا یک دقیقه هم بازی نکرد! گویی هافبکها نمیتوانستند اکسیژنی پیدا کنند و مدافعان کناری بسته به پخش توپ نمیتوانستند نفوذ کنند اگرچه جز مولینا، تالیافیکو در کل بازی محو بود.
تیم اسکالونی، به انتقال توپهای با برنامه مشهور است و حال نیز باید دوباره به آن بازگردد. خط هافبک دیپاول-پاردس-مکآلیستر (با آزادی بیشتر)، کاربونی در وینگر راست و مسی در فالس ۹ و لاوتارو/خولیان و دیماریا در جناح چپ است (/گارناچو). پیشنهاد من است که بعید میدانم در نیمه نهایی شاهد آن باشیم.
مهمتر از همه مشکلات، سربلندی تیم در مواقع سخت و تحت فشار است. ما هواداران که تا این موقع صبح بیداریم و فریادمان خانهها سوت و کور را روشن میکند و تمام بازیکنان از دیپاول تا لیچا، دیبو و کوتی که پس از پنالتی نخست، به کاپیتان مسی اطمینان دادند میبریم، بخشی از این داستان عاشقانهایم.
این ذهنیت برنده، این شور خالص، تقدیمِ مهارها توسط امی به مسی و مشت او در پاسخ، همه خلاصه میشود در اینکه ما این جام را میخواهیم و بدستش خواهیم آورد. واموس آرژانتین.💙🇦🇷🤍
[ماتا ماتا اصطلاحی برای مراحل حذفی یک تورنمنت است که تیمی به مشکل میخورد اما بازی را میبرد.]