مطلب ارسالی کاربران
سکانس پایانی فیلم مرثیهای برای یک رویا
آرزو و خیال و امیدهایی که از دست رفتن.
همه زانوی غم بغل گرفتن....
شایدم مثل نوزادی هستن که توی رحم دست و پاشو جمع کرده و آماده تولد و ورود به دنیای جدیده..
تا شاید این زمستون و دوران تباهی تموم و بهاری پیدا بشه..