بسم الله الرحمن الرحیم
برهان امکان وجوب که تلالو ذوق و سلیقه فیلسوفان اسلامی در پرتو مکتب وحی و عقل و از ابتکارات فیلسوف و دانشمند بزرگ ابوعلی سینا میباشد ؛ یکی از قویترین و مسلطترین براهین در اثبات خدا میباشد که آوازه آن تا فلسفه غرب رفته که البته تقریر درستی در فرایند ترجمه به فیلسوفان غربی ارائه نشده و از این جهت ابهاماتی درباره این برهان وجود دارد که البته به زبان اصلی یعنی ( عربی )
چنین ابهاماتی منتفی است ...
امروز خواستار آنیم که شرح ساده ای از این برهان را به منحصه ظهور برسانیم ...
اگر هر چیزی را نسبت به صفت وجود مقایسه کنیم یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود و یا ممتنع الوجود ..
ممتنع الوجود یعنی صفت وجود را به آن چیز به هیچ عنوان نمیتوان اطلاق کرد مانند مثلثی که چهار ضلع داشته باشد ...
ممکن الوجود یعنی صفت وجود را میتوان به آن اطلاق کرد و همانطور میتوان به آن اطلاق نکرد و این بستگی به وجود علت و خالق برای آن چیز دارد ، مانند تمام موجودات به جز خداوند ...( از جمله ما )
اما واجب الوجود یعنی چیزی که صفت وجود برای آن ضروری و حتمی است و حتماً باید به آن صفت وجود را اطلاق کرد و نبود وجود برای آن غیر ممکن است ( همانطور که وجود داشتن ممتنع الوجود غیر ممکن است )
مانند خداوند ...
نکته مهم که همراه با این مفاهیم باید بدانیم این است که هر ممکن الوجودی برای به وجود آمدن نیازمند علت است به خودی خود نمیتواند وجود داشته باشد ، زیرا :
الف ) ممکن الوجود در ذات خود نسبت به وجود و عدم یکسان است و به خودی خود هیچ کدام را ترجیح نمیدهد...
ب ) برای به وجود آمدن چیزی باید وجود بر عدم ترجیح داده شود
ج ) از آنجا که خود ذات ممکن الوجود این امر ترجیح دادن را انجام نمیدهد ( مقدمه الف ) ، پس ترجیح داده شدن وجود بر عدم باید از خارج از ذات ممکن الوجود شکل بگیرد
نتیجه : علت خارجی تنها حالت به وجود آمدن ممکن الوجود است
پس با این حساب ...
مقدمه الف : هر چیز در جهان واقع یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود...
مقدمه ب : اگر حداقل یکی از موجودات.. واجب الوجود باشد مراد ما حاصل است
مقدمه ج : اگر همه چیز ممکن الوجود باشد پس همه چیز نیازمند علت است و تسلسل رخ میدهد که باطل است ( در یکی از پست های این صفحه بطلان تسلسل مفصلا توضیح داده شده )
نتیجه : واجب الوجود وجود دارد
اما از کجا معلوم واجب الوجود همان خدا است ؟
زیرا
الف ) جهان مادی زمان دارد و هر چیز که زمان دارد لزوماً آغاز دارد و آغاز داشتن به معنای ممکن الوجود بودن است ( این موضوع مفصلا در یک پست توضیح داده )
ب ) هر موجود مادی تشکیل شده از یک سری اجزا ( اتم ، الکترون و ... ) میباشد و و فرض وجود آن تنها با فرض وجود آن اجزا و همچنین وجود یک نظم خاص بین آن اجزا متصور است ، در حالی که واجب الوجود بدون هیچ قید و شرطی و به صورت حتمی و ضروری صفت وجود را دارا است و نیاز به وجود چیز دیگری برای وجود خود ندارد ، در حالی که جهان مادی چنین ویژگی را دارا نیست و واجب الوجود امری فرامادی و بدون زمان و مکان و بدون اجزا است ...
اگر دوستان ادعایی در مسئله وجود خدا دارند و نظرشان با بنده متفاوت است در صورت تمایل بنده حاضر به مناظره متنی در یک فضای علمی و به دور از حاشیه هستم ....
اللهم عجل لولیک الفرج