احسان :آخرین نسل طلایی رو با استعدادیابی از مدارس سراسر کشور بیرون کشیدن و پرورش دادن، بعد از اون که والیبال پرطرفدار شد گفتن دیگه نیاز به اینجور استعدادیابی نیست و دیگه ملت خودشون گرایش دارن که بچههاشون رو بفرستن آکادمی و مدارس والیبال، نظر هم درست بود ولی ایراداتی داره
یکی اینکه توی استعدادیابی تیمها خرابکاری هست، مثلا پاسور برای بازیکن سفارشی پاس خوب میفرسته ولی برای بقیه پاس بد و بازیکن بااستعداد هر چقدر هم خوب توپ رو بخوابونه کارش به قرارداد نمیکشه، کلا توی استعدادیابی و تیم بستن و اینادخیلی فساد و رانت و مافیا بازی هست و تیزبینی و مراقبت بیشتری از طرف باشگاهها رو میطلبه.
ایرادش اینه که تمام پتانسیل ایران به نتیجه نمیرسه، درسته استعداد زیاد داریم ولی کسی که در سطح جهان بهترین پست خودش باشه شاید یک نفر باشه و اینکه همین جو ناجور گویا به بزرگسالی هممنتقل میشه و نهایتش این میشه گه پاسور با فلان بازیکن حال نمیکنه پس بهش پاس نمیده
یکی دیگه اینکه لیگ باید سطحش بره بالا، کار رسانهای بشه و جو بدن و حساسیت رو ببرن بالا، پول هم میاد توش، لیگهای اروپایی دیگه توی زمین و روی پیراهن جا نیست که تبلیغ نداشته باشه، لیگ آسیا هم باید تعداد تیمها زیاد بشه، معنی نداره یک تیم از هر کشور صاحب والیبال شرکت کنه، اینم مسئولان فدراسیون میتونن پیگیری کنن.
چهار پنج تا مربی درجه یک خارجی در حد سری آ ایتالیا و لیگ لهستان هم باید جذب بشن و رقیب برای مربیهای درجه یک ایرانی درست بشه