اختصاصی طرفداری | تکلیف روشن شد. مدافع عنوان و رکورددار جام حذفی از دور رقابتها خارج شد. تنها هدف بیحاصل یونایتد در این فصل اسفبار، فقط و فقط تلاشی خواهد بود برای قرار گرفتن در میان ۱۰ تیم بالای جدول. همین و همین! خجالتآور است.
با پایان ضربات پنالتی، با اجرای بینقص و پیروزی تیم جذاب فولامِ مارکو سیلوا، دو نکته را به ما گوشزد کرد:
هنگامی که بازیکنان فولام به سمت سکوهای استرتفورد دویدند تا برند لنو، دروازهبان خود را در آغوش بگیرند، کاملاً مشخص بود جام حذفی انگلیس هنوز چه ارزشی دارد و همچنین عمق شادی تیمها و بازیکنان هنگام پیروزی در اولدترافورد برابر منچستریونایتد تا چه اندازه است. صحنهای که یادآور دو احساس کلاسیک و قدیمی در فوتبال بود: پیروزی در جام حذفی و پیروزی در برابر یونایتد در اولدترافورد!
در اینجا هیچ چیز تعجبآوری وجود نداشت. فولام در لیگ برتر، ۹ امتیاز و ۵ رده بالاتر از یونایتد قرار دارد. آنها تفاضل گل مثبتی دارند، در حالی که یونایتد ندارد. بنابراین، آمدن به شمال، تساوی گرفتن و سپس پیروزی با ضربات پنالتی دقیقاً همان چیزی بود که با توجه به نظم جدید فوتبال انگلیس انتظار میرفت.
وقتی یونایتد مقابل هر تیمی غیر از بزرگترین و بهترین تیمهای انگلستان و حتی اروپا شکست میخورد، اغلب واکنش خودکار و شوکهکنندهای از تعجب و وحشت به راه میافتد. بلافاصله دلایل شکست یونایتد جستجو میشود و بازیکنان و مربیان یکی پس از دیگری مورد سرزنش قرار میگیرند. اما حقیقت این است که این واکنشهای غریزی قدیمی شده است. این وضعیتی است که یونایتد در آن قرار دارد؛ یک باشگاه در نیمه دوم جدول در لیگ برتر که دیگر در هیچیک از ۳ رقابت جامهای داخلی انگلستان حضور ندارد. کسانی که هنوز به این واقعیت جدید پی نبردهاند، شاید هرگز هم پی نبرند. یونایتد خیلی خوششانس است که تکلیف سقوطکنندگان این فصل کمابیش تعیین شده است وگرنه شاهد دستوپا زدن آنها برای بقا در لیگ برتر در مصاف با ایپسویچ و ساوتهمپتون بودیم.
آموریم؛ عجزی که از زمان ورود به منچستر همراه او شده است
از جهات مختلف، تنها مانعی که برای تیمهای میهمان برای فتح ورزشگاه اولدترافورد باقی مانده، موانع روحی و روانی و باور برای کسب نتیجه است. این امر برای مربی تیم فولام، سیلوا، کاملاً صدق میکرد. آنها دو سال پیش در این رقابتها در مرحله یکچهارم نهایی، بهطرز ناباورانهای با سه کارت قرمز، از جمله یکی برای مربی، از دور مسابقات برابر یونایتد حذف شدند و در این فصل در دو مسابقه لیگ مقابل یونایتد، تنها با یک گل شکست خوردند.
ازاینرو، به نظر میآمد کوهی در برابر آنها قرار دارد. تنها کمی اعتمادبهنفس، جرات، ایستادگی و باور لازم بود که در پایان به آن دست یافتند. از نظر فوتبال، آنها به اندازه خیلی از تیمهای امروزی عملکرد خوبی داشتند و این بار اوضاع به نفعشان تغییر کرد. تنها کافی بود به بازیکنانی که برای ضربات پنالتی پشت توپ قرار میگرفتند نگاه کنیم تا دلیل آن را بفهمیم. اعتمادبهنفس و باور متبلور شده بود.
صد و سی و هفت دقیقه شاهد بازی واقعی قبل از ضربات پنالتی بودیم. فولام بازیکنانی مانند هریسون رید، رائول جیمینز، ویلیان و «امیل اسمیت رو» را به زمین فرستاد. تجربه و استعداد جوان. برای یونایتد، کازمیرو و الساندرو گارناچو، همچنین بازیکنان نوجوان آزمایشنشدهای مانند آیدن هون و چیدو اوبی. اعتماد به این دو، بهخصوص در شلیک ضربات پنالتی در میان پنج نفره اولیه، سخت بود و ما نباید روبن آموریم، سرمربی یونایتد، را به خاطر انجام ندادن این کار سرزنش کنیم. اما این باعث شد او از مدافع، دیوگو دالوت و ویکتور لیندلوف، استفاده کند. دالوت موفق بود اما لیندلوف نه، و این دروازههای حضور فولام به مرحله یکهشتم نهایی را گشود. با مهار پنالتی جاشوا زیرکزی، نیازی به شلیک پنالتی آخر فولام نبود.
حسرت از دست رفتن یک جام
شش پنالتی اول به طرز چشمگیری به ثمر رسید. برونو فرناندز، دالوت و کازمیرو برای یونایتد و جیمینز، ساندر برگه، که در تمام بازی درخشان بود، و ویلیان برای فولام.
سپس لیندلوف با ضربهای ضعیف از برند لنو دعوت کرد تا پنالتی را در سمت راست دروازه سیو کند و هنگامی که کاپیتان فولام، آنتونی رابینسون، با خونسردی هرچه تمامتر چهارمین پنالتی را به ثمر رساند، لنو برای انکار جاشوا زیرکزی به سمت چپ شیرجه زد و از عبور توپ جلوگیری کرد، و این باعث سقوط یونایتد و بازیکن جوان هلندی شد.
پایانی دراماتیک برای بعدازظهری که در دقایق قانونی تماشایی و دیدنی نبود، اما هرچه بیشتر گذشت، جذابیت بیشتری پیدا کرد. وقتهای اضافه نسبتاً کسلکننده هستند، اما این یکی نبود. هر دو تیم برای پیروزی تلاش میکردند، بازی کشدار شد و در هر دو سمت موقعیتهایی به وجود آمد.
اما در تمامی بعدازظهر طولانی، اعماق امیال فولام روشن بود و سیلوا سعی نمیکرد میل و اشتهای خود را پنهان کند. یونایتد به اندازه کافی شروع خوبی داشت اما موفق نشد آن را حفظ کند و وقتی فولام در وقت اضافه نیمه اول تکگل خود را زد، هیچکس واقعاً شگفتزده نشد.
فرناندز مشروعیت کرنر لندنیها را زیر علامت سؤال برد، اما یونایتد باید بهتر از آن دفاع میکرد. ابتدا رودریگو مونیز توپ را به پشت خود انداخت و کالوین باسی در تیرک دوم با عطش و حرارت به سوی توپ هجوم آورد و آندره اونانا را با ضربه سر مغلوب کرد. به نظر میرسید حرکتی در زمین تمرین باشد و یونایتد برای آن آماده نبود. پاسخ تیم میزبان نیز چندان چشمگیر نبود. گارناچو وارد زمین شد اما تأثیر کمی داشت، در حالی که فرناندز، کاپیتان یونایتد، تنها بازیکن جاهطلب و مبارز باقی ماند.
مرد پرتغالی در یونایتد، شمعی در تاریکی است. او همیشه بلند میشود و میآید، و اینجا هم یک بار دیگر این کار را کرد. با ارسال دالو در دقیقه ۷۱ در محوطه، فرناندز تنها یک گزینه داشت: ضربه در جای توپ با پای چپ. تماس پای چپ او درست بود و وقتی توپ از بین پاهای یواخیم اندرسن، مدافع فولام، رد شد، از لنو دور شد و به گوشه دروازه نشست. ۱-۱، یک سوپر گل از هیچ.
یونایتد قدیم، بعد از چنین گلی آجرها را بهسرعت روی هم میچید و سکو میساخت و به استحکامات فولام یورش میبرد. این روزها دنیایی فاصله و تفاوت وجود دارد. شیاطین نامطمئن ماندند. اوبی جوان که از آرسنال به یونایتد آمده است، قدرت آزاردهندهای داشت اما فاقد خونسردی بود. او دو بار، در پایان وقت عادی و در وقت اضافه، فرصت داشت گل دوم و کاری یونایتد را بزند. لنو دومی را بهخوبی در پست نزدیک خود حفظ کرد.
اما فولام فوتبال سازندهتری ارائه میداد و توپ را بهتر و با الگوهای آشناتر و واضحتر به حرکت در میآورد. «اسمیت رو» خیلی نزدیک بود و یکی از شوتهای او نیاز به یک سیو خوب و درجهیک از اونانا داشت.
یونایتد به حکم سکه داور، قبل از ضربات پنالتی، شانس خوبی به دست آورد و فولام مجبور بود ضربات خود را به سوی سکوهای «استرتفورد اند» شلیک کند، اما سروصدای تماشاگران دوآتشه یونایتد تأثیری نداشت. برای فوتبالیستهای مدرن امروز و حرفهای بیش از سر و صدا و داد و فریاد لازم بود و باید گفت شلیک ضربات بازیکنان فولام فوقالعاده عالی بود.
گویا آنها میدانستند در این بعدازظهر اوایل بهار در منچستر، نهتنها میتوانند با میزبان خود برابری کنند، بلکه قادرند آنها را شکست دهند و در قرعهکشی مرحله یکچهارم که بهسرعت بعد از بازی انجام شد، حضور داشته باشند؛ دربی لندن در برابر کریستال پالاس در کراون کاتج. و یونایتد و آموریم از امروز به اندازه کافی وقت دارند تا فقط به خریدوفروش و پاکسازی و بازسازی تیم بیندیشند. ادامه این وضع حقیقتاً غیرممکن است. فصلی آبروبر که شرم و خجالت و درد و شکست را برای همه عادی کرد و این مرگبارترین بخش این حکایت تلخ است.