اختصاصی طرفداری | شبی در فوتبال اروپا بود. جایی که در دو دیدار دوستانه شاهد جابهجایی چند رکورد بودیم.
کریستوف بامگارتنر اتریشی یکی از سریعترین گلهای بینالمللی تاریخ را در عرض ۷ ثانیه به ثمر رساند و سپس در همان شب توسط فلوریان ویرتس آلمانی با ضربه برقآسا مشابهی دنبال شد. باومگارتنر، ۲۴ ساله، در جریان این بازی دوستانه در براتیسلاوا، در کتاب رکوردها ثبت شد. مهاجم لایپزیش در همان ابتدای بازی از دفاع میزبان عبور کرد و با یک شوت ۲۵ متری دروازه را به لرزه در اورد.
گل باومگارتنر با هفتثانیهای برابری میکند که لوکاس پودولسکی برای آلمان مقابل اکوادور در می ۲۰۱۳ به ثمر رساند. در حالی که اتحادیه فوتبال اتریش تلاش باومگارتنر را سریعترین گل تاریخ فوتبال بینالمللی اعلام کرد. در همین حال، در دیداری دوستانه در لیون، آلمان برابر فرانسه گل در ثانیه ۸ داشت. آلمان در این دیدار نشان داد هنوز نفس میکشد اگرچه نتایج دیدارهای دوستانه بینالمللی بازگوکننده حقایق و اوضاع واقعی هیچ تیمی نیست.
سریعترین گلی که در جام جهانی به ثمر رسیده است توسط هاکان شوکور ترکیهای به کره جنوبی در سال ۲۰۰۲، پس از ۱۱ ثانیه به ثمر رسید.
در حالی که برزیل با گل اندریک ۱۷ ساله بعد از ۲۱ دیدار انگلستان را در ومبلی شکست داد و اندریک به جوانترین بازیکن تاریخ فوتبال تبدیل شد که موفق به زدن گل در دیداری بینالمللی در این استادیوم معروف شده است. با انجام این کار، اندریک با ۱۷ سال و ۲۴۶ روز جوانترین بازیکنی شد که در ومبلی گلزنی کرده است و پس از نامهای مطرحی مانند پله و رونالدو، چهارمین بازیکن جوانی است که در تاریخ برزیل گل زده است.
پیش از بازی با حضور بسیاری از بازیکنان سابق انگلستان چون کاسگوین، از مربی سابق انگلیس، تری ونبلز قدردانی بجایی شد. و در بازی، برزیل، پادشاهان فوتبال زیبا به طرز آزاردهندهای با سه شکست در بازیهای اخیر خود، تمایلی به واگذاری آنچه که از شهرت آنها باقیمانده است، نداشتند و با گلی دیرهنگام انگلیس را با تمامی استعدادهای خود چون بلینگهام که دائماً مورد ضربوجرح قرار میگرفت، پشت سر گذاشتند.
در حالی که انگلیس به طور جدی و با امید بسیار مشغول آمادهسازی برای مسابقات قهرمانی اروپا است، برزیل با سه شکست در بازیهای اخیر خود تیم گرت ساوتگیت را به تیمی معمولی تبدیل کرد و ده دقیقه مانده به پایان بازی به گلی دست یافت که شایسته آن بود. مطمئنم مادریدی ها برای ورود اندریک در فصل آینده لحظهشماری میکنند. حق هم دارند. در روزی که بیش از ٨٠،٠٠٠ هوادار رئال در برنابئو شاهد شکست ١-٠ اسطورههای مادرید مقابل اسطورههای پورتو پرتقال بودند.
اما در میان تمامی مسابقات و رقابتهای جاری آخر هفته، یکی از ان ها حال و هوای دیگری داشت. نه دیداری دوستانه برای آمادگی برای رقابت قهرمانی اروپا بود، نه به مسابقات لیگ و ۳ امتیاز حیاتی آخر فصل ربطی داشت، و نه هیچ رکوردی جابهجا شد. محفلی دوستانه فوتبال اما پر از حس و شور بود. دیداری با رفقای قدیمی که الان کمی فربهتر شدهاند. همه آمده بودند تا رؤیای مردی را جامه عمل بپوشانند. مردی که با همه موفقیتهای گذشته خود و در یک قدمی مرگ، آرزوی دیرینش به حقیقت میپیوست.
خندههای مکرر و شادی و غم همزمان نگاه او که هر لحظه را با تمام وجود میبلعید، معنای دیگری داشت که خیلی چیزها در آن نهفته بود. او پس از دست یافتن به آرزوی طولانی خود گفت؛ «خاطرهای برای تمامی زندگی»، زندگی که چیزی از آن باقی نمانده است.
امیرحسین صدر
۲۴ مارس ۲۰۲۴
تو، تنها قدم نخواهی زد پدربزرگ اسون
اسون گوران اریکسون، سرمربی سابق تیم ملی انگلیس در ژانویه دنیای فوتبال را حیرت زده کرد. او اعلام کرد ؛
با سرطان مبارزه میکند وحدود یک سال از عمرش بیشتر باقی نمانده است
او روز شنبه در آنفیلد به رؤیای همیشگی خود رسید؛ سرمربیگری لیورپول در آنفیلد. با بازیکنانی چون استیون جرارد، فرناندو تورس، جبرییل سیسه، دودک، یاری لیتمانن و بابل.
بازیکنانی که هر کدام روزگار خود را در برابر طرفداران قرمز رقم زدهاند؛ بوسههای کاپیتان جرارد به دوربین، رد زانوهای فرناندو تورس روی چمن ورزشگاه، رقص پای یرزی دودک و پرتاب پیراهن جبریل سیسه بهسوی تماشاگران در استانبول و با حضور ستارگان مشترک دو باشگاه آژاکس و لیورپول. لیتمانن فنلاندی با ضربات ایستگاهی خطکشیشده، با قدرت رهبری میانهی میدان، یکی از اسطورههای دوستداشتنی هر دو تیم. رایان بابل که میتوانست به چیزهای بیشتری دست یابد. پسر جوان ترکهای با فرارهای مرگبار خود.
لمس آنفیلد،
تحقق رویایی قدیمی
شب قبل اما فریادها جای خود را به نجوایی بلند اما بدون خشم داده بود. چشمان بیرونزده از حدقه در مقابل دوربین، جای خود را به پلکهای خیس، و نگاههای آرام، و آکنده از شکوه و غم داده بود. دیگر هیچکس مضطرب نتیجهی بازی، نگران صدر جدول، صعود به دور بعد، کورس قهرمانی یا هیچ جایزهی لعنتی دیگری نبود... آنفیلد بازهم لبالب از تماشاگر جمع شده بودند، تا اهمیت قدردانی از اعضای خانواده فوتبال را به رخ کشند.
ورود اریکسون و قدمگذاردن به چمن آنفیلد باشکوه بود. اریکسون ۷۶ ساله در حالی که دوربینها او را احاطه کرده بودند و ۶۰۰۰۰ هزار هوادار حاضر برای او کف میزدند با لبخندی گشاده پا به میدان گذاشت و به نشانه قدردانی سرش را خم کرده بود.
و هنگامی که سرود مشهور «تو تنها گام نخواهی زد» با همراهی تمامی حضار طنینافکن شد، اریکسون سعی در کنترل اشکهای خود داشت. حتم دارم در آن لحظه خیلیها با او گریستند.
آغوش باز برای ال نینو
وقتی بازی آغاز شد، اریکسون، آن ٦٠ هزار نفر، راش، تورس، جرارد و همهی ما بار دیگر در. افسون بی حد بازی فوتبال غرق شدیم.
اریکسون، در قامت یک مربی واقعی قرمزها، بار دیگر در کنار استیون جرارد ایستاده بود. وقتی گریگوری ویگنال گلی برای لیورپول به ثمر رساند، به سمت نیمکت دوید. راش و بارنز با خندههای طولانی به استقبال او آمدند و اریکسون گلزن تیمش را در آغوش کشید. همانطور که نوهی دختریاش را پیش از بازی در آغوش کشیده بود. همانگونه که پس از گل دیگری از فرناندو تورس را در آغوش کشید، میخندید و اشک میریخت.
آنها پیروز شدند؛ ٢-٤، خدای من، ناگهان، بردن، گل زدن، و پیروز شدن در زمین فوتبال، چیزی ورای پول و مالکان و قراردادها و کسب جامها رفته بود. گاهی عطش و حرص چقدر حقیر به نظر میرسد و چقدر لبخندزدن زیبا میشود. فوتبال معنا میگیرد و چقدر اسطوره بودن معنا مییابد.
اسطوره... همان لفظی که کلوپ و اریکسون پیش از بازی با آن یکدیگر را خطاب میکردند.
تو اسطورهی من هستی...
در پایان بازی، لیورپول با آژاکس امستردام، اریکسون از این بازی که برای سازمان های خیریه انجام شده بود از افتخار همراهی و هدایت تیم در آنفیلد شدیدا سپاسگزار بود.
حیرت انگیز بود که او هنوز از فوتبال و بازیکنان سخن می گفت.
فکر میکنم در نیمه اول تیم بهتری بودیم، اگرچه ۲-۰ عقب بودیم. وقتی عقب میافتی همیشه نگران میشوی، اما همانطور که گفتم، نیمه اول خوب و نیمه دوم بسیار خوبی داشتیم. یک برد خوب ۲-۴، یک برد منصفانه، اما برندگان بزرگ همه آنهایی بودند که در اینجا حضور داشتند.
فکر میکنم بهترین بازیکن مسابقه امروز، مردم و جمعیت حاضر بود که شاهد یک بازی و فوتبال خوب بودند. همه این بازیکنان هنوز هم میتوانند فوتبال بازی کنند. خیلی هم خوب.
آنها دیگر ۲۰ ساله نیستند؛ ولی فوتبال خوبی بازی کردند. این فوقالعاده بود. آنها از همه از سراسر اروپا آمدند، و استیون جرارد از نقطه دیگری از جهان میآید تا در این بازی شرکت داشته باشد و این فوقالعاده است.
باید بگم استیون هنوز هم در زمین ریاست میکند، هنوز هم مایهاش را دارد. این روز بهراستی خاطرهای برای تمامی عمر بود.
اریکسون روز قبل از بازی طی مصاحبهای پیامهای زنده بسیاری از پل اسکولز، جو کول، هارگریوز و جرارد و مایکل اوون گرفته بود و در آنفیلد هم با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. یورگن کلوپ و خیلیهای دیگر استقبال گرمی از او داشتند. در طول مسابقه دستیاران او، یان راش و جان بارنز از بزرگان تاریخ لیورپول قرار داشتند. اریکسون پس از بازی اعتراف کرد؛
وقتی You'll Never Walk Alone طبق سنت قبل از بازی اجرا میشد، اشک میریختم. روز زیبایی بود. امروز همه برنده بودند، فوتبال برنده بود. همهچیز فوقالعاده و باورنکردنی بود و با بازی و پیروزی خوبی پایان یافت.
لبخند ساده تاريخ با قهرمانان ديروز؛
بارنز، الدريج و راش
اریکسون بی جا به پست مربیگری انگلستان نرسید. او از مربیان شاخص اروپا از سال ۱۹۷۷ تا ۲۰۱۹ بود. جام یوفا را با IFK گوتنبرگ سوئد به دست آورد. سه عنوان قهرمانی پرتغال با بنفیکا. برجستهترین موفقیتهای خود را در باشگاه ایتالیایی لاتزیو به دست آورد، جایی که او قهرمان سری آ، دو کوپا ایتالیا، سوپرجام یوفا و جام برندگان جام یوفا شد.
طرفدار لیورپول بود و آرزوی مربیگری لیورپول را داشت. کسی با این کارنامه در ماههای پایانی عمر خود به آرزویش دست یافت. جایی که فوتبال و بازیکنان آن دستبهدست هم دادند تا آرزوی عضو مهمی از «خانواده جهانی فوتبال» را تحقق بخشند.
پس از مدتها بیآنکه اسیر و درگیر باخت یا برد و امتیاز و هیجان رقابت تا پای جان با غولهای بزرگ دنیای فوتبال و بدوبیراه و آه و نالهای باشم با اشکهای اریکسون گریه کردم و با خندههای بیپایان او به لبخند در آمدم. آگاهی از مرگ به هر چیزی طعم دیگری میدهد. در دنیایی که احتمالاً بسیاری از آرزوها و رؤیاها متلاشی و ویران میشود، اریکسون حقیقت را ازتهدل ابراز کرد؛
روز پر احساس و پر شوری بود، خاطره ایی برای تمامی زندگی، برای تمامی عمر
عمری که بزودی به پایان می رسد.
اما او به آرزویش رسیده بود…