طرفداری | مدیرعامل باشگاه پرسپولیس به تشریح اتفاقات مختلف این باشگاه در طول یک سال گذشته پرداخت.
باشگاه پرسپولیس در سالی که گذشت روزهای پر فراز و نشیبی را سپری کرد. از قهرمانی در فصل گذشته تا آغاز نقل و انتقالات پر حاشیه. از جدایی یحیی گل محمدی تا مشکلات مالی. مدیریت در چنین باشگاه پر حاشیه و پر دردسری کار راحتی نیست. به بهانه پایان سال و آغاز سال جدید، آنا با رضا درویش گفت و گویی انجام داده است.
مروری در زندگینامه شما نشان میدهد که شما از خاندان درویش در نوشهر هستید.
بله؛ اما از این فیوضات بی بهره هستیم.
متولد آنجا هستید؟
متولد تهران هستم. پدر و مادر من در کودکی به تهران آمدند. پدربزرگ من در ۹۰ سال پیش در مرکز تهران ناصرخسرو ملک خریدند. جد ما مایملکی در مازندران نداشتند و به خاطر همین هیچ وقت به آنجا نرفتیم.
یعنی ییلاق و قشلاق هم نداشتید به آنجا؟
خیر؛ مایملکی در آنجا نداریم.
با آقای درویش فقید مالک باشگاه شمشوک نوشهر هم نسبت داشتید؟
با پدرم نسبت داشتند و او هم علاقهمند علی الخصوص به نسل جوان بودند. ۱۵ الی ۲۰ سال پیش بازیکنان زیادی بودند که از شموشک به فوتبال ایران معرفی کرد. فضا در گذشته تفاوت داشت و به دنبال شهرت و ... نبود و فقط قصد داشت خدمتی به اهالی داشته باشد.
واقعا تلاش هایش حیف شد.
تیم خوبی بود اما متاسفانه ادامه پیدا نکرد.
به این فکر نمیکنید روزی به آنجا بروید؟
چون وابستگی نداشته و نمیشناسیم و نرفتیم شاید پذیرا نباشند، اما آقای درویش طرح خوبی داشت که استادیوم خوبی در نزدیکی نوشهر بسازند، اما عملیاتی نشد. تیم رفت و کارخانهها علی الظاهر نیست.
الان نوشهر چیزی به اسم فوتبال ندارد؟
بله ندارد.
پس شما از چه زمانی با علی پروین آشنا شدید؟
بیشتر از ۴۰ سال است که از این آشنایی می گذرد. بنده از سال ۶۲ تا ۶۳ مدیر بسکتبال پرسپولیس بودم. در آن زمان، چون پرسپولیس زیر نظر بنیاد مستضعفان بود، جلسات مختلفی را تیمها با هم داشتند ضمن اینکه یکی دو تا از دوستان، از دوستان بسیار نزدیک پروین بودند و با هم مرتبط شدیم. چون پرسپولیسی بودند روابط نزدیکتر شد و تقریبا این رابط همیشگی بود.
حالتان خوب است که در پرسپولیس هستید؟
اگر حال مردم خوب باشد، حال ما هم خوب است. اما اگر حال مردم خوب نباشد، به تبع روی ما هم تأثیر دارد. ضمن اینکه گاهی اوقات حال مردم خوب است، اما حال ما از خوبی حال مردم خوب است، اما درون مان بسیار آشفته و نگران است.
همین اواخر در مصاحبه ای گفته بودید از دست بدهی های پرسپولیس مریض شدید. این فشار چیست؟
چطور ممکن است یک نفر یا یک باشگاه وارث بیشتر ۲۷-۲۸ سال بدهی و مشکلاتی از قبل انباشته باشد. یک نمونه آن مجبور شدم بدهی مالیاتی از سال ۱۳۷۵ به بعد را تسویه کنم. گفتن راحت است، اما اینکه چطور این را تسویه کنیم در زمانی که درآمد آن چنانی نداریم، سخت است. بدهی مالیاتی را از سال ۹۰ تا به الان را تسویه کردم. بازیکنان زیادی بودند که بعضا متوجه شدم از سال ۸۵-۸۰ پیشکسوت شدند و طلبکار بودند. ما مجبور بودیم که بدهی را پرداخت کنیم تا مجوز حرفهای بگیریم اما قراردادهایی مثل قرارداد رادو فشار زیادی داشت. گفتن یک میلیون و ۵۵۰ هزار یورو راحت است، اما جور کردن خیلی سخت است. نزدیک به ۷۰ میلیارد تومان میشود اگر دو سال پیش دلار اینقدر بود.
البته همین حرف شما باعث شد برخی خرده بگیرند.
گفتم امروز با این دلار اینقدر می شود. ضمن اینکه اصلا ۴۰ میلیارد بشود. چرا باید ۴۰ میلیارد پرداخت کنم؟ مالیات این قرارداد را قریب به ۱۱ میلیارد تومان پرداخت کردم. آخرین فیش جریمه را همین تازگی پرداخت کردم تا تسویه شد. اینها هزینههایی است که به باشگاه تحمیل میشود. بازیکن فعلی تیم اگر امروز ۵۰ درصد گرفته باشد، با نشاط ویژهای در میدان مسابقه حاضر میشود. بعضی ایراد میگیرند که قرارداد اینقدر است و فلان است، اما به فراخور قرارداد، بازیکن تعهد ایجاد کرده است. فکر کرده n تومان دریافت میکند، بابت این مبلغ ماشین یا خانه میخرد و اگر به او پرداخت نشود، دچار فشار میشود. اینها باعث میشود که ما نتوانیم نشاطی که باید داشته باشیم علیرغم اینکه تقریبا کار طاقت فرسایی است را انجام می دهیم.
گاهی تا ۲ تا ۳ شب برای جذب بازیکن زمان گذاشتیم مثل همین ارونوف اما باز هم زمانی که میبینم هوادار خوشحال است، هوادار نشاط دارد خوشحال میشویم، اما ای کاش مسئولین کلان نگر اجتماعی (نه وزیر) وقتی تیمها ۴۰ الی ۵۰ میلیون هوادار دارند و میتوانند نشاط اجتماعی را فراهم کنند بابت نشاط اجتماعی که فراهم میکنند فکری به حال این تیم ها کنند. استقلال هم اینطور است. این دو تیم دولتی و یک درصد و یک ریال از منابع دولتی بهره ندارند. دولت یک ریال هم نمیتواند به باشگاه ما از سال ۹۴ به بعد کمک کند. چون قانون تصویب شده است که ورزش حرفهای را دولت نمیتواند تصویب کند اما تیمهای دیگر خصولتی هستند، صنعتی و معدنیها تقریبا خصولتی حساب میشوند، اما صد درصد از منابع دولتی استفاده میکنند از کارخانه و معدنی هستند که میتوانند استفاده کنند.
ای کاش برای تیمهایی که بستر و مسئولیت اجتماعی دارند و میتوانند به نشاط اجتماعی کمک کنند، برای حفظ این نشاط اجتماعی، هزینه پرداخت کنند. این موضوع مغفول است و کسی نیست که موهبتی که این نشاط و تأثیرپذیری را در اجتماع دارند، مهیا کنند. ما از حق پخش محروم هستیم. در تمام دنیا بین ۴۵ تا ۶۰ درصد درآمد باشگاهها از حق پخش است که ما محروم هستیم. بعضی فکر میکنند ما تبلیغات دور زمین را میگوییم. ما تبلیغات نمیخواهیم. طبق اطلاعاتی که داریم ارزانترین فیلمی که صدا و سیما تهیه و پخش میکند، سریال مانندی است که برای بچهها پخش می شود که گویا اسم برنامه اش خاله شادونه است و حداقل ۲۰ الی ۳۰ میلیارد هزینه دارد.
فیلمهای داستانی، بزرگ و حماسی ۵۰۰ الی هزار میلیارد تومان هزینه دارند. طبق آمار پربازدیدترین برنامههای تلویزیونی، بازی های پرسپولیس است. بابت این برنامه که کارگردان و هنرپیشه آن بازیکنان هستند، کارگردان و تهیه کننده دارد چقدر پرداخت میکنید؟ ضمن اینکه بازی را شبکه سه پخش میکند. شبکههای دیگر تحلیل میکنند. اگر اینها را حساب کنید، حدود سه هزار و ۱۸۰ هزار میلیارد تومان منفعت برای صدا و سیما دارد. از محل این، درصدی را به این تهیه کننده، کارگردان و هنرپیشه پرداخت کنید.
ظاهرا تبلیغات دور زمین هم به تیم میزبان نمی دهند.
در تمام دنیا حتی کشورهای نزدیک که از لحاظ بودجه مالی از ما ضعیفتر هستند تبلیغات دور استادیوم برای تیم میزبان است حتی قبل از انقلاب هم همین بوده است. اما الان ما از این هم محروم هستیم. گفتند سازمان لیگ گفته که ندهید. باید استدلال باشد و به صرف گفتن اهمیت ندارد. من ۱۵ بازی در استادیوم آزادی برگزار میکنم و ۵۵۰ میلیون تومان باید به استادیوم آزادی بابت پخش بدهم. درآمد چیست؟ بلیت فروشی هم به جهت بدهکاری سالانه به شرکت تجهیز باید پرداخت کنم که ۵۰ درصد را باید به فدراسیون بدهیم. محل درآمد ما چیست؟
پس بابت همه این فشارها گفتید مریض شدید؟
به هر حال در حال حاضر هتل ها، هتل المپیک، داروخانه و رستوران طلبکار ما هستند. از زمان تعهد به بازیکنان گذشته، اما نداریم که پرداخت کنیم. صاحب خانههای بازیکنان خارجی طلبکار هستند و ما نداریم پرداخت کنیم. آژانس هواپیمایی که الی ماشاءالله بدهکار هستیم. چطور میتوانیم حال خوبی داشته باشیم؟
با این همه مشغله در پرسپولیس همسرتان شاکی نمیشود؟
حتماً که می شود. یک وقت هایی تا ساعت ۲ شب با تلفن صحبت میکنم و گاهی به طلبکاران التماس میکنم که یک روز دیگر فرصت بدهید که یک هفته دیگر تیم بیاید و چند روز دیگر کار را انجام میدهم. الی ماشاءالله تعهداتی که از گذشته است، می آید. چند روز پیش یک مدیر در چند سال پیش ۷ میلیارد تومان از شرکتی گرفته بود که کاری انجام دهد، اما متوجه شدند که اشتباه است. به هر صورت تعهد انجام نشده و امروز و فردا کرده بودند که پول را میدهند و ۷ میلیارد را ۱۵۱ میلیارد تومان حکم علیه باشگاه گرفته است. گفتن ۱۵۱ میلیارد راحت است، اما چطور باید پرداخت شود؟ منبع درآمدی نداریم.
چطور این شرایط را از لحاظ خانوادگی مدیریت میکنید؟
برای آنها سخت است.
تا به حال پیشنهاد دادهاند که از پرسپولیس بیرون بیایید؟
بله، چون دوست نداشتند که من بیایم، الان همسرم میگوید من از روز اول میدانستم مکافات زیاد داریم و متأسفانه فضای مجازی و دلالان علیه ما می نویسند و گاهی به علت اینکه مربی یا بازیکنی که میخواستند را نیاوردیم، فضای جنجالی درست میکنند که روی خانواده تأثیر میگذارد.
تا به حال به این علت شده از مدیرعاملی پرسپولیس استعفا بدهید؟
نه هنوز؛ از روزی که آمدم بنا کردم که ساختار و پایه خوبی برای پرسپولیس فراهم کنم و تا روزی که خواستند میمانم و روزی که نخواستند می روم، اساس دنیا این است که یک روز پستی داشته باشدی و روزی پست را از دست بدهی.
یعنی همیشه آماده رفتن از پرسپولیس هستید؟
بله؛ نمیخواهم بگویند کم آورد و فشار او را از میدان به در کرد. کما اینکه دیدید چقدر فشار بود که الا بالله مربی بگیرید و فلان بازیکن را بگیرید.
باشگاه یک مقدار با هواداران بازی کرد. شما گفتید ۱۰ گزینه دارید و یک دفعه رسیدید به اوسمار. فکر میکنم خود شما گاهی با صحبتها باعث ایجاد فشار میشوید. شاید اصلا نیاز نبود که ۱۰ گزینه را بگویید.
با تمام اینها صحبت کردیم.
با ۱۰ گزینه صحبت کردید؟
شاید هم بیشتر. با هر کسی که صحبت میکردیم که بتواند در ارتقای پرسپولیس کمک کند، استفاده کنیم. متأسفانه ۲-۳ نفر در ابتدا اعلام آمادگی میکردند، اما فردا که زنگ میزدیم ایراد میگرفتتد و متوجه میشدیم دلالان اجازه ندادند. بعد با چند کارشناس باتجربه صحبت کردم، دیدم بهترین مربی دنیا را که بیاوریم، ۲ الی ۳ ماه زمان میبرد تا با فوتبال ما و باشگاههای ما آشنا شود. در یک الی ۲ ماه شاید نتیجههایی بگیرد که دور از ذهن باشد بعد بگوید من نمیشناختم. از این جهت با بازیکنان تیم صحبت کردیم و همه متفق القول بودند که اوسمار مربی خوبی است و یک سال و نیم همه را میشناسد. اتفاقا تقریبا با اکثر بازیکنان حرف زدم حتی با بازیکنان جوان و نخبه تیم هم در این زمینه صحبت کردم. حتی با تدارکاتی تیم هم صحبت کردم. چون صرف فنی نیست. ممکن است یکی نگاه فنی خوب داشته باشد، اما اخلاق خوب نداشته باشد. بازیکن فنی را تأیید میکند، اما کسی که دورتادور تیم است و میبیند و از لحاظ اخلاقیات و اینکه آیا چه کسی قابلیت جذب دارد یا خیر را تشخیص میدهد. متفق القول در تیم همه گفتند که اوسمار خوب است.
چرا از ابتدا چنین روشی را در پیش نگرفتید. زمانی که اسم برانکو مطرح شد توقعات بالا رفت و حتی روند مذاکراتتان با برانکو جای ابهام داشت. واقعا برانکو از ابتدا به شما نگفت که به چین میرود؟
برانکو موقع مذاکره با ما نامه ای نشان داد که از یک تیم ملی اروپایی پیشنهاد دارد که اتفاقا همان تیم به تازگی سرمربی اش را معرفی کرد اما من در آن مقطع به او گفتم صبر کند. عمان هم به او پیشنهاد تمدید داده بود که به آنها گفته بود باید صبر کنید چون خانمش از او خواسته بود که در خارج از اروپا دیگر مربیگری نکند و ظاهرا این بار بعد از ۲۰ سال به همسرش قول داده بود پیشنهادی خارج از اروپا قبول نکند. با وجود این برانکو از ما خواست فکر کند. من گفتم تا انتهای بازی مرحله حذفی هم صبر میکنم و کارها را به موازات انجام میدهم اما تصمیم قطعی نمیگیرم تا شما تجدیدنظر کنید. او هم قبول کرد و در نهایت هم گفت نه اما جالب است که در آخرین بازی که انجام شد در مصاحبه طوری گفت که هنوز هم معلوم نیست. من قصد داشتم به هوادار بگویم تا آخرین لحظه برای علایق هوادار از هیچ کوششی فروگذار نبودم.
اما به نظر از لحاظ مالی ضرر کردید و در این شرایط بی پولی مجبور شدید مالیات برانکو را بدهید.
به هر جهت این پول را امسال برای گرفتن مجوز حرفه ای باید پرداخت می کردیم چون بدهکار مالیاتی بودیم.
یک عده به شما خرده گرفتند که چه کاری بود که کردید و باید این پول را برای تیم خرج میکردید؟
یک عده از هر چیزی ایراد میگیرند، یعنی قصد دارند ایراد بگیرند و هیچ وقت هم نیامدند مشکل حل کنند. یک عده به همه چیز کار دارند. مثلا عده ای نوشتند که برانکو نیامد چون یکی از اعضای هیئت مدیره برای مذاکره نزد او رفته در حالی که چنین ناراحتی وجود نداشت.
اما برخی حرف ها که از خود هیئت مدیره پرسپولیس بیرون آمد. مثلا ناراحتی حسین خبیری از عدم حضور برانکو که همان هم بهانه ای شد برای استعفا دادنش.
اگر هم چنین چیزی بوده نقطه نظر خودش بوده است. آقای دلیری عضو هیئت مدیره با توجه به اینکه یک دوستی داشت که با برانکو روابط نزدیکی داشت برنامه ریزی این دیدار را برای مذاکره فراهم کرد. اینها بهانه گیری است. ما خواستیم بگوییم آقای هوادار واقعی، نگاه کنید که تا آخرین لحظه ما از هیچ کوششی فروگذار نکردیم که بخواهیم برای جذب برانکو اقدام کنیم. قسمت این طور بود که ما با آقای اوسمار ادامه بدهیم. امیدوارم در ادامه مسیر مشکلی پیش نیاید و نتیجه دلخواه هوادار را بگیریم.
از دست برانکو ناراحت نشدید وقتی فهمیدید به چین رفت؟
نه لزومی ندارد ناراحت شوم. او مختار بود تصمیم بگیرد.
کلا چالش امسال و این فصل زیاد بود. از صحبتهای آخر فصل یحیی گل محمدی بعد از قهرمانی جرقه این چالش به وجود آمد که شاید نماند و بعد ماند و در جلسه هیئت مدیره مربوطه اتفاقات حاشیهای افتاد و شما کت روی سرتان گذاشتید که جای سوال است. چرا برای خودتان چالش ایجاد کردید؟
حالم خوب نبود و خواستم که دکتر بروم و بعد به جلسه دیگری بروم. بعد از جلسه چون حالم خوب نبود در ماشین نشستم و شیشهها هم بالا بود، اما نمیخواستم صحبت کنم.
یعنی نمیدانستید جلوی در خبرنگار است و فقط چون حالتان بد بود این کار را کردید؟
نمیخواستم حتی مردم عادی هم متوجه شوند که من در عقب ماشین خوابیده ام. من فکر نمیکردم خبرنگار آنجا باشد. در ورودی آنجا در خیابان کناری بود. بارها شده که من از در بیرون میروم و با وجود ۵۰ خبرنگار، مصاحبه نمیکنم پس اینکه نخواهم مصاحبه کنم را در اراده ام هست. حتی چند بار شده که در آزادی خبرنگاران آمده اند و سوال کردند، اما جواب ندادم. کسی که بناست با انتقاد حرفی را بگوید حرف میزند و دنبال بهانه است که حرف بزند، اما الحمدالله تا به امروز خدا برای رد کردن این چیزها به من کمک کرده است.
اما شما این فصل چالش زیاد داشتید؟
بسیار.
یحیی گل محمدی شما را اذیت کرد؟
اصلاً؛ شما از آقای گل محمدی بپرسید یک بار شده که با صدای غیرمتعارف با هم صحبت کنیم؟
قلبا با یحیی گل محمدی بودید؟
فراوان؛ حداقل او میداند که تا روزی که خودش بود سعی کردم که همیشه حرمتها را نگه دارم. هر جا که بودم هیچ وقت سعی نکردم تند صحبت کنم، چون موفقیت او موفقیت من بود.
روند نوع نقل و انتقالات پرسپولیس به سمتی بود که یحیی گل محمدی اذیت میشود و میرود. از نوع صحبتهای خود یحیی گل محمدی میتوان استنباط کرد. اینکه تلاشی نشد که کریم باقری مشکلش حل شود و بماند. چند بار کریم باقری علیه شما موضع گرفت و گفت من مشکل نداشتم و حتی دنبال کار اقتصادی هم نیستم. زمانی که پازلها را کنار هم میگذاریم متوجه میشویم که ارادهای فراتر از اراده شما وجود دارد که کریم باقری نباشد و یحیی گل محمدی خالیتر از سال گذشته باشد.
اینها استنباط غلط افرادی بود که دنبال چالش بودند. کجا دیدید که تیم سه جام بیاورد و بعد علیه مدیرعامل صحبت کنند؟ تیمی که هیچ کس مادرش نیست. هیچ کس نپرسید این مدیرعامل که سه جام گرفت، یک ریال پاداش، پول و هدیهای دریافت کرد یا خیر. یک جا مصاحبه ببینید که یک حرف باشد در این سه قهرمانی به اندازه یک درصد مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره و کارمندان نقش داشتند؟ من اهل این نبودم که بروم مدام از کارهایم بگویم اگر کاری کردیم وظیفه بوده و من آمده ام که این کارها را کنم. گل محمدی اول فصل هم میخواست برود، اما با مکافات او را نگه داشتم.
در مورد علی دایی چطور؟ شما گفتید از او نظر مشورتی گرفتید اما خودش در مصاحبه ای به صراحت گفته شما به او پیشنهاد سرمربیگری دادید.
زمانی که حیی گل محمدی گفت نمی مانم من این پیشنهاد را به دایی دادم. وقتی گل محمدی قطعی گفت نمی ماند به تبع اگر پرسپولیس مربی بزرگ بخواهد سراغ بزرگتری مثل علی دایی میرود.
اما جالب است که پیشنهاد شما به دایی در ان مقطع خیلی رسانه ای نشد و صدایش بعدا در آمد.
خب ما با افراد زیادی صحبت می کنیم این که دلیل نمی شود. من آقای دایی را هراز گاهی میبینم اما قرار نیست هر صحبتی که میکنیم به پرسپولیس ربط داشته باشد. قریب به ۲۰ سال و قبل از سایپا با هم دوست بودیم. شما کسی را سراغ ندارد که با آقای دایی قرارداد سفید در جایی امضا کرده باشد اما در آن مقطعی که در سایپا بودیم به او گفتیم ما پول نداریم گفت هر چقدر که خودتان دارید بدهید.
جزو معدود مدیرانی هم بودید که با آقای دایی به مشکل بر نخوردید.
ما آمده بودیم که با هم کار کنیم به شرط اینکه رفاقت مان برقرار باشد. کاری که باعث از بین رفتن رفاقت باشد به چه دردی میخورد و چه ارزشی دارد؟ کار برای بسط رفاقت و گرمی رفاقت خوب است. او هم تا جایی که ممکن بود محبت و همکاری کرد و کارهایی که کمتر دیدم یک مربی انجام دهد و یا ربطی به مربی داشته باشد را برطرف می کرد. یکسری از کارها خارج از توان باشگاه بود و ما آنها را به او محول می کردیم وآقای دایی هم برطرف میکرد. با آقای گل محمدی هم همینطور. تا روزی که بود تماما در اختیار بودم. گاهی اوقات برای یک بازی دوستانه که در استادیوم آزادی برگزار میشد، مجبور بودیم هزینه کنیم، اما چون سرمربی دوست داشت در آن ورزشگاه بازی انجام شود، پول قرض میکردیم و بازی دوستانه را در استادیوم آزادی میگذاشتیم. یا تمرین در آنجا را دوست داشتند کلی پول میدادیم که در آنجا تمرین کنند.
فکر میکنم پس زمینه ذهنتان این است که یک روزی علی دایی به پرسپولیس برگردد.
هر مدیری زمانی که بنا است در فوتبال کار کند اگر به گزینه ایرانی فکر کند، یقینا یکی از گزینهها علی الخصوص اگر تیم پرسپولیس باشد، آقای دایی است. اگر بخواهم روزی از یک پرسپولیسی مشورت بگیرم به نظر شما چه کسی قدمت آقای پروین را دارد؟
علی پروین مشاور علنی شما است، یعنی نفر اول یا دست راست شما؟
آقای پروین بزرگ و برادر بزرگ ماست و ما در همه زمینهها (به جز فوتبال) حتی در سفر هم با او مشورت میکنیم، اما گاهی وقتها این طور است که برخی دوستیها را بر نمیتابند. چون به دوستی سالم عادت نکردند. معمولا هر کسی با کسی رفاقت کرد، فوتبال باعث رفاقت شده است و در بیرون فوتبال رفاقتی وجود ندارد. من با آقای دایی اگر پرسپولیس هم نبودم، رفاقت داشتم، قبلا بیشتر به او سر میزدم، اما الان کمتر. آقای پروین یا خوردبین هم همینطور. بعضیها این روابط آدم را بر نمیتابند و چون خودشان عادت به دوستیهای سالم و ساده ندارند، سعی میکنند خدشهای به روابط دیگران وارد کنند.
یک فلش بک به بازی های آسیا بزنیم. نوع میزبانی که از النصر داشتید، پرسپولیس راوارد چالش کرد و این از شما بعید بود. به حضور دختر شما خیلی انتقاد شد و شما را تحت فشار قرار داد. از پیشکسوت، هوادار و ... تحت فشار بودید. دختر شما چه حسی داشت؟
او هم ناراحت بود. از قبلش که می گفت چرا من باید بیایم و بعد هم که از حضورش کلی انتقاد شنیدیم. گفتم شما یقین بدان که اگر آن هم نمیآمدی به چیز دیگری گیر میدادند. مثلا دیدید که در مورد فرشی که به رونالدو دادیم گیر دادند.
اگر دختر شما نبود، نصف این چالشها کم می شد.
نه به نظرم، پیرامون فرش حرف میزدند. ما همان فرش را هم به سادیو مانه دادیم اما چرا آن بازتاب پیدا نکرد؟ چون ایم کار را میتوانند با رونالدو زیرسوال ببرند. عمری با این جماعت دورادور گشتیم و میدانیم چیست.
شما خودتان اصرار داشتید دخترتان باشد؟
فکر من این بود که کمکمان کند و فضای خوبی هم ایجاد شد. ما دنبال استقبال به یاد ماندنی بودیم. ضمن اینکه در ذهن کسانی که ضد ما هست میماند. خود اعضای تیم النصر باور نمیکردند سالن پذیرانی در فرودگاه امام خمینی(ره) آن شکلی باشد.
یک بار مصاحبه کردید گفتید برای اینکه زبان دخترتان خوب است او را بردید اما شما امیرعلی حسینی را در باشگاه داشتید.
یک نفر یعنی امیرعلی همزمان میتوانست با ۶۰ نفر تماس برقرار کند؟
یعنی الان هم از کاری که کردید پشیمان نیستید؟
اصلا؛ اما دخترم ناراحت است. خیلیها به من تابیدند پس من باید بگویم که پشیمان هستم و پرسپولیسی نیستم. روزهای اولی که آمدم، علیه من موضع زیاد بود. چون برنمی تابیدند و شاید خیلیها میشناختند که با دلال و رابطه و اینها کار نمیکنم. شما ببینید بعد از ۳۰ سال یک تیم پایه پرسپولیس قهرمان شد. چه کسی به آن پرداخته است؟ تمام کسانی که من را میزنند و ادعا میکنند پرسپولیسی هستند، اصلا چیزی از این قهرمانی نوشتند؟
البته شنیده شده که حسن خانمحمدی خودش به این تیم خیلی رسیدگی کرده و از جیبش هم هزینه می کرده است.
این یک مسئله شخصی است و ربطی به باشگاه ندارد. تیم امید ما سوم شد. ۴-۵ تا از بهترین بازیکنان امید در طول فصل در اختیار تیم بزرگسالان بود. اگر امکانات بهتری در اختیار تیم امید هم بود، یقینا قهرمان میشدند. در تاریخ پرسپولیس چه زمانی اینقدر بازیکن از جوانان و امید به تیم بزرگسالان پرسپولیس دادند؟ چرا کسی اینها را نمیگوید؟ چون کسی بنا نیست از ما تعریف کند. چون اگر بگوید زیرسوال میرود.
به هر حال صندلی شما صندلی انتقاد است.
اگر انتقاد خوب، سالم و سازنده باشد، ایرادی ندارد، اما اگر انتقادی بر مبنای بخل و حسد باشد که چرا فلان کار را نکردم و فلان چیز را ندادم و بابت این مسائل مورد هجمه قرار بگیرم، درست نیست. باید انصاف باشد که چه زمانی تیمهای پایه پرسپولیس اینقدر منسجم و مرتب بوده است. اگر از لحاظ مالی در مضیقه بودیم و نتوانستیم کمک کنیم سعی کردیم ساختار درستی تعریف کردیم. چرا کسی در این مورد چیزی نگفته است؟ چون بنا نیست از ما تعریفی بکنند. بناست که ایراد بگیرند. البته خیلیها حق دارند که بیایند و در این باشگاه کار کنند اما من از این همه بزرگان پرسپولیس به اندازه تعداد تیم هایی که داریم نفرات را انتخاب کنیم.
خب این موضوع به روحیه توقعی برخی از افراد برمی گردد.
من با خدای خودم عهد کردم از آن چیزی که از من بر میآید برای دلخوشی هوادار انجام دهم نه برای دلخوشی سایت، فضای مجازی و .... اگر برای خوش خدمتی یک مربی با قرارداد یک میلیون دلاری میآوردم، کاری داشت؟ یک میلیون به بدهکاریهای ما اضافه میشد، اما مردم راضی بودند و میگفتند که عجب مربیای آورده ام. کسی به من میتاخت؟
اما با انتخاب اوسمار هم ریسک بزرگی کردید.
زمانی که کار میکنید باید ریسک کنید. این نشان میدهد که مردم به این باور میرسند که باید اعتماد کنند. در دو ساله گذشته تمام منافع باشگاه را در نظر گرفتم پس اگر موفق نشدم نباید به من بتازند. منفعت در آن مقطع همان تصمیم بود و اینکه چیزی را به باشگاه تحمیل نکنیم. ما در فوتبال ایران چند پرونده خارجی را بردیم؟ فقط شاید یک پرونده (پرونده لوکادیو) است. یک پروندهای هم در زمان سایپا بود. کسی به آن پرداخت؟ یک سری نه تنها به آن نپرداختند بلکه یک عده گفتند که چرا اینقدر کم گرفتید؟! شاید خیلی ها یادشان نباشد اما من پرونده های خارچی زیادی را تسویه کردم که کسی در موردشان حرفی نمی زند.
الان پرسپولیس پرونده باز خارجی دارد؟
خارجی اصلا نداریم.
چقدر بدهی دارد و اینها برای پرسپولیس دردسر نمیشود؟
بدهی مالیاتی و بیمهای است که سازمان مالیاتی کل کشور، معاون وزیر اقتصاد و سازمان مالیاتی کمک کردند. پروندههای آنها از سال ۷۵ تا سال ۹۵ پرداخت شده است. ۹۶ تا ۹۷هم حسابرسی شده است. چند سال دیگر هم بدهی مالیاتی هست که روی آنها اعتراض کردیم که ان شاءالله آنها را هم پرداخت میکنیم.
در شرایطی هستید که اگر تماس بگیرند و بگویند شما مدیرعامل پرسپولیس نیستید، باری برای پرسپولیس ندارید.
اگر کسی بخواهد بگوید، میگوید. ۴۰ درصد حقوق بازیکنان باقی مانده است. در یک مرحله مجبور شدیم برای پرداخت مطالبات قرض کنیم چون بیشتر از دو میلیون دلار از گذشته بدهی پرداخت کرده بودیم.
بیشتر تعهد وامی برای پرسپولیس ایجاد کردید؟
اگر وام را روی هم بگذاریم شاید ۱۰۰ میلیارد بدهی باشد.
انتقاد دیگری که به شما می شود بابت سفرهایتان به کربلا است. ماجرای کربلا رفتن شما چیست و اینکه انتقادات آن را هم تحمل میکنید و صابون آن را به تن میمالید.
زمانی که آدم به سراغ دوست میرود، ناملایمات را هم میپذیرد. بهتر است که به آنتالیا و ... برویم. اینها علاقه مندی ماست.
سر بزنگاههایی که پرسپولیس دچار حاشیه و مسئله است و فضای هواداری دغدغه است، خبر میرسد که شما در کربلا هستید.
آیا از سفرهایی که رفتم، کاری مانده است؟ چند روز پیش کربلا بودم. پنج شنبه ۵ بعدازظهر کربلا رفتم و جمعه ۵ بعدازظهر آمدم. اگر نمیرفتم کاری روی زمین میماند؟
ما که درون باشگاه نیستیم بدانیم کاری عقب افتاده یا نه. واقعا فلسفه این کربلا رفتن چیست؟
من مترصد این هستم که یک لحظه فارغ باشم و به سفر مشهد و کربلا بروم. همین که مددی از این جاها بگیرم و همین اینکه فشار باشگاه را در آنجا تخلیه میکنم.
به نظر شما سالی که با ماه رمضان شروع شود، چگونه سالی است؟
حتما ماه مهربانی خداوند است و خداوند اجازه نمیدهد به مهمانش بد بگذرد. وقتی به منزل بشر میروید سعی میکند پذیرایی کند و ما به پذیرایی حضرت حق واقف هستیم و یقینا هر چه بخواهید در این ماه خداوند فراهم میکند و ان شاءالله مشکلات اقتصادی مردم و هم سفره ارتزاق مردم پر شود و حال مردم خوب باشد و مشکل و گرانی علی الخصوص در زمینه مسکن و اینها نباشد. برای مسکن خداوند عنایت کند و دغدغه مسئولین هم حال خوش مردم باشد.
چون پرسپولیس در مرحله واگذاری است و بوی تغییرات میآید آرزوی شما در خصوص پرسپولیس چیست؟ آرزویی هست که بخواهید در این تیم به آن برسید؟
آرزوی من برای پرسپولیس، آرزوی هواداران است. چون سکان دست من است و هوادار نقشی در ادامه راه ندارد. آرزوی من آرزوی هواداران است که قهرمان آسیا شویم. امیدوارم یک بار در حضور من طوری تیم را درست کنیم که بتوانیم به این آرزو برسیم.
فکر می کنید تا آن روز در پرسپولیس هستید؟
تا روزی که هستیم این طور ترسیم میکنیم و تکلیف بر ما این است که تا روزی که هستیم آن چه خوب است را انجام دهیم و یقینا بعدی لایقتر است و حتما کشتی طوفان زده را به ساحل میرساند.
شما در نقل و انتقالات بلانکو را به یحیی گل محمدی پیشنهاد دادید اما او این بازیکن را نخواست؟
جزو گزینههایی بود که در ابتدا به ما معرفی کردند، اما مورد نظر گل محمدی نبود. او می گفت کسی که مدنظر من است سرعت بالاتری باید داشته باشد و بازیکن بهتر از این میخواست.
در نقل و انتقالات اتفاق افتاده که بازیکنی درخواست عجیب و غریب از شما داشته باشد و ناراحت شوید یا بی خیال بازیکن شوید چون عدد پرتی گفته باشد؟
نرخها متفاوت است. خیلیها خیلی چیزها میگویند که ما در دم نه گفتیم. یادم نیست. مثلا یک بازیکن بود که فکر میکردیم با ۶۰۰-۷۰۰ هزار دلار می آید اما گفت یک میلیون و ۷۰۰ هزار دلار می خواهم.
یعنی بیرانوند هم شما را اذیت نکرد؟
اصلا اذیت نشدم. چون میدانستم او نمیرود. خوشبختانه در مصاحبههایی گفتم که پیرامون کسر امتیاز از ما بود. در یکی از برنامهها سوال کردند و گفتم اینها بهانه است و میخواهند فلان تیم را ببخشند. یکی از کانالها همان را گذاشت. میتوانید اخبار آن روز آقای بیرانوند را ببینید. عین جمله گفتم که او هنوز هم هست و اینها حل میشود و یقینا مشکلی نیست. چون میدانست که باید اینجا بیاید. البته فضایی درست شده بود، اما من میدانستم که نمیرود و میآید.
فقط میخواست هواداران را دچار التهاب کند؟
نه؛ گاهی آدم دوست دارد فضا را بسنجد که چه التهاباتی در جامعه است و گول حرف یک عده را خورده باشد. اما به هر جهت، آقای بیرانوند عضو جدانشدنی پرسپولیس است و دروازه بان بی بدیل و کم نظیر باشگاه است که یک وزنه برای هر تیمی است.