داشا میگیرن هی هف تیر روش
میگم ن کاری کنین نره ابروش
اونیم ک خوردی حاجی ابجوش
بود توش روشو ندیدو نفمید چی بود بوش
همیشه فهمیدن مهم تره
پس قبل هرچیزی حس و توجه و درک رو یاد بگیر
چون تا حس نباشه توجهی نیس و تا توجه نباشه درکی وجود نداره
رفیقم رف حاجی پ کون لقش
اون منو ک میخاسم نیس پای حرفش
بزار همه برن مشکلی نیسش
این پسر بوده تنهایی تو لیسش
هر باری خاستم پیشرفت کنم
یکی بود بخاد بشه برام مانع
ولی من خیلی وقته یاد گرفتم
جوری بپرم که بریزه پشمای مانع
حرفام سنده موجود تو اسناد
حرفات غلطه بیخود نباف گزاف
دوروبرت جم کردی فقط مشت علاف
خلافتون اینه که دارین دوتا غلاف
اسم سیباسه تو جیبمه سی تیر
اون چقد گلاسه بگین بهش صیکتیر
هروقت بیام حاجی اصلا نیس دیر
هواست باشه یهو نره توتون کیر میر
دیگه نداریم بینمون گاو میش
همه پروانه اونم از نوع ابیش
نمیخای بمونی پس برو خیر پیش
خودش هیترهو کراش روم ابجیش
هی من میگم نپیچین به پروپام
چون لاشیا همه جاهستن همرام
دردام زیادن ولی هنوزم سرپام
توعم اگه شاخ شی تورم میگام
آرزوعه داشتن باس رومم برات
دافم میگه همه باز زومن رو صدات
میتونی ببینی امروزمو از تو فردات
یجور میزنم حاجی خط بشه چشمات
داشا میگیرن هی هفت تیر روش
میگم نه کاری کنین نره ابروش
اونیم ک خوردی حاجی ابجوش
بود توش روشو ندیدو نفهمید چی بود بوش
شهرشده دیگه پره ا لاشی
میشوننت تا تو بخای پاشی
دنبال کصشرن و عراجیف
پیدا میشه اینجا هر اشغالی
برگشتم ب قدیم روحیم عوض
نمیشه ک تومه انگاری مرض
نشد ک بشه بازم برسم هدف
نزدیک نمیشه اگ بزنم علف
پس باید بدوعم درجا نه
الان میرسم فردا نه
پس بزارین یکم بد باشم
بزار تو دلت اصا بچه شم
عجیبه فیم میشه یهو همونیکه
معلوم نی خودش واقعی یا کیکه
نه میشینع رو لبم ی لبخند
نه دیگه حال دارم برا گریه
وقتی بین این همه ادما فرقع
آتئیستم بشم نیسم اهل فرقع
خودش میدونه تو دلم پره درده
ولی همش باهام درحاله جنگه
بزرگترین زخمو زد بهم رفیقم
همونی ک میگفت مثلتو ندیدم
خوردم از اشنا بجا غریبه ها
باور کن همه چی دروغه و فریبه دا
بعضی وقتا برای خلاص شدن از دست یه عالمه تاریکی و انرژی منفی باید صیکتیره خیلی چیزا رو بزنی
صیکیتره رفیق.خانواده.عشق.
چون میدونی ک تهش فقط خودتیو خودت پس همیشه یه تیکه از خودتو برا خودت نگه دار