فوتبال به عنوان محبوبترین ورزش جهان که تقریبا ۳.۵ میلیارد مخاطب در سراسر این کره خاکی دارد، از ارزش بسیاری برخوردار است؛ تا جایی که در برخی از نقاط، عامل مهمی در زمینه هویتیابی اجتماعی مردمان یک شهر به شمار میرود. این ورزش اعجاب انگیز به خوبی توانسته است پیر و جوان را مجذوب خود کند و انگار با زندگی بسیاری از ما عجین شده است.
در سالیان اخیر، مسائلی همچون مشکلات مالی باشگاهها و پروژه عظیم «سوپرلیگ» که از دل همین مسائل زاده شد، این ادعا را به دنبال داشته است که جهان فوتبال وارد سیر نزولی شده و اگر هر چه سریعتر اقداماتی ساختاری جهت بهبود اوضاع صورت نگیرد، این ورزش روز به روز محبوبیت خود را از دست خواهد داد. اگرچه نیاز به اعمال اصلاحات در سیستم کنونی فوتبال که با اقتضائات روز همخوانی داشته باشد مورد اجماع صاحبنظران و کارشناسان این حوزه است، ادعاهایی که فوتبال را در حال گذار به کهنسالی و فاصله گرفتن از اوج میبینند، کماکان جسورانه به نظر میرسند.
اختصاصی طرفداری | به طور کلی شاخصهای سنجش محبوبیت فوتبال به چندین دسته عمده تقسیم میشود که برخی از مهمترینها عبارتند از: ۱- تعداد هواداران ۲- پوشش رسانهای ۳- شمار بازیکنان ۴- میزان حمایت مالی و سرمایهگذاری. در این مطلب قصد داریم با بررسی شاخصهای یاد شده، حقیقت موجود درباره روند محبوبیت فوتبال را نمایان سازیم.
سیر صعودی تعداد تماشاگران فوتبال
آمار و ارقام نشان میدهد که فوتبال در بالاترین سطح، با شتاب خوبی از محبوبیت روز افزون برخوردار میگردد. دادههایی که در پایان فصل ۲۳-۲۰۲۲ جمعآوری شده است نشان میدهد که در هر پنج لیگ معتبر اروپایی، شمار تماشاگران حاضر در ورزشگاهها رشد چشمگیری را تجربه کرده است:
در بوندسلیگای آلمان، میانگین تعداد تماشاگران هر مسابقه اندکی کمتر از ۴۳ هزار نفر بود. ناگفته نماند که طی ۱۱ مسابقه ابتدایی فصل جاری (۲۴-۲۰۲۳)، این میانگین ۴۰ هزار و ۲۳۲ نفر بوده است و نوید ثبت رکوردی بهتر در پایان فصل را میدهد. در لیگ برتر انگلیس، میانگین تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاهها در فصل ۲۳-۲۰۲۲، برای اولینبار در تاریخ از مرز ۴۰ هزار نفر عبور کرد و به ۴۰,۲۶۷ نفر رسید. همچنین در اسپانیا که آمارها عمدتا به صورت تجمیعی ارائه میشود، حکایت از رکوردشکنی دارد. برای نخستینبار در تاریخ، ۱۵.۷ میلیون نفر از نزدیک شاهد بازیهای لالیگا سانتاندر و لالیگا اسمارت بانک بودند که از این میان، ۱۱,۱۷۹,۸۶۶ نفر در ورزشگاههای بالاترین لیگ فوتبال این کشور حاضر شدند.
در سری آ نیز میانگین ۲۹ هزار و ۴۹۵ تماشاگر به ازای هر مسابقه، بالاترین میانگین به ثبت رسیده طی دو دهه اخیر محسوب میشود. در لیگ یک فرانسه اما، شاهد ثبت رکوردی بی سابقه بودیم؛ برای نخستینبار مجموع تماشاگران مسابقات لیگ فرانسه از مرز ۹ میلیون نفر عبور کرد و میانگین به ثبت رسیده برای این لیگ در فصل گذشته، ۲۳ هزار و ۸۱۰ تماشاگر به ازای هر مسابقه بود.
البته نباید از یاد برد که در سالیان اخیر بازسازی ورزشگاههای قدیمی همچون سانتیاگو برنابئو، موجب کاهش موقتی ظرفیت پذیرایی چندین تیم مطرح در لیگهای ممتاز پنج گانه اروپایی شد. به این موضوع، صعود تیمهای کم برخوردار لوتون تاون در انگلیس، هایدنهایم در آلمان، مونزا در ایتالیا و... را هم اضافه کنید که اساسا به دلایل زیرساختی، گنجایش قابل توجهی برای پذیرایی از تماشاگران زیادی نداشتند و در غیر این صورت، آمارهای یاد شده میتوانست بهتر از این هم باشد.
پوشش روز افزون فوتبال در سطح رسانه
با قریب به ۵ میلیارد بیننده، جام جهانی فوتبال با فاصله زیادی نسبت به نزدیکترین تعقیب کنندهاش (مسابقات تور دو فرانس / ۳.۵ میلیارد نفر) پر بینندهترین رویداد ورزشی دنیای ورزش به شمار میرود. برای کسب دیدی وسیعتر، کافی است آمار یاد شده که مربوط به جام جهانی ۲۰۲۲ است را با جام جهانی ۲۰۱۸ (۳.۵ میلیارد نفر بیننده) و جام جهانی (۳.۲ میلیارد نفر) مقایسه کنیم. جام جهانی زنان هم رشد مشابهای را نشان میدهد. جام جهانی زنان سال ۲۰۲۳ تقریبا دو میلیون نفر (1,978,274) تماشاگر در ورزشگاهها داشت که پس از جام جهانی سال ۲۰۱۵ با ۱,353,506 نفر تماشاگر، رکورد جدیدی به ثبت رساند.
در سالیان اخیر همچنین بستر پخش زنده مسابقات فوتبال گسترش یافته است و حالا علاوه بر شبکههای کابلی و سنتی، پلتفرمهای آنلاین زیادی هم وارد این عرصه پر سود شدهاند و توانستهاند مخاطبان زیادی را جذب کنند. افزایش حق پخش برخی از مسابقات معتبر اروپایی نیز گواه دیگری بر این است که کمپانیهای بزرگ فعال در عرصه رسانه با توجه به روشن بودن افق فعالیت در این حوزه، حاضر هستند مبالغ هنگفتی را برای کسب مشتریان بیشتر هزینه نمایند. جدای از لیگ برتر که در موقعیتی تقریبا دست نیافتنی از نظر دریافت حق پخش تلویزیونی قرار دارد، در لالیگا هم شاهد این بودهایم که درآمد حاصل از این راه افزایشی هر چند ناچیز را تجربه کرده است.
در آلمان اما متاثر از قوانین سفت و سخت موجود که انعطاف چندانی از خود نشان نمیدهد، ارزش قرارداد حق پخش کاهش یافته است. این موضوع درباره سری آ در ایتالیا و لیگ یک فرانسه نیز صدق میکند، که باز هم به اشکالات ساختاری توسعهگریز در تصمیمات فوتبالی در سطح کلان این کشورها بر میگردد. البته جای تاکید دارد که شرایط مذکور تنها به ارزانتر بودن حق پخش تلویزیونی لیگهای یاد شده منجر شده است و نمیتوان گفت که کاهش مخاطبان این لیگها را به دنبال داشته است.
گرایش فوتبالی مردم جهان
جمعآوری اطلاعات لازم در این شاخص نسبت به دیگر شاخصها کمی دشوارتر است. به طور کلی باید گفت که در سال ۲۰۰۶ تحقیقات فیفا نشان داد که ۲۴۰ میلیون نفر در سراسر دنیا فوتبال بازی میکنند (طبیعتا این یک آمار کلی بود و به فوتبالیستهای حرفهای محدود نمیشد). امروزه این رقم به بالغبر ۲۷۵ میلیون نفر رسیده است. از بین میزان یاد شده، ۱۲۸ هزار و ۹۸۳ نفر به صورت حرفهای فوتبال بازی میکنند. البته در سال ۲۰۰۶ جمعیت کره زمین ۶.۶ میلیارد نفر بود و حالا به ۷.۸ میلیارد نفر رسیده است. این یعنی در آن زمان، حدودا ۳.۶۴ درصد مردم دنیا و حالا حدودا ۳.۵۲ درصد مردم فوتبال بازی میکنند.
کم هزینه بودن، محدودیتهای جسمانی کمتر نسبت به بسیاری از رشتههای ورزشی و شهرت در سطح بین المللی، از جمله دلایلی هستند که تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفهای، همچنان رویای بسیاری از کودکان به شمار میرود. کارشناسان پیش بینی میکنند که میزان محبوبیت این ورزش در آمریکا و چین طی سالیان پیش رو، رشد قابل ملاحظهای را به خود ببیند. در مورد آمریکا، در سال ۲۰۲۲ لیگ زنان این کشور برای نخستینبار از مرز ۱ میلیون تماشاگر گذشت و رشدی ۷۰ درصدی را نسبت به سال قبل نشان میداد. به نظر میرسد ظرفیت عظیمی برای رشد فوتبال در مناطق یاد شده وجود داشته باشد که طی سالیان آینده شکوفا خواهد شد.
افزایش سرمایهگذاری در فوتبال
دو دهه قبل، تصور کردن سلطه کشورهای حوزه خلیج فارس در حوزه فوتبال دور از واقعیت به نظر میرسید ولی حالا منچسترسیتی تحت حمایت شیوخ اماراتی به قهرمانی اروپا رسیده است، قطر علاوه بر پروژه پر زرق و برق پاری سن ژرمن، میزبانی جام جهانی را تجربه کرده است و عربستان سعودی نیز با اهدافی مشابه، ضمن کشاندن ستارگان مطرح دنیای فوتبال به لیگ داخلی خود، حق میزبانی جام جهانی را هم به دست آورده است. پر واضح است که حتی سیاستمردان متوجه عمق تاثیرگذاری فوتبال در اذهان عمومی شده و بعضا با دلایل عمدتا سیاسی، به سراغ این ورزش رفتهاند تا چهره مطلوبتری از خود را به جهانیان عرضه کنند.
از این گذشته، نگاهی به حامیان مالی باشگاهها و رقابتهای مختلف نشان میدهد بازاری که روزگاری صرفا صحنه جولان دادن کمپانیهای بزرگ بود، حالا شرکتهای کوچکتر را هم به سوی خود کشانده است؛ از رمز ارزی نوپا و بازیهای موبایلی گرفته تا حتی تولید کننده تجهیزات حمام و دستشویی، در سالیان اخیر قراردادهای پر منفعتی را با معروفترین باشگاههای اروپا به امضا رساندهاند.
جمع بندی
آمارها نشان میدهد فوتبال در سالیان اخیر و با گسترش رسانهها و شبکههای اجتماعی نه تنها محبوبیت خود را از دست نداده، بلکه محبوبتر هم شده است. ورود فناوری به فوتبال نیز برخلاف پیش بینی اولیه برخی مخاطبان، جذابیت این ورزش را حداقل در ابعاد وسیع از بین نبرده است. طبیعتا افت در برخی فاکتورها همچون میانگین بینندگان فینال لیگ قهرمانان اروپا در سالیان اخیر، نمیتواند قابل تعمیم به کل فوتبال باشد. پر واضح است که هر ساختاری در گذر زمان، فرسوده میشود و نیاز به این دارد که خود را با شرایط روز هماهنگ سازد. اما فوتبال دوستداشتنی ما، هنوز با یک توپ، دو دروازه و ۲۲ نفر بازی میشود و دلیلی برای دل کندن از آن وجود ندارد.
در پایان باید اشارهای هم به تحول نسل فوتبالیستها داشته باشیم که در کاهش لذت فوتبال برای برخی از افراد بی تاثیر نیست. نگاه اسطورهگرایانهای که جدیت، تعصب و وفاداری فوتبال دیروز را تحسین میکند، طبیعتا نمیتواند به خوبی با فوتبالیستهای امروز که با زندگی پر زرق و برق خود در سطح فضای مجازی پز میدهند، به راحتی و در ازای دریافت پول بیشتر راهی تیم رقیب میشوند و با یک روز نیمکت نشینی دادشان بلند میشود، ارتباط بگیرد. البته قصد ما در اینجا تقبیح نسل جدید نیست و اتفاقا باید آنها را بر حسب فرهنگ عصر حاضر قضاوت کرد. شاید بد نباشد گاهی هم عینک اسطورهپرستی خود را برداریم و بپذیریم که وارد عصر جدیدی شدهایم که هویت جدیدی دارد؛ هویتی که شاید باب میل ما نباشد ولی واقعیت امروز جهان ماست.