اختصاصی طرفداری | دو تیم تاتنهام و چلسی، دربی لندن دیگری را روز دوشنبه در استادیوم تاتنهام برگزار کردند. دیداری جذاب که حداقل تا پایان این فصل از آن قطعاً صحبت خواهد شد. تاتنهام با 9 نفر حدود 40 دقیقه بازی خود را ادامه داد و دقیقاً به بلای لیورپول در پیروزی 2-1 تاتنهام برابر شاگردان کلوپ دچار شدند. به طور کلی اغلب دیدارهایی که بازیکنان اخراجی را از دقایق ابتدایی در لیست خود میبینند، از نکات تاکتیکی کمتری برخوردار میشوند اما دو دیدار تاتنهام برابر چلسی و لیورپول با توجه به سبک بازی تیمها نکات جالب توجه داشتند و در عین حال نیز از هیجان بسیار زیادی برای مخاطب برخوردار بودند.
کانر گلگر و دستینی اودوجی؛ تکه پازل ناموزون پرس برای چلسی!
همیشه گفته شده پرسینگ در صورتی شکل میگیرد که تمام بازیکنان بتوانند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند. در عکس زیر ملاحظه میکنید که پس از بازپسگیری توپ تاتنهامیها که از هدر رفتن حمله چلسی بدست آمده است، فوراً این تیم با پرس سنگین و از جلو به همراه یارگیری نفر به نفر (Man-To-Man) در تلاش است که از بیلدآپ سریع رقیب سفید پوش خود جلوگیری کنند. جیمز مدیسون بازیکنیست باری دیگر به عقب آمده است تا تیم خود را از زیر فشار خارج کند. بازیکنی که مهمترین تاثیر را در ایجاد این ضدحمله را داشت، کانر گالاگر بود. این هافبک شماره 10 که بارها در حملات چلسی دیده میشد، به عقب باز نمیگردد تا خلاء بین رحیم استرلینگ و انزو فرناندز را پر کند و مدیسون با پاسی بلند تیم را در موقعیت حمله قرار میدهد و دروازه رابرت سانچز باز میشود.
در صحنهای دیگر باز هم ضعف کانر گالاگر در پرسینگ چلسی را ملاحظه میکنید. نیکولاس جکسون به عنوان مهاجم آزاد در حال حرکت است و دیگر بازیکنان چلسی نیز مجدداً با یارگیری نفر به نفر در تلاش هستند تا بازیسازی تاتنهام از عقب زمین را مختل کنند. پدرو پورو و دستینی اودوجی به میانه زمین آمده بودند و توسط رحیم استرلینگ و مویسس کایسدو از جریان بازی خارج شدند. انزو فرناندز نیز یکی از کلیدیترین بازیکنان تاتنهام در راستای ضدپرس یعنی ایو بیسوما را کنترل کرده بود. جیمز مدیسون، ستاره انگلیسی و بازیساز تاتنهام برخلاف مصاحبه پوچتینو هیچ محدودیتی برای حرکات خود نمیدید. کانر گالاگر بدون اینکه یکی از بازیکنان تاتنهام را تحت فشار بگذارد، در میانه زمین حضور داشت و مدیسون نیز به راحتی به عقب برمیگشت و موقعیت خود را ایجاد میکرد!
هنگامی که ایو بیسوما و پاپه مطر سار به عقب باز میگشتند و به نوعی تاتنهام خط دفاعی خود را پایینتر میآورد، چلسی سعی داشت با احاطه کردن یکی از این دو بازیکن که صاحب توپ بودند، توپ را پس بگیرند و موقعیتی جدی خلق کنند. اینجا بود که دستینی اودوجی با قرار گیری در راستای یکی از اضلاع این محاصره، فضایی را در اختیار بازیکن همتیمی خود قرار میداد تا یکی از مهمترین بازیکنان تاتنهام در جریان بازیسازی و رویکرد تهاجمی لقب بگیرد.
مچاندازی که در کنارهها شکل میگرفت!
چلسی پس از گل زودهنگامی که دریافت کرد، پرس خود را با برنامهتر و البته سنگینتر شکل داد. همین مسئله منجر به این شد که چلسی پرسینگ خود را در کناره زمین شکل دهد تا برنامه تاتنهام در استفاده از دستینی اودوجی و پدرو پورو را از بین ببرد. شاگردان پوچتینو در کمین منتظر میماندند و پس از ارائه یک اشتباه از سوی تیم سرمربی استرالیایی، به یکباره به سمت دروازه گولیلمو ویکاریو یورش میبردند. رحیم استرلینگ، نیکولاس جکسون و مویسس کایسدو، سه بازیکنی بودند که با حضور در سمت راست، آن هم در حالی که وظایف اصلی آنها به سمت چپ برمیگشت، کار را برای انتقال توپ در کنارهها برای حریف سخت میکردند. پدرو پورو نیز به عنوان فولبک راست در سمت راست نقش یک فولبک معکوس (Inverted Full-Back) را بازی میکرد تا تیم را از زیر پرس خارج کند اما زمانبندی نادرست او باعث شد تا توپ در اختیار بازیکنان چلسی قرار بگیرد و سیو زیبای ویکاریو تاتنهام را نجات داد.
هر چند در ادامه و با 9 نفره شدن تاتنهام و عقب کشیدن این تیم در حملات، مشخص شد که این نگرانی چلسی در کنارهها بیجهت نبوده است. تاتنهام پس از پرسی که چلسی در کنارهها شکل میداد، تصمیم گرفت تا بازیکنان را به کنارهها بیاورد تا با نزدیک شدن تاتنهامیها به یکدیگر، تیم از زیر پرس چلسی خارج شود و در ادامه نیز با ارسال پاسهای بلند از گوشههای زمین فرار بازیکنی چون سون هیونگ مین را بیپاسخ نگذارند.
تحت فشار گذاشتن خط هافبک با اریک دایر؛ پوستکوعلو بیخیال خط دفاع متزلزل خود نمیشد!
تاتنهام با بالا آوردن خط دفاعی خود در تلاش بود تا بتواند در عین حال که چلسی را در میانه زمین در راستای کنترل توپ از کار میاندازد، فوراً توپ را دریافت کند و شروع به ضدحملهای کند و گل دوم را بزند. هر چند این مسئله در مقابل خط حمله تیمی چون چلسی مائوریتسیو پوچتینو اشتباه بود و اریک دایر نیز بازیکنی بود که با حضور در یک خط جلوتر و بازی به عنوان هافبک شماره 6، قصد داشت با خط میانی چلسی وارد درگیری تنبهتن شود اما خب حملات پر تعداد تیم آبیپوش لندنی تمام برنامههای آنژ پوستکوعلو را از بین میبرد.
اشتباهی که شجاعت خوانده شد؛ تعویض یک امتیاز با تحقیر بدموقع!
پس از اخراج مدافع آرژانتینی تاتنهام و اعلام پنالتی به سود چلسی که تک گل این تیم را در نیمه اول به ارمغان آورد، تاتنهام سیستم خود را پس از خروج برنان جانسون به 0-4-1-4 تغییر داد و سون هیونگ مین در سمت چپ و پست اصلی خود دیده میشد. دژان کولوسفسکی برخلاف دیدارهای قبلی در پست شماره 10 و نزدیک به سون هیونگ مین بازی میکرد تا نفر اول برای زوج مهاجم کرهای در ضدحملات باشد. پاپه مطر سار در سمت راست قرار داشت و مدیسون بین او و کولوسفسکی جایگیری میکرد. خط دفاعی بالا و البته عدم پرس شاگردان پوستکوعلو باعث شد تا چلسی با استفاده از پاسهای بلند از کنارهها، از خط دفاعی تاتنهام عبور کنند و از سرعت بازیکنی چون رحیم استرلینگ در این نوع حملات بهره میبردند.
به طور پیش فرض هنگامی که بازی با نتیجه مساوی دنبال میشود و البته متوجه این شدهاید که تیمی با رهبری مائوریتسیو پوچتینو بسیار واکنشگرا و مستقیم بازی میکند، بالا آوردن خط دفاعی و البته عدم پرس سنگین موجب میشود تا تیم حریف با نفرات بالایی به سمت دروازه شما هجوم بیاورد و در نهایت نیز با بازیکنان زیادی در مقابل دروازه قرار بگیرند. این دقیقاً اتفاقی بود که خود آنژ پوستکوعلو برای تیم خود رقم زد. حضور مارک کوکوریا و مالو گوستو باعث میشد تا چلسی تعداد بالایی از بازیکنان خود را در حمله در اختیار داشته باشد و سرانجام فشار این تیم باعث شد تا دروازه تاتنهامیها برای سه بار دیگر توسط نیکولاس جکسون باز شود.
تاتنهام در 20 دقیقه پایانی پرسی سنگین را شکل داد تا بتواند مالکیت را از چلسی بگیرد. پرسینگی که بیبرنامه و فاجعهبار بود. تاتنهام با دو بازیکن قصد داشت که از سمت چپ پرسینگ خود را شکل دهد و ادامه حرکت خود را به سمت راست بیاورد. از طرفی این تیم قصد نداشت که دو بازیکن خود در خط هافبک را به منطقه 14 (جلوی محوطه خودی) ببرد. فاصله بین دو بازیکن تهاجمی و دو بازیکن میانی باعث شد تا فضای ایدهآلی در اختیار تیم چلسی قرار بگیرد و بازیکنان متعدد خط هافبک با دریافت توپ و ایجاد پاس مستقیم به راحتی از خط دفاعی بالا آمده تاتنهام استفاده میکردند و به گل دست مییافتند. ایجاد پرس سنگین با 4 نفر و البته عقب بردن خط دفاعی تاتنهام میتوانست شرایط را طور دیگری رقم بزند.
نتیجه گیری
بیشک نبود جیمز مدیسون و البته اخراج شدن دو مدافع، ضربهای سنگین به تیم وارد میکند اما کافی بود که پوستکوعلو از همتای آلمانی خود در لیورپول درسی را یاد میگرفت! شجاعت بدین معنا نیست که به عنوان فرمانده تمام سربازهای خود را به جلو بکشید و آنها کشته شوند! بلکه باید با استفاده از درک شرایط، بهترین تصمیم را بگیرید تا به نتیجهای ایدهآل دست پیدا کنید و اصطلاح تنهای "ایستاده مردن" کلیشهای بیش نیست و به راحتی فراموش میشود. یورگن کلوپ کسی بود که با 9 نفر بازیای را ارائه داد که معنای واقعی شجاعت بود. سرمربی تیم لیورپول با پرسی سنگین و البته خط دفاعی عقب کشیده، تلاش کرد تا در عین ایستاده مردن، نتیجهای جذاب را رقم بزند و دو گل نیز به هنگام 10 نفره شدن تیم خود به ثمر رساند. به نوعی نمیتوان نام این حرکت سرمربی استرالیایی را شجاعت گذاشت اما نتایجی که تا به امروز این مرد 58 ساله رقم زده است، قدرت او را نشان میدهد. چلسی مائوریسیو پوچتینو نیز به آنچه که نیاز داشت دست یافت. فضایی ایدهآل برای ضدحملات و البته استفاده از سرعت بازیکنان خود باعث شد تا تاتنهام هاتسپر اولین شکست خود را به صورت تلخ و در خانه تجربه کند.